بریدههایی از کتاب درباره معنی زندگی
نویسنده:ویل دورانت
مترجم:شهابالدین عباسی
انتشارات:بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۷از ۵۸۳ رأی
۳٫۷
(۵۸۳)
هیچ «غریزهٔ اجتماعی» وجود ندارد بلکه فقط وحشت از تنهایی در میان است.
Ahmad
ما فقط میدانیم که نمیدانیم.
.ً..
هیچکس حق ندارد اعتقاد بورزد مگر آنکه شاگردی شک را کرده باشد
میکائیل
شاید نظر کسانی که زندگی کردهاند با نظر کسانی که فقط اندیشیدهاند و در پی حیات فکری بودهاند فرق داشته باشد.
میکائیل
زیستشناسان میگویند همهٔ زندگی جنگ و جدال است و تنازع بقایی میان افراد، گروهها، ملتها، همپیمانها، و انواع؛ مورخان میگویند پیشرفت، پنداری است که شکوه و افتخار آن به انحطاطی حتمی ختم میشود؛ و روانشناسان هم میگویند اراده و خویشتن، ابزاری ناتوان برآمده از وراثت و محیط هستند، و روحِ فسادناپذیر هم چیزی نیست مگر التهاب گذرای مغز.
Ahmad
علم تسلی نمیدهد، علم مرگ میگستراند.
Edward
اگر دین نبود، نمیتوانستم «به راهم ادامه بدهم» چون هرچه بیشتر از رنجها در جهان آگاهی پیدا میکنم، در مواجهه با آن دچار دردسر بیشتری میشوم. برایم زیاد قابلفهم نیست که انسان چگونه میتواند بدون اعتقاد به قدرتی متعالی، وجودی که بتوان با او ارتباطی مؤثر و واقعی داشت، از پس دشواریهای زندگی بربیاید
زهرا یارمحمد
اخلاق بدون خدا همانقدر ضعیف است که قانون راهنمایی و رانندگی بدون پلیس.
زهرا یارمحمد
ولتر زمانی گفته بود وقتهایی پیش میآمد که ممکن بود خودش را بکشد اگر آنهمه کار سرش نریخته بود.
معراج
آقای دورانت عزیز
متأسفم که میگویم در حال حاضر، مشغولتر از آنم که خاطرجمع باشم زندگی هیچ معنایی ندارد... به نظر نمیرسد بتوانیم قضاوت کنیم که نتیجهٔ کشف حقیقت چه بوده، زیرا تا به حال هیچ حقیقتی کشف نشده است.
با احترام
برتراند راسل
معراج
حقیقت زیبا نیست، زشت هم نیست. اصلاً چرا باید یکی از اینها باشد؟ حقیقت، حقیقت است، همانطور که عدد و رقم، عدد و رقم است. وقتی کسی میخواهد وضعیت دقیق کسب و کار خود را بسنجد، از اعداد و ارقام استفاده میکند. اگر ارقام حاکی از وضع غمانگیز کسب او باشند، آنها را محکوم نمیکند و نمیگوید آنها ناخوشایندند و متهمشان نمیکند که او را از توهم درآوردهاند. پس چرا باید حقیقت را محکوم کند وقتی حقیقت در زندگی فقط به او خدمت کرده همان طور که اعداد و ارقام در کارهای تجاری به او خدمت کردهاند؟
معراج
ابزار متفاوت شده، ولی غایت یکسان است. مقیاس وسیعتر است، اما هدفها همانقدر ناپخته و خودخواهانه، همانقدر احمقانه و متناقض، همانقدر دَدمنشانه و ویرانگر است که در ایام ماقبل تاریخ یا باستان بود. همه چیز پیشرفت کرده است، مگر خود انسان.
زهرا یارمحمد
آهسته آهسته، از اینکه مرکز و قلهٔ عالم باشیم فاصله میگیریم؛ انسان در دید علمی موجودی خُرد و ناچیز است که از این شاخه به آن شاخه میپرد و به ویرانی و نابودی میرسد.
زهرا یارمحمد
بیا و به من بگو چه خوشبینی کودکانهای دارم. من با هر چیز موافقم مگر با نتیجهگیری تو. بعد، با هم نان صفا و آرامش را میخوریم و میگذاریم شیرینزبانیهای کودکان، حال و هوای جوانیمان را به ما برگردانند.
:)
این سخنان، نسیم صداقتی از طرف روحی پراحساس است که فقط یک موسیقیدان میتواند آن را داشته باشد.
ویلهیالمور استفانسون
:)
ما آنقدر مشغول زندگی هستیم که به خودمان زحمت نمیدهیم راجع به امور غایی و معنای زندگی فکر کنیم.
ح. دوست حافظ
آنچه در علم میتوانیم در موردش مطمئن باشیم مفروضات متافیزیکیاش نیست بلکه دستاوردهای فیزیکی آن است؛ کشتی بخار، هواپیما و بهداشت عمومی، کمی واقعیترند از تبدیل مایعات جوشان در لولههای آزمایشگاه به فلسفه.
sh
کشف حقیقت ما را خوشبخت نکرد، چون حقیقت زیبا نیست و شایستگی آن را ندارد که با اینهمه شور و اشتیاق دنبال شود.
hhvحسین
خلاصه اینکه زندگی فقط از اینرو ارزش دارد که من عزم میکنم برای ارزشمند کردن آن تلاش کنم.
سمیرا
خلاصه اینکه زندگی فقط از اینرو ارزش دارد که من عزم میکنم برای ارزشمند کردن آن تلاش کنم.
سمیرا
حجم
۴٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۴۹ صفحه
حجم
۴٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۴۹ صفحه
قیمت:
۸۲,۰۰۰
۴۱,۰۰۰۵۰%
تومان