بریدههایی از کتاب رحمت واسعه
نویسنده:آیتالله العظمی محمدتقی بهجت
انتشارات:انتشارات واژه پرداز اندیشه
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۵از ۱۵۰ رأی
۴٫۵
(۱۵۰)
چیدند. آیین تدفین رو به اتمام بود که یکی از ارادتمندان، با پرچمی سرخ رسید. پرچم گنبد حرم حضرت ابوالفضل (ع) را آورده بود. پرچم را روی کفن کشیدند و قبر را پوشاندند.
«طوُبی لَهُ وَ حُسْنُ مَآبٍ»
محمدی
گریه، تنها یک اتفاق فیزیکی نیست، رابطۀ انسان با عالم بالاست و اشک نشانۀ این ارتباط است.
حکیمی
([به ازای قبول شهادت] شفا در تربتش و استجابت دعا در زیر قبهاش و امامت در نسلش قرار داده شد
دلتنگِ ماه
معتقد بود که در هنگام زیارت باید احترام حرم را نگاه داشت و ادب را رعایت کرد و نباید مزاحم حضور و ارتباط قلبی افراد شد. خیلی بر این نکته اصرار میکرد که در حرمها باید سکوت را رعایت کرد. با کار برخی زوّار که به بهانۀ صلوات، سکوت حرم را به هم میزدند، موافق نبود. به خادمان حرم حضرت معصومه (س) توصیه کرده بود که به مردم بگویند:
خدا میداند که در این حرمها چه ملائکهای و چه اولیایی به طواف مشغولاند. صدا بلند نکنید و فریاد نزنید، آنها متأذی میشوند.
سیّد جواد
ما از خدا خانه میخواهیم، اما خدا خانهای را که ما میخواهیم به مصلحت ما نمیداند، چه میکند؟ آیا باطل میکند دعای ما را؟ خیر بالاتر از خانه به ما میدهد؛ به مَلک میفرماید: چند سال بر عمر این شخص بیفزا. این بیچاره خیال میکند اینهمه زحمت کشید، آخر اثری از خانه و دعای خودش ندید، دعایش مستجاب نشد، اما نمیداند بالاتر از استجابت این دعا را به او دادهاند، ولی او نمیفهمد.
حسن ظن به خدا باید داشته باشیم،
منمشتعلعشقعلیمچکنم
توصیه میکرد که مقدار کمی از تربت امامحسین (ع) را با آب زمزم مخلوط کنند و هر روز مقدار اندکی از آن را به قصد شفا به بیمار بدهند. چه بسیارند بیمارانی که از همۀ پزشکان ناامید شده بودند؛ ولی با تربت پاک سیدالشهدا (ع) شفا یافتند.
elnaz
در زمان اسارتِ اهلبیت سیدالشهدا (ص)، یزید دید در دست امامسجاد (ع) تسبیحی است که حضرت آن را میچرخاند؛ لذا به امام (ع) اعتراض کرد که چرا کار بیهوده انجام میدهی؟! امامسجاد (ع) فرمود: از پدرم شنیدم که جدم (ص) هر صبح و شام میفرمود: «أَللهُم إِنی أَصْبَحْتُ وَ أَمْسَیتُ أُسَبّحُک وَ أُمَجّدُک و اُحَمِّدُکَ وَ اُهَلِّلُکَ وَ اُکَبِّرُکَ بِعَدَدِ ما أُدِیرُ بِهِ سُبْحَتِی» (خداوندا، صبح و شام کردم درحالیکه تسبیح و تمجید و ستایش و تهلیل و تکبیر تو را میگویم به تعداد گرداندن تسبیحم) و سپس تسبیح خود را میگرداند. هرکس این کار را انجام دهد، برای او اجر تسبیح نوشته میشود و نیز برای او مایه فَرَج و گشایش است.
💐
در زیارتها، «جامعۀ کبیره» و «امینالله» هم میخواند. آنقدر در حرمها زیارت جامعۀ کبیره را خوانده بود که فرزندش در اثر شنیدن این زیارتخوانیهای پدر، فرازهای مختلف آن را حفظ شده بود. برای توسل به اهلبیت (ص) خواندن همین توسلات مأثور را توصیه میکرد و میگفت: «بهترین توسلات، همین توسلات مأثوره است؛ ولی باید قلب همراه زبان باشد».
سیّد جواد
فردای قیامت که هیچ چیز از انسان نمیخرند، اشک بر سیدالشهدا (ع) را مثل دانۀ درّی برایش نقد میکنند.
دلتنگِ ماه
این کسانی که میگویند: این مداحی چیست؟ مصیبتخوانی چیست؟ اشک ریختن چیست؟ اینقدر احمق هستند که نمیفهمند این اشک طریقۀ تمام انبیا (ص) بود برای شوق لقاءالله، برای تحصیل رضوانالله
دلتنگِ ماه
خودتان را به خدا بسپارید و متوسل شوید؛ یک دست شما قرآن و دست دیگر عترت باشد. عترت، معارفش در مثل نهجالبلاغه است و اعمالش در مثلِ صحیفه سجادیه است و اعمال تکلیفیاش در مثل همین رسالههای عملیه است. از اینها شما را خارج نکنند، بلکه امتیاز ما _ در مسلمین و غیرمسلمین _ همین است که دو اصلی داریم که برای دنیا وآخرتمان نافع است.
Mohaddese
وای بر کسانی که مدعی قرب به خدا هستند؛ اما ولیّ او را نمیشناسند!
دلتنگِ ماه
«وَاجْعَلْ... قَلبِی بِحُبّکَ مُتَیِّماً» (و دل مرا سرگشته و دیوانۀ محبت خود قرار ده)
دلتنگِ ماه
مرقد بعضی از این امامزادهها بالای کوه بود؛ ولی با پای پیاده به زیارت آنان هم میرفت. معتقد بود همۀ این بزرگواران نوری واحد هستند، ولی مانند میوههایی که هریک خاصیتی دارند، این امامزادهها نیز هریک خواصی دارند و حیف است که انسان از این خواص بیبهره بماند.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
گردوغبار حرم را شفای دردها میدانست
منمشتعلعشقعلیمچکنم
میفرمود:
اهل تهران جفا کردهاند اگر هفتهای یک مرتبه به زیارت حضرتعبدالعظیم (ع) نروند.
دلتنگِ ماه
شرکت در مجالس سیدالشهدا (ع) محبت به ذویالقربای پیامبر (ص) است؛ همان ذویالقربایی که قرآن به مودت آنها سفارش کرده و مودت آنان را مزد رسالت قرار داده است
دلتنگِ ماه
تاریخ تکرار میشود
انسان هر راهی را بدون تقید و پایبندی به قرآن و سنت برود، روزبهروز تنزل میکند و تاریخ، ازجمله قضایای سقیفه و پیامدهای آن، مانند واقعۀ طَف، هر روز تکرار میشود؛ زیرا هر روز حقی غصب یا احقاق میشود و همیشه حق و باطل مثل حسین (ع) و یزید وجود دارد و کار مردم هم یا جنگ در کنار یزید یا در رکاب امامحسین (ع) است.
بنابراین، انسان باید هر روز موضع خود را مشخص کند که آیا اهل حق است یا باطل و پیرو آن.
💐
در اتومبیلی بودیم، بین کربلا و نجف، یک جوانی هم همراه ما بود. دید عدهای برای [زیارت] کربلا پیاده میآیند. کوچک بود و نمیدانست که اصل پیادهروی، خودش فضیلت دارد؛ گفت: «إذا ما عندک، لیش تشلع روحک؟»؛ نداری، کرایه بکنی، چرا روحت را میکَنی؟! به خیالش نمیدانست که اصل پیادهرفتن، خودش فضیلت دارد. «أفْضَلُ الأعْمَالِ أحْمَزُهَا؛ برترین اعمال، سختترین آنهاست» اینجاست. امام مجتبی (ع) [با اینکه] «تُسَاقُ الْمَحَامِلُ بَیْنَ یَدَیْهِ» (محملها در برابرشان رانده میشد)، پیاده میرفتند.
msadeq
روزی شنید که مداحی شعری میخواند و در آن از چشم و ابروی امام معصوم سخن میگوید. پس از پایان مجلس، پیغام داد که به مداح بگویید: خیلی از چشم و ابرو سخن نگوید، مقام امام را وصف کند و عظمت معصوم را در اشعارش نشان دهد. اصرار میکرد که وقتی مجلس برگزار میکنید، برتریها و امتیازهای اهلبیت (ص) و فضایل و مناقب این حضرات را بگویید و در برابر این قضیه ابراز احساسات کنید
منمشتعلعشقعلیمچکنم
حجم
۳۶۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
حجم
۳۶۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
قیمت:
۵۰,۰۰۰
۲۵,۰۰۰۵۰%
تومان