بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب رحمت واسعه | صفحه ۱۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب رحمت واسعه

بریده‌هایی از کتاب رحمت واسعه

۴٫۵
(۱۵۰)
گریه بر سیدالشهدا (ع) «وَ الْمَرْوِیُّ عَنْ ابْنِ‌عَبَّاس قَالَ سَمِعْتُ رَسُولُ اللهِ (ص) یَقُولُ: عَیْنَانِ لَاتَمَسَّهُمَا النَّارُ؛ عَیْنٌ بَکَتْ مِنْ خَشْیَةِ اللهِ...» (دو چشم است که هیچ‌گاه آتش به آن‌ها نمی‌رسد: چشمی که از خشیت الهی بگرید…)؛ بَکَتْ مِنْ خَشْیَةِ اللهِ. آن‌هایی که بکای مردم را _‌ نعوذ بالله_ امر غلطی می‌دانند، چه می‌گویند؟! این «بکاء من خشیة الله» عمل انبیاء است. چه می‌گویند؟! مسئلۀ بکاء بر سیدالشهداء المظلومین (ع)، این هم مثل بکاء از خشیة الله است. این هم همان اجر را دارد. قطره‌اش چقدر [فضیلت و اجر دارد]. بعضی می‌گویند: گریه چه فایده‌ای دارد؟ فایده‌اش این است که اتصال روحی انسان با خود سیدالشهدا (ع) و با حضرت رسول (ص) و با خدا در ترقی است؛ با همین بکاءها.
selde
زیارت حضرت‌زینب (س) گویا اقرب همین است که قبر حضرت زینب (س) در مصر است؛ البته دو زینب است یا بیش از دو زینب. آن زینبی که فرزند فاطمه (س) است، همان است که در مصر است و اما آن کسی که فرزند علی (ع) است [و از اولاد حضرت‌فاطمه (س) نیست] همان است که در شام است. از شام هم کرامت‌ها دیده‌اند و حتی برای خود ما هم نقل کرده‌اند و گفته‌اند: ما این کرامت را دیدیم.
selde
سه چیز را مواظبت کنید و خود ایشان هم به این سه امر مواظبت می‌کرده است: ۱. خواندن زیارت عاشورا در هر روز؛ ۲. خواندن نماز وحشت در هر شب، برای مؤمنین و مؤمنات، در هرکجای عالَم فوت کرده باشند؛ ۳. نماز اول ماه را ترک نکنید.
selde
استخاره‌ای شبیه الهام یک استخاره‌ای هست در بالاسر سیدالشهدا (ع)، صد مرتبه مثلاً بگوید: «اَسْتَخِیرُ اللهَ بِرَحْمَتِهِ خِیَرَةً فِی عَافِیَةٍ» (طلب خیر می‌کنم از خدا به رحمت او، خیری همراه با عافیت). بعد، هرچه «وَقَعَ فِی قَلْبِهِ» (در دلش افتاد) عمل بکند؛ هرچه در دلش افتاد، همان کار را بکند. هرچه در دلش افتاد؛ هیچ قید دیگری ندارد. این خیلی استخارۀ عجیبی است؛ مثل الهام است
selde
گفتند: چرا علمای سلف اهل کرامت بودند، اما در ماها خبری نیست؟ در جواب فرمودند: آن‌ها واجب و مستحب نداشتند و همه یک چیز بود. [نزد آن‌ها فقط] مأمورٌبه و منهیٌ‌عنه بود. شما واجب و مستحب را دو تا کردید. مکروه و حرام را دو تا کردید. آن‌ها مکروه را ملحق به حرام می‌کردند و مستحب را ملحق به واجب. ازاین‌جهت آن‌ها اهل کرامت بودند، شما نیستید.
selde
معجزات زیارت عاشورا خدا اعجاز انبیا، اوصیا، اولیا و علما را هم اگر مصلحت بداند، ظاهر می‌کند؛ کما اینکه در سامره کرد. کأنه همه در معرض طاعون بودند و همه‌گیر شده بود. آقا سید محمد فشارکی (ره) با آن کراماتش و مقامات علمیه و عملیه، گفت: «من بر همۀ شیعه حکم می‌کنم که سه روز روزه بگیرند _ البته روزه مظنونم است و یقینی نیست_ و در این سه روز، زیارت عاشورا را بخوانند؛ خداوند به‌واسطۀ این کارشان، این بلا را از شیعه رفع می‌کند». اهل سامرا دیدند فوج‌فوج از غیر شیعه وفات می‌کنند، ولی یک نفر از شیعه وفات نمی‌کند. البته یک نفر در تمام جمعیت شیعه وفات کرد، ولی نه به طاعون. یک پاره‌دوزی به یک مرض دیگری وفات کرد والّا احدی به طاعون وفات نکرد و این‌ها تعجب کردند که این چه بلایی است که مخصوص غیرشیعه است و فوج‌فوج از غیرشیعه، به طاعون وفات می‌کنند.
selde
در این مافوق هزار سال که آن حضرت در زندان است، خدا می‌داند که قلوب اهل ایمان چقدر خون است. آیا شایسته است که حضرت‌غایب در مصائب و گرفتاری شبیه قضیۀ حسین‌بن‌علی (ع)، به این مدت طولانی گرفتار باشد و ما برقصیم و شادی کنیم؟!
selde
کشتن امام و انتظار عید؟! در روایت آمده است که وقتی سیدالشهدا (ع) را شهید نمودند، خداوند متعال به مَلَکی دستور داد که ندا در دهد: «أَیتُّهَا الْأُمّةُ الظَّالِمَة الْقَاتِلَةُ عِتْرَةَ نَبِیِّهَا لَاوَفَّقَکُمُ اللهُ تَعَالَی لِفِطْرٍ وَ لَا أَضْحَی» (ای امت ستمکاری که نوادۀ پیامبرتان را کشتید، هرگز خداوند متعال شما را به عید فطر و اضحی موفق نگرداند!). گویا این دعا باید مصداق داشته باشد؛ لذا اگرچه در رؤیت هلال ماه مبارک رمضان راه احتیاط برای شیعه وجود دارد که تا هلال شوال ثابت نشده، روزه می‌گیرند، ولی با احتیاط، فطر و اضحی درست نمی‌شود! درواقع، این روایت می‌خواهد بگوید که امام (ع) را نخواستید، فطر و اَضْحی را می‌خواهید چه کار؟! ناقه‌ای برای شما فرستادیم، خودتان نخواستید و پی کردید!
selde
از ماست که بر ماست! کاری بر سر خود می‌آوریم که دشمن نمی‌آورد. آیا هیچ دشمنی می‌توانست آن بلا را بر سر عمر سعد بیاورد که خودش در یک شب آورد؟! مؤمنین با این‌همه پیشامدها، برای نجات اهل ایمان به تضرع و ابتهال و التجاء محتاج هستند. چنان‌که در شبانه‌روز به نان احتیاج دارند، به دعا و تضرع نیاز دارند. خود را مریض نمی‌دانیم خود را مریض نمی‌دانیم، وگرنه علاج آسان است. در روایت آمده است: «امام‌حسین (ع) در گوش مردی چیزی فرمود، بعد از جدایی فوراً تمام موی سر آن مرد سفید شد».
selde
در مقام امتحان اگر ما جای خلفای بنی‌امیه و بنی‌عباس که خلافت را از اهلش غصب نمودند، بودیم و توانایی داشتیم، رادع و مانعی از نابودی دشمنان خود نداشتیم و شرایط و قدرت و امکاناتی که برای آن‌ها فراهم بود، برای ما هم فراهم می‌شد، آیا مانند آن‌ها عمل نمی‌کردیم؟! الآن چه می‌کنیم؟ آیا حق‌کشی نمی‌کنیم؟! از خدا می‌خواهیم که مورد چنین امتحانی قرار نگیریم، البته اگر مورد امتحان قرار گرفتیم نیز از خدا می‌خواهیم که ما را حفظ نماید. انسان در مقام امتحان یا مانند سلمان (ره) در أعلی‌علیین قرار می‌گیرد یا مانند یزید و معاویه از هالکین و در اسفل سافلین.
selde
بیانات و اقرارهای معاویة‌بن‌یزید شوخی نیست، او برای حق، از سلطنت رُبع مسکونی گذشت، هرچند وظیفۀ او همین بود، ولی آیا اگر آن شرایط برای ما بود، حاضر بودیم چنین کنیم؟! «هَلِ الدِّینُ إِلّا التَّرْجِیحُ عِنْدَ الدَّوَرانِ؟!» (آیا دین‌داری جز ترجیح [حق] هنگام دوران امر [و مخیرشدن انسان بین حق و باطل] است؟!).
selde
خدا می‌داند که مثل معاویة‌بن‌یزید چند نفر در عالم هست که از چنان سلطنت و خلافت برای رضای خدا صرف نظر کند! ای‌کاش می‌فهمیدیم که آمرزیده شده است. آیا شوخی است که انسان خلافت را رها کند و بگوید: پدرم بر باطل بود و پدرش هم باطل بود!
selde
بالأخره، ممکن نیست بدون اصلاح نفس کاری پیش بُرد. [ممکن نیست بدون اصلاح نفس] ما برای جامعه کاری بکنیم. همان رفیق نیمه‌راه خواهیم بود. در وقت وقتش خداحافظی می‌کنیم باهم. حالا چه کار باید بکنیم؟ همان کاری که گفتیم: از اصلاح نمی‌شود دست برداشت.
selde
آیا تا اصلاح نکنیم خودمان را، می‌توانیم جامعه را اصلاح بکنیم؟ یا نه! [باید به آن فرد گفت:] ای فلانی! _من اسمش یادم نمانده، ولی در آن نقل اسمش را نوشته_ تو اگر خودت را اصلاح نکنی در آن آخر کار، کارت را می‌کنی ها! همان آخرِ کار یک کلمه زیر گوشَت می‌گوید: «فلان قدر»؛ [مقداری] که در خواب هم ندیده بود. آیا می‌شود بدون اصلاح خود، کارمان را تمام بکنیم؟!
selde
آدم در امور دینیه باید به بالاتر و در امور دنیویه باید به پایین‌ترها نگاه کند. پایین‌ترها را که می‌بیند، متسلی می‌شود [و آرامش می‌یابد] و می‌گوید: بابا، شاید این‌ها خیلی پیش خدا از ما مقرب‌ترند، ولی در امور مادی این‌طور بودند.
selde
از اعظم حجت‌های شیعه که مایۀ چشم‌روشنی آن‌هاست، اقرار ظلم ظالمین به امیرالمؤمنین (ع) و اهل‌بیت آن حضرت (ص) است. اما متأسفانه [این گزارش‌ها] در شیعه معروف نیست. روزی امام حسن مجتبی (ع)، یک کلمه‌ای که در نظر آن‌ها تند بود، به معاویه گفت. در وقت رفتن، معاویه دستور داد یک جایزۀ خیلی مفصلی به حضرت بدهند. یزید اعتراض کرد: او این حرف را زد، [در عوض] به او این‌طور جایزه می‌دهی؟! گفت: «بُنَیَّ! الحَقُّ وَاللهِ لَهُمْ، اَخَذنَاهُ مِنْهُمْ. اَفَلَا نُرْدِفُهُمْ دَابَّةً غَصَبْنَاهَا مِنْهُمْ؟» (پسرم، به خدا سوگند حق از آنِ ایشان است که ما از آن‌ها [به ناحق] گرفته‌ایم؛ آیا آن‌ها را بر مرکبی که از خودشان غصب کرده‌ایم، پشت سر خود سوار نکنیم؟!). این هیچ مناسبت دارد با آن کاری که [یزید در به شهادت رساندن سیدالشهدا (ع)] کرد؟!
selde
روایت دارد که امام زمان (عج) که ظهور فرمود، به اهل عالم پنج ندا می‌کند. این ندا بدون هیچ دستگاهی و [دخالت] اختراعی، به همه می‌رسد. به هرکسی به لغت (زبان) خودش می‌رسد. در عالم؛ نه در این پنج قاره یا …. [حضرت ندا می‌فرماید:] «ألا یَا أَهْلَ الْعالَمِ إِنَّ جَدّی الْحُسَیْنَ قُتِلَ عَطْشاناً،… ألا یَا أهْلَ العَالَمِ إنَّ جَدّی الْحُسَیْنَ سَحَقُوهُ عُدْوَاناً».
selde
چهارهزار از اجنه آمدند و [به امام‌حسین (ع)] گفتند: اگر اجازه بدهی، همین‌جا که هستی، هنوز نرسیده به جیش کربلا، ما هلاکشان می‌کنیم، بدون اینکه اصلاً التقاء فریقینی بشود. [امام‌حسین (ع)] گفت: «والله من اقدر از شما هستم، اما اگر من کشته نشوم، این خلق منکوس، به چه چیز امتحان می‌شوند؟».
selde
می‌گوید؛ یعنی قلب هم همان چیزی را درک کند که در زیارت‌نامه قرائت می‌شود. زیارت را با آدابش به‌جا می‌آورد و می‌فرمود: از اهمّ آداب زیارت این است که بدانیم بین حیات معصومین (ص) و مماتشان هیچ فرقی وجود ندارد؛ یعنی الآن هم امام حیّ است و حرفت را می‌شنود.
naghme
«وَاجْعَلْ... قَلبِی بِحُبّکَ مُتَیِّماً» (و دل مرا سرگشته و دیوانۀ محبت خود قرار ده) نفی موضوع خودبینی است و اینکه پروانه بشود و به نور رسد و نور شود. از خدا بخواهیم با جذبات او از خود فارغ شویم و بی‌خود گردیم تا نفهمیم و خود را در برابر عظمتش گم کنیم.
selde

حجم

۳۶۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

حجم

۳۶۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
۲۵,۰۰۰
۵۰%
تومان