- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب تاوان
- بریدهها
بریدههایی از کتاب تاوان
۴٫۰
(۲۲۲)
«نباید فکر کنیم که همهی آدمها با هم برابر هستند. به این خاطر که از لحظهی تولد ویژگیهایی که به هر آدمی داده شده است با بقیه تفاوت دارد. آدم فقیر نباید ادای آدمهای پولدار را دربیاورد، آدم احمق نباید ادای دانشمندها را در بیاورد، آدم فقیر باید در فرودستی به دنبال خوشبختی باشد و آدم احمق باید برای انجام کاری که از پس آدم احمق برمیآید تمام تلاشش را به کار بگیرد. اگر کسی چیزی بالاتر از جایگاه خودش بخواهد، فقط خودش را بدبخت میکند. به این خاطر که حضرت مَلِک شمس دارد از آن بالا همهچیز را بهدقت میبیند و تنبیه میکند.»
s.h
اگر به بیتفاوتی عادت کنیم خیلی راحتتر باشیم
faezehswifti
اما بچههای همیشگی هیچچیزی نگفتند. داداشم همیشه فکر میکرد که شهرستانیها یک سری اصل و قانون برای خودشان دارند و آنها را برای من هم میگفت، یکی از آنها این بود که «اگر چیزی باشد که ببینند وبدانند اگر دستشان را دراز کنند به آن میرسد، دلشان آن را میخواهد، ولی اگر دستشان نرسد، اصلاً به روی خودشان نمیآورند.»
Elaheh Dalirian
شاید اهالی توکیو اطراف را نمیبینند، شاید به دیگران اهمیتی نمیدهند، شاید تا زمانی که مزاحمتی برایشان به وجود نیاید برایشان فرقی ندارد کسی که کنار آنها نشسته چه کار میکند، شاید برایشان مهم نیست عنوان کتابی که مسافر روبهروییشان میخواند، چیست. آنها هر چقدر هم که مارک کیف کسی که جلوی آنها ایستاده گرانبها باشد، به آن خیره نمیشوند.
استودیوس
شهرستانیها یک سری اصل و قانون برای خودشان دارند و آنها را برای من هم میگفت، یکی از آنها این بود که «اگر چیزی باشد که ببینند وبدانند اگر دستشان را دراز کنند به آن میرسد، دلشان آن را میخواهد، ولی اگر دستشان نرسد، اصلاً به روی خودشان نمیآورند.»
mina3062
حضاری که فیلم تایتانیک را دیدهاند، هنگام تماشای فیلم، خودشان را در آن کشتی لوکس و گرانقیمت که غرق میشود تصور نکردهاند؟ به اینکه چطور در آن لحظه فقط خودشان را نجات بدهند فکر نکردهاند؟ اینکه با خونسردی یک تکه تخته را پیدا کرده، خودشان را صحیح و سالم به آن رسانده و تا زمان رسیدن امداد بر روی آن صبر کنند را در ذهن خود تصور نکردهاند؟
mina3062
چون بچههای اطرافم هم کمابیش مثل خودم بودند هیچوقت بهنظرم نرسیده بود که دنیا نابرابر و ناعادلانه است.
dosbsks
«نباید فکر کنیم که همهی آدمها با هم برابر هستند. به این خاطر که از لحظهی تولد ویژگیهایی که به هر آدمی داده شده است با بقیه تفاوت دارد. آدم فقیر نباید ادای آدمهای پولدار را دربیاورد، آدم احمق نباید ادای دانشمندها را در بیاورد، آدم فقیر باید در فرودستی به دنبال خوشبختی باشد و آدم احمق باید برای انجام کاری که از پس آدم احمق برمیآید تمام تلاشش را به کار بگیرد. اگر کسی چیزی بالاتر از جایگاه خودش بخواهد، فقط خودش را بدبخت میکند. به این خاطر که حضرت مَلِک شمس دارد از آن بالا همهچیز را بهدقت میبیند و تنبیه میکند.»
dosbsks
من شیوهی کمک خواستن را بلد نبودم. مشکلی ندارم که در مورد کاری که خودم قادر به انجام آن نیستم درخواست کمک کنم، ولی کاری که خودم قادر به انجامش نباشم، نه.
zohreh
من به خاطر مغازههای شیک و جاهای تفریحی زیاد به توکیو نیامده بودم، بلکه آمده بودم تا خودم را قاطی آدمهایی کنم که از گذشتهام چیزی نمیدانستند و آنجا از خودم اثری به جا نگذارم، یا به بیان دقیقتر، میخواستم خودم را که شاهد قتل بودم، از چشمان قاتل که هنوز دستگیر نشده بود، پنهان کنم.
alcapon
حجم
۲۳۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۲۳۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
قیمت:
۴۷,۵۰۰
۳۳,۲۵۰۳۰%
تومان