بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آخرین انار دنیا | صفحه ۱۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب آخرین انار دنیا

بریده‌هایی از کتاب آخرین انار دنیا

۴٫۰
(۱۵۵)
«زندگی نوری است در صندوقی دربسته. آن صندوق هم شاید در بین صندوق‌های دیگر باشد. هر وقت خواستی زندگی آشکار شود، باید از تاریکی بیرونش بکشی، و همه پوشش و پوسته‌هایش را جدا کنی... یعقوب من نمی‌دانم تو چه هستی و چه داری... اما خودت را سبک کن. بارهای سنگینت را جدا کن، زیورآلات فراوانت را دور بینداز و شنا کن
eurus
«دوست من یعقوب، بیست و یک‌ سال در آرامش و سکوت به سر بردم... نه، به من نگو شاهانه زندگی می‌کنم، تا این سکوت هست من اسیرم... تا این آرامش بی‌حد و حصر و بی‌قراری ابدی در اطرافم باشد، من اسیر هستم، یعقوب صنوبر... آن‌ها مرا در سکوت زندانی کرده بودند. من خیلی فکر کرده‌ام... آن‌ها نه مرا شکنجه کردند... نه از من سؤالی کردند. مجازاتشان فقط آن بود که تا ابد در سکوت زندگی کنم، تا سکوت باشد، من اسیرم.
eurus
انسان‌ها همه کور زاده می‌شوند. در بین تمام انسان‌های روی این سیاره کسی نیست که از ابتدای تولدش قادر به دیدن باشد. مپندار آن‌هایی که چشم دارند می‌توانند ببینند. هیچ چیزی در دنیا مشکل‌تر از دیدن نیست، احتمال دارد که انسان دو چشم زلال و روشن داشته باشد، با این حال هیچ نبیند.
فربال
حس می‌کنم اگر یک روز آن چهره‌ها، آن روح‌هایی که در لایه‌های زیرین این دنیا زندگی می‌كنند، آن‌هایی که نمی‌توانند صورتشان را به آفتاب نشان دهند، بیرون بیایند، آن زمان است که جنگی در بگیرد. جنگی مرگبار، جنگ بزرگی بین کسانی که حقیقت زندگی را فراموش کرده‌اند و آن‌ها که می‌خواهند واقعیت دنیا را به ما نشان دهند.
blueneda
شهامت آن نیست که ترسی نداشته باشیم، آن است که در مقابل ترس‌هایمان مقاوم باشیم.
Black Swan
هر وقت توانستی به گذشت زمان فکر نکنی خواهی توانست به مکان هم نیندیشی
Farhad
شهامت آن نیست که ترسی نداشته باشیم، آن است که در مقابل ترس‌هایمان مقاوم باشیم.
sahar
شهامت آن نیست که ترسی نداشته باشیم، آن است که در مقابل ترس‌هایمان مقاوم باشیم.
hadis
اگر بیست و یک ‌سال در اتاقی در بیابان بمانی یاد می‌گیری چگونه روز خودت را پر کنی، چگونه برای خودت کاری درست کنی؛ مهم‌ترین نکته آن است که بتوانی به زمان نیندیشی. هر وقت توانستی به گذشت زمان فکر نکنی خواهی توانست به مکان هم نیندیشی.
هانی
دریافتم تا دم مرگ هر چقدر امیدهایم بزرگ‌تر می‌شوند ناامیدی و غم‌هایم نیز بزرگ‌تر می‌شوند.
aram
دانستن، معصومیت انسان‌ها را لکه‌دار می‌کند... همه آن‌ها که از رازها باخبرند آدم‌های معصومی نیستند، درک رازها ما را آلوده می‌کند... تا وقتی ما معصوم هستیم از چیزی باخبر نیستیم، هنگامی که تردید نداریم... هنگامی که انسان با رازها در آمیخت، وقتی واقعیت دیگران را دریافت، مرتکب گناه می‌شود. انسان تا وقتی معصوم است که از گناه دیگران اطلاع ندارد. تا وقتی معصوم است که پلشتی دنیا را درک نکرده باشد.
Arman ekhlaspour
در دنیا هیچ چیز به اندازه شجاعت و ناامیدی به هم نزدیک نیست... می‌فهمی. انسان شجاع کسی است که ناامید است. همه آن کسانی که آرزویی دارند ترسو هستند
Arman ekhlaspour
انسان‌ها همه کور زاده می‌شوند. در بین تمام انسان‌های روی این سیاره کسی نیست که از ابتدای تولدش قادر به دیدن باشد. مپندار آن‌هایی که چشم دارند می‌توانند ببینند. هیچ چیزی در دنیا مشکل‌تر از دیدن نیست، احتمال دارد که انسان دو چشم زلال و روشن داشته باشد، با این حال هیچ نبیند.
Arman ekhlaspour
فهمیدم که آدم برای آن‌كه بتواند بجنگد باید زیاد بخندد.
Arman ekhlaspour
«من و تو برادریم... مردم بدبخت این دنیا همه برادرند.»
Arman ekhlaspour
عشق شایستگی آن را ندارد تا کسی در راهش بمیرد
Arman ekhlaspour
آرزوی رؤیت و شفافیت کاری می‌کند تا راست‌گویی کشنده‌ای در او به وجود آید. بی‌آن‌كه متوجه باشد حقیقت تا چه اندازه مرگبار است، بی‌آن‌كه بفهمد همیشه تاریکی در سوی دیگر چیزها باقی می‌ماند. رازهایی که هرگز برای او فاش نمی‌شوند.
Arman ekhlaspour
«بیرون نیا تا مجبور نشوی دنبال آن چیزهایی بگردی که پیداشان نمی‌کنی.»
Arman ekhlaspour
تنهایی چیزی ژرف‌تر و پرمعناتر از چیزهایی كه ما داریم به تو بخشیده، اگر بیرون بروی هیچ چیزی پیدا نمی‌کنی... هیچ..
Arman ekhlaspour
زمین ما را اسیر خود می‌كند... به تملک زمین در‌می‌آییم... به تملک اشیای موقتی و کوچک... این‌جا آدمی در جزئیات غرق می‌شود. معانی بزرگ را فراموش می‌کند.
Arman ekhlaspour

حجم

۳۰۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۹۱ صفحه

حجم

۳۰۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۹۱ صفحه

قیمت:
۱۹۵,۵۰۰
۱۵۶,۴۰۰
۲۰%
تومان