بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب درباره معنی زندگی | صفحه ۳۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب درباره معنی زندگی

بریده‌هایی از کتاب درباره معنی زندگی

۳٫۷
(۵۸۳)
فایدهٔ دانستن این‌همه واقعیات یأس‌آلود چیست؟ آیا اصلاً بهتر نبود چیزی نمی‌دانستیم تا اینکه بدانیم عالم میدان نبرد میان نیروهای بیرحم است؟ آیا هزار برابر بهتر نبود آدمی عمر کوتاه خود را در بی‌خبری از همهٔ این‌ها سپری می‌کرد به جای اینکه به دست معرفت، دلسرد و مأیوس شود؟ اجداد ما خوشبخت‌تر از ما بودند. آدمی هرچه کمتر بداند، خوشبخت‌تر است. انسان بدوی هیچ پرسشی نداشت که تخیلش یا حس هماهنگی‌اش با دنیای پیرامونش نتواند پاسخی فوری به آن‌ها بدهد. او خودش را با تحلیل و واکاوی خسته نمی‌کرد. فقط زندگی می‌کرد و تجربهٔ هر دقیقه برای او کافی بود ــ وضعیتی مطبوع و نعمت‌خیز که عالی‌ترین لذت‌های فکری هم به گرد آن نمی‌رسند.
3pidm
). مطمئنم که جهان باتلاقی بزرگ نیست که مردها و زن‌ها در آن دست و پا بزنند و در منجلاب بمیرند. اتفاق باشکوهی در میانهٔ سنگدلی‌ها و مصیبت‌ها رخ می‌دهد. و مهم‌ترین چالش در برابر عقل، این است که چگونه شریف‌ترین و بهترین بخش‌های میراث شگفت‌انگیزمان را حفظ کنیم. اگر هیچ طرح و نقشهٔ عظیمی در آغاز عالم وجود نداشت، لااقل تکه‌هایی از یک طرح پیداست و نوع بشر می‌تواند این تصویر را کامل کند. معرفت به زندگی خوب، میراث فلسفی مشخص ماست
3pidm
به همین دلیل است که به تلاشمان ادامه می‌دهیم حتی وقتی که بعضی از آرمان‌های همیشگی‌مان به نتیجه نمی‌رسند. چرا؟ نمی‌دانیم. فقط می‌توانیم حدس بزنیم. یک جواب، این است که ما با نیروی زیستی درونمان، با ضرورت‌های حیات و انجام تعهداتمان در این مسیر، پیش رانده می‌شویم. اما این کافی نیست. خیلی‌ها هستند که پس از به‌دست آوردن انبوهی چیزهای خوب، چیزهایی که آدم‌ها ارزش زیادی برای آن‌ها قائل‌اند، همچنان به کار و تلاش ادامه می‌دهند. دیگران، مثل ویلیام لوید گریسن، در میان تاریکی‌ها و ناامیدی‌های ناشی از شکست ظاهری، به کار خود ادامه می‌دهند.
3pidm
گمان می‌کنم میلتُنِ شاعر بود، که خیلی وقت پیش گفته بود حقیقت، اول با «ظاهری کریه» به سراغمان می‌آید، به این معنی که اوهام و بی‌پروایی‌های قدیمی‌مان را برهم می‌زند. با این حال، به تدریج با آن آشنا می‌شویم و زندگی‌مان را آن طور که باید باشد، با آن می‌آمیزیم.
3pidm
راست است که همهٔ حکومت‌ها ما را می‌آزارند، و راست است که انسان‌ها تحت حکومت‌های پادشاهی و اشرافی همان‌قدر دچار ظلم و بدحکومتی بوده‌اند که در دموکراسی آلوده به رشوه‌ها و غارت‌های کنونی‌مان؛
MahShid Pourhosein
ارسطو می‌گوید همه‌چیز بارها و بارها کشف شده و از یاد رفته است. او به ما اطمینان خاطر می‌دهد که پیشرفت، یک توهم است؛ امور انسان مانند دریاست که در سطحِ خود هزاران حرکت و آشفتگی دارد و این‌طور به نظر می‌رسد که به سوی جایی پیش می‌رود، درحالی‌که در تهِ خود کم و بیش بی‌تغییر و آرام باقی می‌ماند. آنچه آن را پیشرفت می‌خوانیم شاید فقط تغییرات سطحی محض باشد: توالی‌ای از سبک‌ها و مُدها در لباس، حمل و نقل، حکومت، روان‌شناسی، و دین.
3pidm
کشف حقیقت ما را خوشبخت نکرد، چون حقیقت زیبا نیست و شایستگی آن را ندارد که با این‌همه شور و اشتیاق دنبال شود. حالا که به آن نگاه می‌کنیم حیرت می‌کنیم که چرا اینقدر برای یافتنش بی‌تاب بوده‌ایم چون هر دلیلی برای وجود داشتن را از ما گرفته است به‌جز لذت‌های لحظه‌ای و امید ناچیز فردا را.
3pidm
خدا، که روزگاری تسلی خاطر زندگی‌های مختصرمان بود و پناهگاه ما در رنج‌ها و مصائبمان، ظاهراً ازصحنه ناپدید شده است؛ هیچ تلسکوپی، هیچ میکروسکوپی، او را کشف نمی‌کند. زندگی، در آن چشم‌انداز فراگیری که فلسفه نام دارد، تکثیر نامنظم حشرات انسانی بر روی زمین است. بیماری عظیمی است که باید زود چاره‌ای برایش اندیشید. در این چشم‌انداز، هیچ‌چیز جز شکست و مرگ، قطعی نیست ـ و زندگی خوابی است که انگار بیداریی در پی ندارد.
3pidm
بزرگ‌ترین پرسش روزگار ما، نه کمونیسم در برابر فردگرایی است، و نه اروپا در برابر آمریکا و نه حتی شرق در برابر غرب؛ بزرگ‌ترین پرسش این است که آیا انسان‌ها می‌توانند زندگی بدون خدا را تاب بیاورند؟ دین عمیق‌تر از فلسفه بود و این را رد می‌کرد که ریشه‌های سعادت بشر را در زمین بجوید؛ دین امیدهای انسان را در جایی مستقر می‌کند که معرفت هرگز نمی‌تواند به آن دست پیدا کند: یعنی فراسوی قبر.
Masoud Ramfar
آدم‌ها در ابتدا یکدیگر را با چوب و سنگ می‌کشتند، بعد با تیر و نیزه، بعد با فالانکس و دسته‌های نظامی، بعد با توپ و تفنگ، بعد با کشتی توپدار و زیردریایی، بعد با تانک و هواپیما. میزان و بزرگی ساختن و پیشرفت، برابر می‌شود با میزان و وحشتِ ویرانی و جنگ
Masoud Ramfar
غرور و خاطرجمعی صددرصدی طرفدار فلسفهٔ ماشینی در دورهٔ مدرن برای من هیچ معنایی ندارد؛ و شک دارم برای خود او هم اگر واقعاً بشیند و خوب فکر کند، چندان معنایی داشته باشد. دیدگاه او خیلی بی‌شباهت به حال سیاح جسوری نیست که روی دماغه‌ای در مه ایستاده و با دوربین به جدیدترین چیزها نگاهی اجمالی می‌اندازد، به اقیانوسی که نمی‌تواند ببیند، و با صدای بلند به دوستان مادی‌گرایی پشت سرش می‌گوید که پایان جهان را پیدا کرده است
پوریای معاصر
باید کل چشم‌انداز زندگی را نهایتاً همچون رؤیایی در دل رؤیایی بشماریم که همچنان ممکن است مرگ، ما را از آن بیدار کند؛ و باوری جز این نداشته باشیم که هر سنگدلی و قساوتی شرّ است و همهٔ زندگی‌ها مقدس و صاحب حرمت‌اند
پوریای معاصر
شاید اختراع اندیشه، یکی از خطاهای اصلی بشر بوده است. اندیشه، اول زیر پای اخلاق را، با کنار زدن پشتوانه‌ها و حرمت‌های فوق‌طبیعی آن خالی می‌کند و آن را منفعتی اجتماعی جلوه می‌دهد که برای نجات مأموران پلیس طراحی شده است؛ و اخلاق بدون خدا همان‌قدر ضعیف است که قانون راهنمایی و رانندگی بدون پلیس
پوریای معاصر
هر چیز معنوی وقتی به فروش می‌رسد یا به نمایشی رنگ و وارنگ بدل می‌شود، می‌میرد
پوریای معاصر
ارسطو می‌گوید همه‌چیز بارها و بارها کشف شده و از یاد رفته است. او به ما اطمینان خاطر می‌دهد که پیشرفت، یک توهم است
پوریای معاصر
مدرسه‌های ما شبیه اختراعات ما هستند ـ آن‌ها ایده‌های جدید و وسایل جدید برای انجام کارهای قدیمی در اختیارمان می‌گذارند. آن‌ها ما را از سطح دزدی‌های کوچک به سطح سرقت‌های بزرگ بانکی و رسوایی‌هایی مانند گنبدِ قوری بالا می‌برند.
Reza
شبانه در شهرها سیر کن و شجاعت و قدرت بی‌محابای این ماشین‌هایی که انسان نام دارند را حس کن؛ بدون عذاب وجدان، شور و هیجان سرعت و مخاطره را بپذیر؛ از واقعیت‌های علم حظ ببر، و به نظریه‌های استعلایی‌شان بخند. هیچ حدّ و مرز دانستنی برای کارهایی که این میمون شلوارپوش با کشفیات هر روزهٔ خود می‌کند، وجود ندارد. شک نیست که او روزی وسایل نقلیه‌اش را به دور و بر ستارگان می‌فرستد، و مجرمانش را به سیاره‌های دوردست تبعید می‌کند. اگر بر مردن اصرار داری، متعهدانه تن به خطر بده و در افزودن بر این کشفیات نقشی به عهده بگیر؛ پیه آزمایش‌های پزشکی و مکانیکی را به تن خود بمال و به زندگی و مرگ خود معنی و مفهوم ببخش. اما هر کار می‌کنی، از فلسفه نمیر.
کاربر ۱۶۹۷۸۷۹
از آنجا که هیچ‌کس حق ندارد اعتقاد بورزد مگر آنکه شاگردی شک را کرده باشد،
طاها ساربان
تاریخ، مانند خدای ناپلئون، طرف توپ‌های جنگی بزرگ است
pejman
کوندورسه می‌گفت: «هیچ حدّ و مرزی برای پیشرفت بشر وجود ندارد، مگر دوام و بقای کُره‌ای که در آن به سر می‌بَرَد.
pejman

حجم

۴٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۴۹ صفحه

حجم

۴٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۴۹ صفحه

قیمت:
۸۲,۰۰۰
۴۱,۰۰۰
۵۰%
تومان