بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خواب باران | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب خواب باران

بریده‌هایی از کتاب خواب باران

امتیاز:
۳.۸از ۱۹۰ رأی
۳٫۸
(۱۹۰)
«باید خلیل بود و به یار اعتماد کرد گاهی بهشت در دل آتش میسر است.»
masume47
خدا همیشه بنده‌هاشو امتحان می‌کنه. یه روز با نعمت و خوشی، یه روزم با بلا و مصیبت. مهم اینه که ما چطوری از هر دو امتحان بیرون بیاییم.»
masume47
هیچ‌کس واقعاً از خدای خودش نمی‌بره مادر من. آدم‌ها فقط گاهی فراموشش می‌کنن. یا ادای بریدن رو درمیارن... همین!
mohaddese
«باید خلیل بود و به یار اعتماد کرد... گاهی بهشت در دل آتش میسر است...»
ایلیا
باید خلیل بود و به یار اعتماد کرد گاهی بهشت در دل آتش میسر است
la Luna
در گمراه‌ترین و منحرف‌ترین آدم‌ها هم امید نجات و برگشت هست. اینکه یه روزی به سوی خدا برمی‌گرده و توبه می‌کنه؛ اما کسی که در مورد خدای خودش این‌طور قضاوت می‌کنه که استغفرلله دیگه از دست اونم کاری برنمیاد، از چنین کسی چه توقعی میشه داشت؟ کسی که از خدای خودش بریده، اگه هزار مرتبه هم نجاتش بدی، باز برمی‌گرده سر خونه‌ی اولش. چون به جایی بند نیست. تعلق خاطری نداره. بین زمین و هوا معلقه. زندگی براش معنا و مفهومی نداره. پوچه... وقتی به این راحتی، خدا رو از زندگی‌اش فاکتور می‌گیره، تن به هر خفتی هم میده. اون‌وقت شما چه‌طور می‌تونی به چنین آدمی کمک کنی؟
moonlight
در گمراه‌ترین و منحرف‌ترین آدم‌ها هم امید نجات و برگشت هست. اینکه یه روزی به سوی خدا برمی‌گرده و توبه می‌کنه؛ اما کسی که در مورد خدای خودش این‌طور قضاوت می‌کنه که استغفرلله دیگه از دست اونم کاری برنمیاد، از چنین کسی چه توقعی میشه داشت؟ کسی که از خدای خودش بریده، اگه هزار مرتبه هم نجاتش بدی، باز برمی‌گرده سر خونه‌ی اولش. چون به جایی بند نیست. تعلق خاطری نداره. بین زمین و هوا معلقه. زندگی براش معنا و مفهومی نداره. پوچه...
n re
حس معلق‌بودن بین زمین و آسمان، بدون آنکه به چیزی یا کسی متصل باشد. حس می‌کرد روی قله‌ی کوهی تنها مانده، نه راه پیش دارد و نه راه پس. در جایی که نه جای ماندن است و نه رفتن
khazar
خدا یکی یکی وابستگی‌هامو ازم گرفت، تا یاد بگیرم تو این دنیا، نباید مطلق به کسی یا چیزی جز خودش وابسته و دلبسته شد.
ملی‌کا
«خدا می‌تونست توی اون تصادف... چیزای دیگه‌ای از شما بگیره... مثلاً یه دستتون... یا یه پاتون... یا حتی یه چشمتون... اما دقیقاً چیزهایی رو گرفت، که تمام دلبستگی و علاقه‌ی شما، وابسته به وجود اونا بود...» خطوط درهمی روی صورت حسام نقش بست. لبخند کمرنگی زد و نفس عمیقی کشید: «خب لذت امتحان دادن، به سختی‌شه! اگه امتحان راحت باشه و به قولی از سطحت پایین‌تر، که هنر نکردی!»
گل پری
«لقد خلقنا الانسان فی کبد... ما انسان را در رنج و سختی آفریدیم.
silver moon
مرگی که حالا در نظرش خیلی هولناک‌تر و ترسناک‌تر از قبل بود. حتی فکرکردن به آن هم وجودش را می‌لرزاند؛ اما زندگی دوباره هم برایش هیچ لذت و معنایی نداشت.
silver moon
«باید خلیل بود و به یار اعتماد کرد گاهی بهشت، در دل آتش میسر است.»
mahan
«ما ودعک و ما قلی... و خداوند هرگز تو را رها نکرده و بر تو خشم نگرفته است.»
Mersana
کسی که از خدای خودش بریده، اگه هزار مرتبه هم نجاتش بدی، باز برمی‌گرده سر خونه‌ی اولش. چون به جایی بند نیست. بین زمین و هوا معلقه...
Mersana
«اونی که داره قصه‌ی زندگی‌مون رو می‌نویسه و کارگردانی می‌کنه، حتماً حواسش به همه‌چیز هست.»
س.م
«تو این دنیا، هیچ دعایی بی‌جواب نمی‌مونه. فقط گاهی جوابی که ما می‌خواهیم بشنویم، با اون چیزی که صلاح و مصلحت خداست، فرق داره.»
س.م
خیلیا تو زندگی آدم میان و میرن... اما بود و نبود و رفت‌وآمدشون هیچ تأثیری تو زندگی آدم نداره... اما بعضیا... وقتی وارد زندگی آدم میشن، حتی اگه نمونن و برن، چنان رد پایی از خودشون تو قلب آدم به جا میذارن... که ما دیگه هیچ‌وقت همون آدم قبلی نیستیم...
Parinaz
خدا به هر آدمی حق حیات داده. ازش هم خواسته با توجه به ظرفیت و امکاناتش تلاش کنه و زندگی کنه؛ اما اینم گفته که اینجا برای خوشی نیومدیم. اینجا محل راحتی و آسایش نیست. اینجا فقط یه گذرگاهه برای گذشتن. نه موندن! مثل یه مسافرخونه‌ی سر راه... اگه این‌جوری به قضیه نگاه کنین، تحملش خیلی براتون راحت‌تر میشه.
زینب کاوه
«اونی که داره قصه‌ی زندگی‌مون رو می‌نویسه و کارگردانی می‌کنه، حتماً حواسش به همه‌چیز هست.»
masume47

حجم

۱۵۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

حجم

۱۵۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۰,۵۰۰
۷۰%
تومان