بریده‌هایی از کتاب شناخت اختلالات شخصیتی قبل و بعد از ازدواج

همیشه انتظار رفتارهای طوفانی او را داشته باشید افرادی که با شخصیت‌های مرزی زندگی می‌کنند گاهاً این انتظار باطل را در سر می‌پرورانند که همسرشان دست از رفتارهای خشمگین و طوفانی خود برمی‌دارد (داشتن چنین توقعی بزرگترین اشتباه است)

زندگی با شخصیت مرزی افرادی که تا به حال جذب شخصیت‌های مرزی نشده‌اند حتی بعد از مطالعۀ این فصل نیز به سختی می‌توانند پی ببرند که این اشخاص تا چه حد فریبندگی ظاهری دارند

بهتر است مراقبت باشید! تقریباً همیشه تهدید به خودکشی و خودزنی‌های نه چندان جدی آنها با هدف حقه زدن، جلب توجه و تنبیه معشوق خود (که به خیالش قصد ترک او را داشته) صورت می‌گیرد و یا آنها صرفاً برای اینکه احساس کنند زنده هستند و به این زندگی تعلق دارند اقدام به چنین کارهایی می‌کنند.

مخصوصاً اگر نشانه‌های این اختلال در آنها شدید نباشد- حالت‌های روحی بیمار گونۀ این اشخاص، آشوب‌هایی که در رابطه‌هایش به راه می‌اندازد و خودزنی‌هایش ممکن نیست در همان ابتدا و به سرعت نمایان شوند. وقتی شروع به نشان دادن این رفتارها می‌کند، آن قدر در این رابطه پیش رفته‌اید که می‌توان گفت یک وابستگی عمیق و واقعی بین شما شکل گرفته

از آنجا که در دنیای فکری چنین شخصیت‌هایی همه چیز مطلقاً «خوب یا بد» است (یعنی همه چیز یا سیاه است یا سفید و هیچ رنگ خاکستری در این میان وجود ندارد) بنابراین عادت دارند هر رابطۀ عاشقانۀ جدیدی را تماماً فوق‌العاده و بی‌نقص ببینند که پاسخی به تمام کمبودهای زندگی‌شان است. شما در آغاز بسیار مورد تحسین خواهید بود (و حتی کار به پرستش شما نیز کشیده می‌شود). برای بسیاری از ما تملق‌هایی این چنین پرشور و جانانه، می‌تواند سرمست کننده، انگیزه‌بخش، تحریک کننده و بسیار لذت‌بخش باشد.

از آنجا که در دنیای فکری چنین شخصیت‌هایی همه چیز مطلقاً «خوب یا بد» است (یعنی همه چیز یا سیاه است یا سفید و هیچ رنگ خاکستری در این میان وجود ندارد) بنابراین عادت دارند هر رابطۀ عاشقانۀ جدیدی را تماماً فوق‌العاده و بی‌نقص ببینند که پاسخی به تمام کمبودهای زندگی‌شان است. شما در آغاز بسیار مورد تحسین خواهید بود (و حتی کار به پرستش شما نیز کشیده می‌شود). برای بسیاری از ما تملق‌هایی این چنین پرشور و جانانه، می‌تواند سرمست کننده، انگیزه‌بخش، تحریک کننده و بسیار لذت‌بخش باشد.

شاید بیشترین جذابیت برای افرادی که شیفتۀ شخصیت‌های مرزی می‌شوند، شور و حرارت بسیار زیادی است که در آغاز رابطه تجربه می‌کنند. چنین شخصیتی حریم خاصی در روابط خود قائل نیست و با مفهوم عاقبت اندیشی و اخلاقیات چندان آشنا نیست. از نظر رابطۀ جنسی هیچ حد و مرزی را نمی‌شناسد. در زمینه‌های بسیاری مایل به انجام رفتارهای بی‌پروا و بی‌باک می‌باشد که ممکن است برای شما هیجان‌انگیز و جدید به نظر برسد. این حالت مخصوصاً برای مردها جذاب و خیره کننده است؛ یعنی وقتی می‌بینند کسی با شور و حرارت فراوان به آنها علاقمند می‌شود و یا در اعمال و رفتارش بی‌پرواست و احتیاط و عاقبت اندیشی جایی در آن ندارد، بسیار شیفتۀ او می‌شوند.

یکی از ویژگی‌های بارز این افراد داشتن رابطه‌های بسیار زیاد اما کوتاه مدت می‌باشد. شکی نیست اکثر افراد نیز ممکن است رابطه‌هایی این چنین کوتاه و زودگذری را تجربه کنند. در پس جذابیت ظاهری، عوامل مشخصی در شخصیت فرد مبتلا به اختلال مرزی وجود دارد که می‌تواند بسیاری از ما را شیفته کند، گول بزند و به دام بیاندازد. برای در امان ماندن از خطر غرق شدن در این رابطه، لازم است در همان مراحل اولیۀ آشنایی تدبیر و احتیاط هوشمندانه به کار ببرید.

واکنش آنها خشم و عصبانیت و تظاهر به خودکشی است و نیز حد و مرزی را که شما سعی در وضع کردن دارید، به راحتی نادیده می‌گیرند. درست زمانی که احساس می‌کنید رابطۀ شما در حال بهتر شدن است، او دست به کارشکنی زده و سعادتی را که می‌تواند در کنار شما داشته باشد از بین می‌برد. او صمیمیت بیشتری با خشم، افسردگی و تنهایی دارد و آسایش خود را در این حالات پیدا می‌کند.

حتی روانشناسان حرفه‌ای اغلب از پذیرفتن افراد مبتلا به این اختلال خودداری می‌کنند

رابطۀ عاشقانه با شخصیت مرزی از همان ابتدا محکوم به شکست است.

شخصیت مرزی قابل به درک مفهوم «حد و مرز» نمی‌باشد و نمی‌فهمد همین حد و مرزهاست که تعیین می‌کند نقطۀ پایان برای او کجاست و شما باید از کجا آغاز کنید، به جای رسیدن به این درک همواره سعی خواهد کرد خود را بیش از حد به شما نزدیک کند و به نوعی در شما غرق شود. اگر مانند مردم عادی و نرمال باشید از این فضای خفقان آوری که او برای شما ساخته به تنگ خواهید آمد و برای رهایی از آن به دنبال فاصله گرفتن از او و یافتن کمی آزادی برای خود می‌گردید که این در نهایت آتش خشم و ترس از تنهایی و رهاشدن را در او شعله‌ور می‌کند.

شاید دشوارترین بخش رابطه با شخصیت مرزی این جاست که به وضوح شاهد متزلزل شدن پایه‌های این رابطه خواهید بود. اگرچه به هیچ وجه مستحقق چنین برخوردی نیستید اما آماج اتهامات کلامی و خبیثانۀ او قرار خواهید گرفت. او به یک باره پرخاشگر، تلخ و با طعنه رفتار می‌کند و شاید در برابر همه شما را زیر رگبار فحش و ناسزا بگیرد. چنین حالتی به سرعت با احساس شرم، گناه و بی‌ارزش از سوی او همراه است و شاید دلیل بروز رفتارهای خود ویرانگر او همین احساسات باشد. در هر صورت، شما همیشه احساس سرخوردگی و شکست خواهید داشت و گیج و آشفته‌اید که ارتباط شما با رفتارهای غیرقابل پیش‌بینی او چیست.

البته در آخر این شما هستید که برای چنین کاری سرزنش خواهید شد.

لبته در آخر این شما هستید که برای چنین کاری سرزنش خواهید شد.

در موارد نادری نیز ممکن است اقدامات خطرناک او، تهدیدی برای شما باشد. در این اوقات است که به رانندگی جنون‌آمیز، پرخوری یا نوشیدن بیش از حد و ولخرجی‌های افراطی روی می‌آورد. اکثراً دیده شده آنها به صورت ناگهانی به دنبال پیدا کردن فرد دیگری برای دوستی و ایجاد رابطۀ نزدیک می‌روند. معمولاً بعد از دعوا با شما یا به منظور تلافی اقدام شما برای تنها گذاشتن او (البته این جزء تصورات باطل اوست که قصد رهاکردن او را دارید) ممکن است رابطه‌ای کوتاه مدت با شخص دیگری آغاز کند.

وقتی در یک قرار ملاقات، ده دقیقه تاخیر می‌کنید و یا مجبورید یک روز بعد از ظهر کاری را به تنهایی انجام دهید ممکن است این جمله را از او بشنوید؛ «لعنت به تو! برو دیگه برنگرد!» تظاهر به خودکشی (بریدگی سطحی مچ دست یا مصرف چند عدد قرص)، تعقیب پنهانی (او شما را تعقیب می‌کند و بدون اطلاع قبلی پشت در منزل شما منتظر می‌ماند) از دیگر اقدامات لحظه‌ای و بی‌اختیار او به شمار می‌رود.

با کنترل کردن شما به شکلی خصومت‌آمیز به ناکامی شما در برآورده کردن خواسته‌هایش، واکنش نشان می‌دهد. همۀ تلاشش را به کار می‌بندد تا وقت و انرژی شما را تماماً برای خود داشته باشد. وقتی سعی دارید در رابطۀ خود حد و مرزی تعیین کنید و اصرار دارید زمانی برای تنها بودن در اختیار داشته باشید، با خشم و عصبانیت او مواجه خواهید شد. او با حالتی از خشم یا با نیش و کنایه شما را تحقیر کرده و «درست مثل بقیه» توصیف می‌کند (یعنی آدمی که بویی از خوبی نبرده و قصد تنها گذاشتن او را دارد). منظور او از بروز تمام این واکنش‌های خشمناک، در امان ماندن از تجربۀ تلخ شکست در یکی دیگر از رابطه‌هایش می‌باشد که از ابتدا پیش فرض آن را در ذهن خود داشته است.

با یک شخصیت مرزی رابطه دارید شکی نیست که تا به حال چندین بار با قهر و کناره‌گیری او از این رابطه مواجه شده‌اید. شما نیز مانند تمام افرادی که با چنین اشخاصی رابطه داشته‌اند؛ قادر نخواهید بود نیازهای عاطفی او را (که دائماً در نوسان بوده و تمامی ندارند) برآورده سازید. دقیقاً در همین مرحله از رابطۀ شما طوفان واقعی آغاز خواهد شد.

شخصیت مرزی به توجه و مراقبت همیشگی شما محتاج است و همین مسئله به سرعت آسودگی خیال شما را به هم می‌زند؛ وابستگی آزار دهنده و افشای بیش از حد مکنونات قلبی توسط او، شما را ناراحت و معذب می‌سازد. در نهایت، طولی نخواهد کشید که به زودی از چشم او می‌افتید. چرا که عقیده دارد شما ثابت کرده‌اید کفایت لازم برای برآورده کردن نیازهای او (از قبیل توجه، رسیدگی و نزدیکی بی‌وقفه) را ندارید. در حقیقت سوال این نیست که آیا روزی از چشم او خواهید افتاد یا نه بلکه مسئله زمان وقوع این اتفاق است.