بریده‌هایی از کتاب شناخت اختلالات شخصیتی قبل و بعد از ازدواج

اشخاص بسیار احساساتی هستند و بعضی وقتها کاملاً غیرقابل پیش‌بینی و عصبی رفتار می‌کنند. نیازهای عاطفی و روانی خود را از طریق جلب توجه و دریافت تعریف و تمجید دیگران ارضاء می‌کند، با این حال ممکن است آن قدر محتاج توجه و تحسین این و آن شود که دوستان و شریک عشقی‌اش را (اگر به او توجه نشان ندهند) از خود براند.

همچنین ارتباط و دوستی با یک شخصیت نمایشی به این معنی است که بایستی آماده باشید تا بیشتر انرژی خود را صرف برآورده کردن خواسته‌های عاطفی او کنید.

رابطه‌اش با دیگران نزدیک‌تر و صمیمی‌تر از آن چیزی است که واقعیت امر نشان می‌دهد. او برای ایجاد رابطۀ جدید اشتیاق زیادی نشان می‌دهد و در چنین موقعیت‌هایی به سرعت با طرف مقابل صمیمی شده، اطلاعات شخصی‌اش را با او در میان می‌گذارد.

. افراد مبتلا به این اختلال در دوران کودکی به خاطر رفتارهای خودنمایانه و نمایشی، قدرت و توجه زیادی دریافت می‌کنند. آنها خیلی سریع یاد می‌گیرند چگونه دیگران را فریب دهند تا توجه و مراقبت عاطفی آنها را از آن خود سازند. نهایتاً تحقیقات حاکی از آن است که شخصیت‌های نمایشی در محیط رشد خود، برای رفتارهای خود نمایانۀ خود یک الگو داشته‌اند؛ یکی از والدین آنها به همین اندازه مهرطلب، دمدمی و بی‌ثبات بوده است.

شخصیت نمایشی بسیار اهل خودنمایی و رفتارهای تحریک‌آمیز است. او به راحتی اعتماد می‌کند و بدون هیچ دلیل و مدرکی گفته‌های دیگران را باور می‌کند. افکار و عقایدش ترکیبی است از باورهای دیگران؛ از این رو دفاع از آنها برایش دشوار می‌باشد.

آنها ذاتاً قادرند مطابق با شرایط موجود رنگ عوض کرده تا جلب توجه کنند. گفتارشان بی‌محتوا و نمایشی است و احساساتشان بنابر خواست شرایطی که در آن قرار دارند تغییر پیدا می‌کند. وقتی به یک فرد با اختلال هیستریانیک می‌اندیشیم بی‌اختیار اصطلاح «سوپراستار» به ذهنمان خطور می‌کند.

بسیار تلاش دارند که به شکلی ساختگی خود را با افراد سرشناس و معروف صمیمی و نزدیک قلمداد کنند و به دیگران بفهمانند که تا چه حد قادرند با همه رابطه و دوستی خوبی داشته باشند. البته این شیوۀ دیگری برای جلب توجه است. آنها از روابطی که با دیگران دارند استفاده می‌کنند تا به آن لذت و توجهی که به دنبالش هستند برسند.

آنها به سرعت از مرز یک آشنایی ساده فراتر می‌روند و در ابتدای هر نوع رابطه‌ای بیشتر از آنچه که برای اکثریت مردم شایسته و قابل قبول است صمیمیت و نزدیکی بیشتری را طلب می‌کنند. به عنوان مثال چنین اشخاصی به این معروف هستند که با اصرار زیاد از متخصص یا پزشک خود می‌خواهند آنها را با نام کوچک صدا کنند.

برای شخصیت نمایشی، عشق و عاشقی حکم یک بازی را دارد. او عاشق خودنمایی و سور دادن است تا به این شکل بتواند شور و هیجان و رابطۀ عاشقانه بیافریند. داشتن رابطۀ نزدیک با دیگران عمیقاً برایش با ارزش است (اگر چه روابطی که دارد معمولاً سطحی هستند) و عادت دارد نسبت به روابطش زیادی خوشبین باشد. خیلی زود عاشق می‌شود و نسبت به طرف مقابل احساسات شدیدی از خود نشان می‌دهد. دیدگاهی که نسبت به رابطه‌هایش دارد خیالپردازی‌های کودکانه را می‌ماند که در نظر بزرگترها خام و احمقانه است.

رفتار تحریک کننده و عشوه‌گری‌های زننده روشی مطمئن و درست برای آنهاست تا توجه و علاقۀ دیگران را (هر چند به مدت کوتاه) برای خود داشته باشند.

رفتار تحریک کننده و عشوه‌گری‌های زننده روشی مطمئن و درست برای آنهاست تا توجه و علاقۀ دیگران را (هر چند به مدت کوتاه) برای خود داشته باشند.

شخصیت‌های هیستریانیک به شدت محتاج توجه و تحسین دیگران هستند.

. آنها با تیزبینی از ظاهر و طرز لباس پوشیدن دیگران آگاهند و مایلند به هر نحوی اطمینان حاصل کنند که از اطرافیان خود بهتر و سرتر هستند (و همه باید این را بدانند).

طرز رفتار و ظاهر شخصیت‌های هیستریانیک (نمایشی) به گونه‌ای است که به خوبی معنی این جمله را آشکار می‌سازد؛ «در معرض فروش گذاشتن»

آنها نهایت تلاش خود را به کار می‌برند تا مورد توجه همه قرار بگیرند و با صراحت تمام باید گفت اگر آن توجهی را که احساس می‌کنند لایقش هستند از دیگران دریافت نکنند عصبانی خواهند شد. به سرعت هیجانی شده و اگر همه چیز به خوبی پیش رود روحیه‌ای عالی دارند؛ اما اگر به خواستۀ خود نرسند (یعنی دیگران توجهی به آنها نشان ندهند) می‌توانند کاملاً غیرقابل پیش‌بینی، پرخاشگر و مهر طلب ظاهر شوند.

ویژگی‌های شخصیت نمایشی به خوبی در این گفته خلاصه می‌شود. شیوه زندگی و منش چنین شخصیتی الزاماً سر و صدای زیاد و ظاهری جذاب دارد اما در عوض فاقد محتوا و باطنی عمیق می‌باشد.

شخصیت نمایشی تا به حال این ضرب‌المثل را شنیده‌اید که طبل تو خالی صدای بلندتری ایجاد می‌کند؟

اگر خدای صبر و تعهد نیز باشید باز هم بی‌هیچ ارتباطی با این خصوصیات، رابطۀ شما روزی به پایان خواهد رسید. به یاد داشته باشید شخص مبتلا به اختلال مرزی طوری بزرگ شده که نمی‌تواند روابطش را حفظ کند و خودش باعث بر هم خوردن آنها می‌شود و نیز با اعمالش طرف مقابل را از خود می‌راند اما در عوض با کمال تعجب می‌بینید خود او که به اشتباه تصور می‌کند همسرش قصد ترک کردن او را دارد در خانه می‌ماند و رنج می‌برد (حتی وقتی همسرش اغلب از بروز چنین پیامدی، جلوگیری کند).

با تفکر سیاه و سفید او مبارزه کنید یکی از دشوارترین و ناراحت کننده‌ترین جنبه‌های زندگی با شخصیت مرزی این خواهد بود که او عادت دارد هر چیزی را در چرخۀ سیاه و سفید فکری خودش ببیند و تعبیر کند (در سیستم فکری او همه چیز یا خوب مطلق است یا بدمطلق). روانشناسان این دیدگاه را تفکر دو جزئی می‌نامند و بر این باورند این یکی از عوامل مشکل‌ساز روابط میان فردی می‌باشد. به عنوان مثال، همسر شما می‌گوید (در حالی که به گفتۀ خود ایمان کامل دارد): «تو از من متنفری»، این در حالی است که می‌توانست به جای این جمله بگوید؛ «تو از کاری که من کردم واقعاً عصبانی هستی» یا به جای گفتن این جمله؛ «بعد از اینکه یه عالمه قرص خوردم تا خودکشی کنم و تو به پلیس خبردادی، احساس تنهایی کردم» می‌گوید: «اصلاً نمی‌تونم به تو اعتماد کنم، تو هیچ فرقی با بقیه نداری» از آنجا که او جهان را در خوب یا بد مطلق، سیاه یا سفید محض و تنفر یا عشق صرف می‌بیند بسیار مشکل است که در رابطۀ خود به دنبال میانه‌روی عاقلانه از سوی او باشید. (آن هم طولانی مدت).

در اینجا ۴ نوع رفتار ذکر شده که پیشنهاد می‌کنیم از انجام آنها خودداری کنید: ۱) هرگاه افکار خودکشی به ذهنش می‌رسد و یا متظاهرانه اقدام به انجام آن می‌کند، سعی نکنید به طرفش دویده و مانعش شوید. حتی اگر این اقدام به ظاهر معنایی جز وظیفه‌نشناسی شما ندارد. ۲) وقتی از خودکشی صحبت می‌کند در مقابلش حالت تضرع و ترس نگیرید. ۳) با خشونت یا طرد کردن او واکنش نشان ندهید چرا که به موجب آن تصدیق می‌کنید وقتی اوضاع بد شود او را ترک خواهید کرد. ۴) تحریک‌آمیز عمل نکنید و به او اتهام فریب‌کار بودن نزنید (شاید این اقدام شما به او جرات فریب‌آمیز رفتار کردن را بدهد). هرکاری که می‌کنید، مراقب باشید طوری رفتار نکنید که انگار به خاطر تهدیدها و فریبکاریش قرار است پاداش دریافت کند.