بریدههایی از کتاب طبیعت
۴٫۲
(۲۰)
فلانی صاحب این مزرعه و دیگری مالک آن یکی، و شخص سومی مالک درختزار پشت آنهاست، اما هیچ یک از آنها مالک منظره نیستند. این دارایی که در افق پیداست تنها از آن کسی است که چشمانش میتواند تمام اجزای آن را کنار یکدیگر بگذارد، و این یعنی شعر
m.norouzi
"ما آن چیزی هستیم که بدان عشق میورزیم، اما هوای نفس ما را از عشقمان محروم میکند. "
rain_88
در حضور طبیعت، به رغم اندوههای واقعی، لذتی وحشی در سراسر وجود انسان میتازد.
کنتس مونت کریستو
چرا نباید شعر و فلسفهای در باب بصیرت داشته باشیم و تمام آنها در باب سنت منحصر شده باشند، یا آیینی که در آن بر ما الهام گردد نه آن که راوی سرنوشت دیگران باشد؟
معجزه ی سپاسگزاری
در واقع معدودی از بزرگسالان میتوانند طبیعت را ببینند. اکثر انسانها نمیتوانند خورشید را ببینند یا دست کم نگاهی سطحی به آن دارند. خورشید تنها در چشمان بزرگسالان میتابد اما همین خورشید به چشم و قلب کودکان میتابد. عاشق طبیعت کسی است که احساسات درونی و بیرونیاش دقیقا یکسان و مشابه باشند، کسی که روح کودکیاش را با خود به بزرگسالی آورده باشد.
Dexter
تمام آنچه که باید انجام دهم این است که به خویشتنم توجه نمایم نه به آن چه که مردم [دربارهام] میاندیشند. [اجرای] این قاعده هم در زندگی عملی و هم زندگی ذهنی بسیار دشوار است، اما احتمالاً عامل عمده افتراق بین ارجمندی و عزت و حقارت و پستی است. این کار زمانی سخت میشود که همیشه با افرادی مواجه میشوید که تصور میکنند بهتر از خود شما به تکلیفتان واقف هستند. اینکه در جمع طبق نظر جمع زندگی کنید، آسان است؛ اینکه در خلوت طبق نظر خودتان زندگی کنید، آسان است؛ اما انسان بزرگ کسی است که در میان جماعت با کمال میل، استقلال [رای] خلوت خویش را حفظ مینماید.
rain_88
لذت بخشترین چیزی که مزارع و جنگلها اعطا میکنند، اشاره به رابطهای پنهانی بین انسان و گیاهان است. در آنجا تنها و بیخبر نیستم، نباتات به من اشاره میکنند و من به ایشان. امواج شاخهها در باد هم برایم تازگی دارد و هم قدیمی است؛ باعث شگفتیام میشود و با این حال برایم ناشناخته است
Dexter
طبیعت آهنگی است که قطعات نشاطآور و حزنانگیز را به یک اندازه سر میدهد.
Dexter
افسانه مشهوری نقل شده مبنی بر این که: عدهای، فردی را که از شدت مستی نقش بر خیابان شده بود بلند کرده و به قصر دوک برده وپس از شست و شو و ملبس کردنش، در تخت او میخوابانند؛ صبح که از خواب برمی خیزد، با او به مانند دوک رفتار کرده واز دستوراتش فرمانبرداری میکنند، و مرد یقین پیدا میکند که دیوانه شده است؛ شهرت این داستان مرهون این واقعیت است که حکایت نماد کاملی از حالات انسانی است، که در این دنیا به نوعی مست است، اما هنگامی که از خواب بر میخیزد، عقل خویش را میآزماید و در مییابد که یک شاهزاده واقعی است.
rain_88
"بنیان بشری بر ماده استوار نیست، بلکه در روح است. عنصر روح جاویدان است و به همین جهت هم طولانیترین سلسله حوادث و کهنترین گاهشمارها هنوز جوان و تازهاند. در چرخه عمومی آدمی، از زمانی که انسان قدم بر روی زمین گذارده است، قرنها چون نقاطی هستند و تمام تاریخ مبداءیی است برای زوال. ما به طبیعت بیاعتمادیم و قرابت ذاتیمان با آن را تکذیب میکنیم. در هر نوبت نسبتمان با طبیعت را تایید و تکذیب مینماییم. ما شبیه به بختالنصر هستیم، که عقل و خرد خویش را از دست داده و چون گاو نری علف میخوریم. اما چه کسی میتواند محدودیتی برای نیروی شفابخش روح قائل شود؟
"یک انسان ربالنوع تباهی و انحطاط است. هنگامی که انسانها معصوم هستند، زندگانی طولانیتر میشود و به هنگامی که از رویا برخیزیم، به آرامی شکلی جاودان به خود میگیرد. اما اگر این بینظمیها مدتها ادامه یابد، جهان مجنون و خشمگین خواهد شد. جهان همیشه با زایش و مرگ متعادل میماند. طفولیت مسیح جاودان است که در بازوان مردان منحط قرار میگیرد و به ایشان التماس مینماید که به بهشت بازگردند.
esrafil aslani
او میگوید شما شخصیتهای بزرگی را مثل محمد پیامبر اسلام به من بشناسانید تا تأثیر آنها را در تحول در تاریخ برای شما بازگو کنم.
🌸📚💖Shamim💖📚🌸
هیچ جسمی چنان پلید نیست که بواسطه نور زیبا نشود
کنتس مونت کریستو
هر انقلابی در آغاز تنها اندیشهای در ذهن یک فرد بوده، و هنگامی که اندیشه مشابهی به ذهن فرد دیگر راه مییابد، کلیدی است برای آغاز یک عصر تاریخی.
rain_88
"افکار خوب تا زمانی که اجرا نشدهاند، چیزی بیش از یک رویا نیستند!"
rain_88
کلمه رمزآلود است. بخشی از کلام را استعارهها تشکیل میدهند، زیرا کل طبیعت استعارهای از ذهن انسان است.
rain_88
به نظر میرسد سلامت چشمها نیازمند مشاهده افق است و تا جایی که این منظره در برابر چشمانمان گسترده شده باشد، هیچگاه خسته نخواهیم شد.
Amir Shahin
منظره جذابی که امروز صبح دیدم بیتردید ترکیبی از تصویر بیست یا سی مزرعه بود. فلانی صاحب این مزرعه و دیگری مالک آن یکی، و شخص سومی مالک درختزار پشت آنهاست، اما هیچ یک از آنها مالک منظره نیستند. این دارایی که در افق پیداست تنها از آن کسی است که چشمانش میتواند تمام اجزای آن را کنار یکدیگر بگذارد، و این یعنی شعر.
Amir Shahin
هیچ کس جز بواسطه عملم نمیتواند به من نزدیک شود. "ما آن چیزی هستیم که بدان عشق میورزیم، اما هوای نفس ما را از عشقمان محروم میکند. "
🌸📚💖Shamim💖📚🌸
زندگی من فینفسه ارزشمند است نه برای این که نمایشی [دلخواه دیگران] باشد.
🌸📚💖Shamim💖📚🌸
برای چشمان تیزبین، هر لحظه از سال زیبایی خاص خود را دارد و در منظرهای واحد در هر لحظهای تصویری میبیند که پیش از آن ندیده بود و هیچگاه نیز دوباره نخواهد دید.
کنتس مونت کریستو
حجم
۱۲۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۱۲۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان