بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب چگونه به اینجا رسیدم | طاقچه
تصویر جلد کتاب چگونه به اینجا رسیدم

بریده‌هایی از کتاب چگونه به اینجا رسیدم

دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۵از ۶ رأی
۲٫۵
(۶)
شاید وقتی دیگر نمی‌دانیم باید چه کاری انجام دهیم، به سراغ کار واقعی خود آمده باشیم و وقتی دیگر نمی‌دانیم باید به چه راهی برویم، سفر واقعی خود را آغاز کرده باشیم.
reza
ما اغلب احساس گناه می‌کنیم تا خود را برای پیشرفت‌های مهم تنبیه کنیم، چون این پیشرفت‌ها برای دیگران درد ایجاد کرده است
پریوش
همیشه بخشی از ما وجود دارد که در عمق افکارمان مدفون شده است. این بخش می‌داند که اشتباهی وجود دارد ولی ما به این ندا توجه نمی‌کنیم چون نمی‌خواهیم شادی‌مان آسیب ببیند.
پریوش
در سفر فردی خود به طرف خودشناسی بی‌گمان با این پرسش مشابه برخورد می‌کنیم. ممکن است لطفاً قسمت حقیقی من برخیزد؟ پرسیدن این مطلب نیاز به شجاعت عاطفی دارد و رسیدن به یک پاسخ بازی سرگرم‌کنندهٔ نمایش تلویزیونی نیست.
پریوش
زندگی واقعی یعنی - رفتار، به شیوه‌هایی که با ارزش‌های فردی شما هماهنگ است. - انتخاب، بر اساس آن‌چه باور دارید، نه آن‌چه دیگران باور دارند. - احساس این‌که می‌توانید خودتان باشید و دوست داشته شوید، به عوض آن‌که وادار شوید به شیوه‌هایی رفتار کنید که احساس کنید از نظر دیگران پذیرفتنی خواهد بود. - پذیرفتن و افتخار کردن به تمام قسمت‌های خود به عوض پنهان کردن یا دروغ گفتن در مورد آن‌ها. - انتقال حقیقت در موقع لزوم، حتی اگر احتمال کشمکش و تنش وجود داشته باشد. - قانع نشدن به کمتر از آن‌چه در روابط خود شایسته‌اش هستید. - درخواست آن‌چه از دیگران می‌خواهید و نیاز دارید.
پریوش
زندگی واقعی یعنی شخصیتی که از شما به دیگران نشان داده می‌شود که همان «شمای» واقعی است. باورها، ارزش‌ها، تعهدها و واقعیت‌های درونی شما در نحوهٔ زندگی‌تان در خارج منعکس می‌شود. هر چه بیشتر واقعی زندگی کنید «همان‌گونه که به‌راستی هستید». آرامش بیشتری خواهید داشت.
پریوش
مکاشفه عملی طولانی مدت است و به زمان نیاز دارد. حتی ممکن است ناراحت‌کننده، آزار دهنده و دردناک باشد، اما چنان‌چه صبور باشید، ارزش انتظار کشیدن را دارد.
پریوش
همهٔ ما در پیکاری دراز مدت با تغییر، پایان ناخواسته و آغازهای هراس‌انگیز، با ارزیابی‌ها و برآوردهای مجدد، با لحظه‌های یأس و سرخوردگی بیش از آن‌که به شمردن آن‌ها توجه کنیم، در زندگی خود جنگاورانی همیشگی هستیم.
پریوش
در سفر فردی خود به طرف خودشناسی بی‌گمان با این پرسش مشابه برخورد می‌کنیم. ممکن است لطفاً قسمت حقیقی من برخیزد؟ پرسیدن این مطلب نیاز به شجاعت عاطفی دارد و رسیدن به یک پاسخ بازی سرگرم‌کنندهٔ نمایش تلویزیونی نیست.
پریوش
شور و حرارت شما از بین نرفته، فقط پنهان است. در واقع در جایی مخفی و دور در درون‌تان محبوس است که فقط شما کلید آن را دارید.
پریوش
وقتی به مدت طولانی بی‌توجه می‌شویم، به‌طور اجتناب‌ناپذیرخاموش می‌شویم. خاموش شدن به چه حالتی شباهت دارد؟ بی‌حسی، کسالت، گسستگی، سردی، مردگی. یعنی همواره قسمت بیشتر هر اتفاقی را احساس نمی‌کنید و از آن آگاهی ندارید.
پریوش
با اشتیاق می‌پرسیم: «نمی‌شود فقط در درون خود تغییر کنم بدون این‌که مجبور شوم تمام زندگی بیرونی‌ام را از هم بگسلم؟ باید راهی برای من وجود داشته باشد که همهٔ این آشکارسازی‌ها را داشته باشم و باز همهٔ زندگی‌ام را حفظ کنم.» البته که چنین راهی نیست. من همیشه به دانشجویانم یادآوری می‌کنم، که یک مرغ نمی‌تواند خودش را در تخم‌مرغ جا دهد.
پریوش
دور انداختن تکه‌هایی از خود هر تغییری، حتی آن‌که بیش از همه در آرزویش هستیم، با غم و غصه همراه است. چون هر مرحله‌ای را که پشت سر می‌گذاریم بخشی از وجود ماست. قبل از ورود به زندگی باید بتوانیم در زندگی اول خود بمیریم. آناتول فرانس
پریوش
وقتی نداهای بیدارکنندهٔ ما با گریهٔ ناشی از توهم همراه می‌شود، چنین حسی را القا می‌کند، حس سرخوردگی. ما دقیقاً احساس نمی‌کنیم که چیزی را از دست داده‌ایم. حس می‌کنیم زمان، اعتماد و حرمت ما به سرقت رفته است. از دست دادن همراه با سرخوردگی مثل یک دزد عمل می‌کند. به گذشتهٔ شما حمله می‌کند، خاطره‌های شما را می‌دزدد و آن را خالی از حقایق به شما بر می‌گرداند. وقتی به گذشته نگاه می‌کنید و وقایع را آن طور که بودند، می‌بینید، نه تنها امید داشتن آن‌ها را در حال حاضر از دست می‌دهید، بلکه معنی گذشته آن‌ها را هم گم می‌کنید
پریوش
شاید کسی که او را دوستی عزیز می‌پنداشتیم، طوری ما را مأیوس کند که معلوم شود، دوست وفاداری نبوده که فکرش را می‌کردیم. چه بسا کشف کنیم که معلم، مرشد یا سرمشق ما که احترام خاصی برایش قائل بودیم، آن کسی نبوده که نشان می‌داده است.
پریوش
جک غصه‌دار است و هیچ کس حتی خودش متوجه آن نیست. او عزای از دست دادن شغلی را گرفته که هرگز حس نکرد به درجاتی از شناخته شدن که سزاوار بود، رسیده است. او غصهٔ از دست دادن شانس رسیدن به درجه‌ای را می‌خورد که هرگز به آن نرسید. او زمانی که انتظار دارد، جشن بگیرد، همهٔ کارش این است که روز را به شب برساند.
پریوش
برای مدتی هیچ چیز و هیچ کس بودن چه معنایی برای من داشت؟ به چه شبیه بود؟
پریوش
مهم نیست چگونه به آن‌چه در زندگی دارید و آن‌چه به امیدش هستید، می‌پردازید، مهم این است که چگونه با وقایع دور از انتظار تعامل داشته باشید و با چه شجاعتی به رویارویی با آن‌ها بپردازید و چگونه در میان امور پیش‌بینی نشده راهیابی کنید و در طرف دیگر به‌طور تغییر شکل یافته، دوباره متولد شوید.
پریوش

حجم

۴۸۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۶۵ صفحه

حجم

۴۸۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۶۵ صفحه

قیمت:
۸۹,۹۰۰
۲۶,۹۷۰
۷۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد