بریدههایی از کتاب درباره معنی زندگی
نویسنده:ویل دورانت
مترجم:شهابالدین عباسی
انتشارات:بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۷از ۵۸۳ رأی
۳٫۷
(۵۸۳)
حتی اگر زندگی هیچ معنایی غیر از لحظههایی زیبا نداشت (و ما مطمئن نیستیم که زندگی چیز بیشتری داشته باشد)، باز هم کافی بود. قدم زدن زیر باران، احساس وزش باد، خیره شدن به برف در زیر پرتوهای آفتاب، یا تماشای تاریک و روشنی که به شب درمیآید، دلیل سرشاری است برای دوست داشتن زندگی.
Travis
پس سادهترین معنای زندگی، خوشی است ــ خود شعف و شادی تجربههای زندگی و سلامت جسمی؛ ارضا و آرامش عضلات و حواس و راحتی گوش و چشم و ذائقه
azar
عرف و سنت باعث شدهاند حقیقت را با اعتقاداتمان اشتباه بگیریم. عرف، سنت، و حالت زندگی کردنمان ما را به آنجا سوق دادهاند که باور کنیم نمیتوانیم خوشبخت باشیم مگر تحت شرایط فیزیکی خاصی که با آسودگیهای مادی خاصی همراه هستند. این حقیقت نیست، این اعتقاد است. حقیقت به ما میگوید که خوشبختی، حالتی از رضایتمندی ذهنیروانی است.
azar
ابزار متفاوت شده، ولی غایت یکسان است. مقیاس وسیعتر است، اما هدفها همانقدر ناپخته و خودخواهانه، همانقدر احمقانه و متناقض، همانقدر سبعانه و ویرانگر است که در ایام ماقبل تاریخ یا باستان بود. همه چیز پیشرفت کرده است، مگر خود انسان.
🍃Moh3n
هیچکس حق ندارد اعتقاد بورزد مگر آنکه شاگردی شک را کرده باشد
Mathilda
این، خانهها و خزانههای ما نیستند که خالیاند، «قلبهای» ماست که خالی است. دیگر، اعتقاد داشتن به عظمت و بزرگی پایدار انسان یا قائل شدن به معنایی برای زندگی که با مرگ فسخ نشود، ناممکن به نظر میرسد. ما به دورانی از خستگی و دلمردگی قدم میگذاریم، شبیه آن دورانی که تشنۀ تولد مسیح بود.
Alire7a
هر بار که روزنامهای را برمیدارم و مطلبی راجع به کسی میخوانم که خودکشی کرده، میگویم: «او کسی بود که واقعاً اعتقاد داشت زندگی فاقد معنی است.»
MandooS
شریفترین انسان کسی است که با خدا میجنگد و بر او پیروز میشود.
Hamed
نوع بشر، در دید علمی، موجودی خُرد و ناچیز است، که از این شاخه به آن شاخه میپرد و به ویرانی و نابودی میرسد
FerFerism
تسلیخاطرم، الهامم، و گنجینهام، در علم به این نکته نهفته است که من جزئی جایگزنناپذیر از این حرکت بزرگ، حیرتانگیز و پیشروندهای هستم که زندگی نام دارد و میدانم که هیچ چیزــ نه طاعون، نه درد جسمی، نه افسردگی، و نه حتی زندان ــ نمیتواند این نقش را از من بگیرد.
Masgood
هیچکس حق ندارد اعتقاد بورزد مگر آنکه شاگردی شک را کرده باشد
hadis.e79
حتی اگر زندگی هیچ معنایی غیر از لحظههایی زیبا نداشت (و ما مطمئن نیستیم که زندگی چیز بیشتری داشته باشد)، باز هم کافی بود. قدم زدن زیر باران، احساس وزش باد، خیره شدن به برف در زیر پرتوهای آفتاب، یا تماشای تاریک و روشنی که به شب درمیآید، دلیل سرشاری است برای دوست داشتن زندگی. بگذار مرگ بیاید؛
Behnam
آدمی هرچه کمتر بداند خوشبختتر است.
sajad
زیبایی هنر ــ آن طور که من زیبایی را میفهمم ـ دارد به طور نظاممند در مقابل چشمان ما نابود میشود، و احساساتگراییهای نازل جای آن را میگیرد. آنان که میخواهند پیامآوران هنری جدید باشند، برای ما موعظه میکنند که زیبایی دیگر هدف اصلی و اولیۀ هنر نیست.
بیخیال
مصر میسازد و پارس آن را ویران میکند؛ پارس میسازد و یونان آن را ویران میکند؛ یونان میسازد و روم آن را ویران میکند؛ اسلام میسازد و اسپانیا آن را ویران میکند؛ اسپانیا میسازد و انگلستان آن را ویران میکند؛ اروپا میسازد و اروپا آن را ویران میکند. آدمها در ابتدا یکدیگر را با چوب و سنگ میکشتند، بعد با تیر و نیزه، بعد با فالانکس و دستههای نظامی، بعد با توپ و تفنگ، بعد با کشتی توپدار و زیردریایی، بعد با تانک و هواپیما. میزان و بزرگی ساختن و پیشرفت، برابر میشود با میزان و وحشتِ ویرانی و جنگ.
Roza islami
میگویند توانایی کشتن، آزمون نهایی بقاست؛ و تولید مثل، خودکشی است؛ و عشق پیشدرآمدی بر جایگزینی و مرگ است.
Roza islami
پس شکوفایی نهایی اندیشه، این است که همۀ جوامع را متلاشی میکند و در نهایت، خودِ اندیشمند را از بین میبرد. شاید اختراع اندیشه، یکی از خطاهای اصلی بشر بوده است. اندیشه، اول زیر پای اخلاق را، با کنار زدن پشتوانهها و حرمتهای فوقطبیعی آن، خالی میکند و آن را منفعتی اجتماعی جلوه میدهد که برای نجات مأموران پلیس طراحی شده است؛ و اخلاق بدون خدا همانقدر ضعیف است که قانون راهنمایی و رانندگی، وقتی پلیس پیاده است. اندیشه، بعد، جامعه را، با جدا کردن دختر و پسر از والدین، دور کردن مجازات از بیبندوباری جنسی، و آزاد کردن فرد از نژاد، تضعیف میکند. حالا فقط آدمهای نادان نوعشان را ادامه میدهند. و اندیشه درنهایت، اندیشمند را، با نشان دادن دورنمایی در اخترشناسی و زمینشناسی و زیستشناسی و تاریخ به وی، که در آن، آدم اهل اندیشه، خودش را ذرۀ ناچیزی در فضا و لحظهای کوتاه در زمان میبیند، به زوال میکشاند. اندیشه، اعتقاد او به اراده و آیندهاش را از وی میگیرد و تقدیرش را از شرافت و شکوه عاری میکند، و او را به ورطۀ افسردگی و تسلیم میکشاند.
نون صات
دینهای بزرگ از دل نیازی که انسانها به باور داشتن به ارزش و سرنوشت خودشان دارند سرچشمه میگیرند و شکوفا میشوند؛ و تمدنهای بزرگ به طور معمول، بر این دینهای الهامبخش تکیه داشتهاند.
noir
اگر کودک خوشبختتر از بزرگسال است به این خاطر است که بدنِ بیشتر و روحِ کمتری دارد و میفهمد که طبیعت قبل از فلسفه میآید. او برای دستها و پاهای خود معنایی فراتر از فایدههای فراوان آنها نمیجوید.
Mohsen
در مورد «تسلیها و خوشیها» بگویم که فکر میکنم آنها در امتداد راه زندگی سر میرسند.
morvarid
حجم
۴٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۴۹ صفحه
حجم
۴٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۴۹ صفحه
قیمت:
۸۲,۰۰۰
۴۱,۰۰۰۵۰%
تومان