بریده‌هایی از کتاب اثر مرکب (خلاصه کتاب)

تا به حال فیل شما را گاز گرفته است؟ پشه چطور؟ دقیقا موارد و تصمیمات کوچک هستند که شما را گاز می‌گیرند و تغییرات بزرگی را به وجود می‌آوردند.

No pain No gain

در پایان این کتاب می‌خواهم با همه وجود درک کنید که تنها راه موفقیت انجام کارهای معمولی و پیش‌پا افتاده و گاهی تکراری است.

محدودیت‌ها مانع نیستند، بلکه فرصتی برای برتری هستند.

همه ما بیشتر عادت‌هایمان را ناخودآگاه و با تقلید از والدین و واکنش در مقابل جامعه توسعه داده‌ایم.

" هر چیزی که خیلی واضح آن را تصور کنید و از صمیم قلب بخواهید و باورش کنید و برای رسیدن به آن اشتیاق داشته باشید، قطعا برایتان اتفاق خواهد افتاد."

اثر مرکب می‌گوید همه چیزهای بزرگ در نتیجه تغییرات کوچکی است که هرگز فکر نمی‌کردید مهم باشند.

اثر مرکب می‌گوید همه چیزهای بزرگ در نتیجه تغییرات کوچکی است که هرگز فکر نمی‌کردید مهم باشند.

من فهرستی از آنچه که از همسر آینده‌ام انتظار داشتم نوشتم. این لیست تقریبا ۴۰ صفحه شد. من حتی جزئی‌ترین موارد را هم در نظر گرفتم، از خصوصیات اخلاقی و خانواده‌ای که در آن رشد کرده و فلسفه‌اش در زندگی تا نوع آرایش و حتی رنگ موهایش، همه را با دقت نوشتم. اگر با خودم می‌گفتم حالا این دختر را کجا پیدا کنم دقیقا راه اشتباه را می‌رفتم و همسرم مثل پروانه از دستم می‌رفت. من به حرف جیم ران گوش دادم و گفتم این دختر به دنبال چه پسری می‌گردد؟ و با تمام جزئیات مشخصات آن را نوشتم. من باید تبدیل به مردی جذاب می‌شدم، پس حدود ۴۰ صفحه هم در مورد مرد ایده‌آل دختر مورد علاقه‌ام نوشتم و تصمیم گرفتم تبدیل به آن شوم. من تبدیل به آنچه می‌خواستم شدم و نتیجه خیلی زودتر از آنچه فکر می‌کردم ظاهر شد. خیلی اتفاقی با همسرم جورجیا آشنا شدم و او دقیقا همان دختر مورد علاقه‌ام بود و من، مردی جذاب و مناسب برای او بودم.

من باور دارم که افکار مانند آب هستند، وقتی آب گِل آلود وارد مغزتان می‌کنید در نتیجه گِل هم تحویل می‌گیرید. شما هر روز صبح و عصرتان را برای خواندن خبرهای سیاسی و اقتصادی صرف می‌کنید و فکرتان را پر از آب گل آلود می‌کنید. در حالی که می‌توانید مطالب مثبت و الهام بخش بخوانید و فکرتان را سرشار از آب شفاف و زلال کنید. به همین دلیل من صبح‌ها نیم ساعت صرف خواندن مطالب مفید و مثبت می‌کنم و همینطور نیم ساعت در شب. چون چیزهایی که قبل از خواب به آن فکر می‌کنید بر روی روز بعدتان و کیفیت خوابتان تاثیر می‌گذارد.

و... چیزی که مهم است این است که بدانید قدم‌های کوچک و بی‌اهمیت هستند که تغییرات بزرگ را به وجود می‌آورند.

یادگیری بدون عمل، بی ارزش است

شما چیزی را بدست می‌آورید که به دنبالش هستید. اگر به دنبال چیزی نباشید یا آن را با تمام وجود نخواهید، پس هیچ چیز هم بدست نمی‌آورید.

به زندگی خودتان در پنج سال گذشته نگاه کنید. آیا از آن راضی هستید؟ به جایگاهی که می‌خواستید رسیده‌اید؟ عادت‌های بدتان را ترک کرده‌اید؟ به تناسب اندام رسیده‌اید؟ سبک زندگی مطلوب و درآمد کافی دارید؟ آیا سالم هستید؟ آیا روابطتان مملو از عشق است؟ اگر نه چرا؟ جواب ساده و بسیار مهم است: انتخاب‌های شما. الان زمان آن است که اجازه ندهید ۵ سال بعدی زندگی‌تان هم این طوری بگذرد.

"اگر می‌خواهی بیشتر داشته باشی باید خودت به بیشتر تبدیل شوی. موفقیت چیزی نیست که دنبال آن بگردی چون هر چه به دنبال آن بروی از تو دورتر خواهد شد. تو باید تبدیل به آنچه می‌خواهی شوی."

شما چه چیزی را باید به زندگی‌تان اضافه کنید؟

من وقتی با کار سخت مواجه می‌شوم خوشحالم چون می‌دانم آدم‌های معمولی در مواجه با آن سریع کنار می‌کشند و انجام آن کار است که مرا از دیگران متمایز می‌کند. وقتی با وجود سختی و تکراری بودن یک کار آن را هر روز انجام دهید، پیشرفت می‌کنید.

هر چیزی که خیلی واضح آن را تصور کنید و از صمیم قلب بخواهید و باورش کنید و برای رسیدن به آن اشتیاق داشته باشید، قطعا برایتان اتفاق خواهد افتاد."

پدرم باور داشت که هوش نمی‌تواند دلیل برتری افراد نسبت به هم باشد. او می‌گفت باید سخت تلاش کنی تا تمام کمبودهایت در هوش و مهارت‌های فردی را جبران کنی و این بزرگترین درس زندگی‌ام بود.

یکی دیگر از درس‌های بزرگ پدرم مسئولیت پذیری بود. او هرگز به من دستور نداد و برعکس در همه مسائل من را تصمیم گیرنده می‌دانست و همین موضوع مسئولیت‌پذیری را به من یاد داد، چون من آن تصمیم را گرفته بودم همه عواقب آن، چه خوب و چه بد را باید قبول می‌کردم. او هیچ وقت مرا مجبور به درس خواندن یا انجام تکالیف نکرد اما اگر نمره خوبی می‌گرفتم به بهترین بستنی فروشی شهر می‌رفتیم و هرچه می‌خواستم می‌خرید اما در غیر این صورت باید در خانه می‌ماندم. باور دارم که همین روش‌های او بود که مرا معتاد به موفقیت کرد و ذهنم را به اندازه جسمم پرورش داد. من در هجده سالگی درآمدی معادل یک مدیرعامل از تجارت خودم داشتم، در بیست سالگی خانه رویایی‌ام را خریدم و در بیست و هفت سالگی ۵۰ میلیون دلار درآمد سالیانه داشتم. و من همه اینها را به خاطر اثرمرکب دارم.