بریدههایی از کتاب دو مسلمان در محضر کییرکهگود (رمان فلسفی به شیوۀ کییر کهگود)
۵٫۰
(۲)
یک مثال هم از تعلمیات اجتماعی دبیرستان بیاورم که از یک کتاب اطلس سال ۱۹۷۷ است. در این کتاب نقشهای هست از شرایط تغذیه در کشورهای جهان که خوب تا بد آن با هفت رنگ مختلف مشخص شده است، ازجمله رنگ سیاه که نمایانگر «مناطقی با گرسنگی مطلق» عنوان شده است. و عجیب است که تمام ایران، به غیر از کویر لوت، با رنگ سیاه مشخص شده است، یعنی گرسنگی مطلق! یعنی زمانی که اقتصاد ایران، علیرغم وابستگی آن، هنوز در رونق خود بود، مردم درآمد و قدرت خرید بالا داشتند و مصرف سرانه بالا بود، بچههای دانمارکی باید یاد میگرفتند که ایران جزو گرسنهترین مناطق جهان است! تمام کتابهای درسی دانمارکی همینطور آمیخته با جعل و تحریف و دروغ است، و این البته چنان بدیهی و عادی است که به چشم دانمارکیها نمیآید.
بهار
تاریخ مدرن ایران در کتابهای درسی از این هم مفتضحانهتر است. در کتابهای دبیرستانی مسائل ابتدایی زیادی در مورد رژیم پهلوی هست، از جمله تلاش شاه برای مدرنیزه کردن ایران، اما دریغ از یک کلمه درمورد دستنشاندگی این رژیم. همه جور مزخرفات در مورد کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ هست، اما دریغ از یک کلمه در مورد نقش آمریکا و انگلیس در آن.
بهار
نویسنده و سیاحی دانمارکی به نام کارل اسکلوند [Karl Eskelund] که در دهۀ ۶۰ میلادی به نقاط مختلف جهان سفر کرده و کتاب مذکور سفرنامهاش به ایران است. او مینویسد: «تصویر واقعی با آنچه که ما در مدرسه یاد گرفتهایم سخت متفاوت است. در تصور ما پادشاهان پارسی مستبدانی بربر بودهاند که به یونانیهای آزادمنش و دموکرات حمله میکردهاند. این میتواند ناشی از آن باشد که مأخذ ما تقریباً منحصر است به منابع یونانی، که از ایرانیها وحشت و نفرت داشتند. اما واقعیت این است که پارسها از بعضی جهات بسیار بردبارتر و انسانتر از یونانیها بودهاند. جامعۀ یونانی بر اساس بردهداری بود. پارسیان باستان هرگز انسانها را به آن شکل استثمار نمیکردند، بالعکس هر جا را که میگرفتند، بردههایش را آزاد میکردند.» (ص. ۷۷).
بهار
غرب همیشه نیاز به یک دشمن دارد، دشمنی سیاسی و فرهنگی، تا بتواند برای اتخاذ یک رشته سیاستهای داخلی و خارجی خود عذر موجه داشته باشد. در حال حاضر این دشمن اسلام و مسلمانها هستند.
بهار
رسانهها علاقۀ زیادی به پوششدادن مواضع افراطی در جامعه دارند، چرا که این باعث تشدید تضادها میشود، واکنشهای تازهای به جریان میاندازد و امکان دسترسی به سوژههای تازه و دست اول را فراهم میکند.
بهار
فکر میکنم لسه الهگود بود [Lasse Ellegaard روزنامهنگار قدیمی دانمارکی] که زمانی در مصاحبهای گفت اگر قرار بود مطبوعات مسائل را درست بشکافند، روشنگری کنند و واقعیت هر چیزی را برای مردم آشکار کنند، ورشکست میشوند! چون دیگر چیزی برای نوشتن باقی نمیماند! آنوقت ـ همانطور که خودت نوشتهای ـ قبض اجاره و آب و برق و تلفن را کی بدهد؟
بهار
گذشته از ساختن افکار عمومی، بنیاد رسانهها اساساً بر گرم نگهداشتن تنور مشکلات و نابسامانیهای اجتماعی گذاشته شده است، تا به این طریق همیشه چیزی برای ارائه داشته باشند و بتوانند حیات خود را تضمین کنند.
بهار
منتقدین رسانهها را قوۀ چهارم میدانند [در کنار قوۀ مقننه، قضائیه و مجریه]، قوهای که جهان و واقعیت خودش را ساخته و در ساختن افکار عمومی نقشی تعیین کننده دارد. تصویری که رسانهها از جهان پیرامون میسازند ضرورتاً با واقعیت همخوان نیست، اما برداشت خودشان از واقعیت است، که سعی دارند آن را همراه با رویکرد خود به مخاطب بقبولانند. رویکرد آنها در وهلۀ اول وابسته به منافع اقتصادی است که منبع مالی آنها را تشکیل میدهد
بهار
اگر میخواهی به حساب بیایی و بر مناسبات تأثیر بگذاری یا آنها را تغییر دهی، اول باید قواعد بازی را بپذیری. به قول خودمان کسی که ادعای ارث میکند اول باید برادریاش را ثابت کند. خارجیها اول باید موقعیت خودشان بعنوان اقلیت در جامعه را بپذیرند، و سپس گفتمانی سازنده با اکثریت برقرار کنند.
بهار
وقتی کسی مهاجرت به دانمارک را انتخاب کرده، یعنی اینکه در کشور خودش امکان زندگی به شکلی که خواهانش بوده را نداشته است. اما زندگی در کشور جدید هم هزینۀ خودش را دارد و راهوروش تازهای میطلبد، که در واقع بهای انتخابی است که شخص مهاجر باید آن را بپردازد. به قول خودمان، تو نمیتوانی هم خدا را بخواهی هم خرما را. این اصلاً یک سوءتفاهم است که خیلی از خارجیها انتظار دارند شرایط اجتماعی دانمارک باید ایدهآل آنها باشد.
بهار
حجم
۲۲۰٫۳ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۳۶۲ صفحه
حجم
۲۲۰٫۳ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۳۶۲ صفحه
قیمت:
۶,۰۰۰
تومان