بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب وضعیت آخر | صفحه ۱۳ | طاقچه
۴٫۲
(۲۶۶)
بزرگترها هم در نوع پیچیده‌تری از بازی «مال من بهتر از مال تو است» داخل می‌شوند. عده‌ای تسکین موقت را از راه جمع‌آوری مال و منال پیدا می‌کنند، یا زندگی کردن در خانه‌ای بزرگتر و بهتر از خانه آقا و خانم فلان، یا حتی مبالغه کردن در فروتنی: من از شما درویش‌تر هستم.
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
. متأسفانه عمومی‌ترین وضعیت در بیشتر افراد «موفق» یا «غیر موفق» هنوز همان وضعیت اول یا «من "خوب" نیستم ـ شما "خوب" هستید» است، و عمومی‌ترین طریق برای برخورد با این مسئله بازیها است.
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
سه وضعیت اول، بر پایه احساسات‌اند. چهارمی بر پایه تفکر، ایمان، و قول و قرار خود شخص برای عمل است. سه وضعیت اول به «چرا» ختم می‌شوند. چهارمی به «چرا نه؟». در اینجا مفهوم ما از «خوب» در انحصار تجربیات تنها خودمان نیست، زیرا ما می‌توانیم اکنون آنها را تا مرحله معنی مطلق غایت تمام انسانها بالا ببریم.
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
سه وضعیت اول همه ریشه‌های ناآگاهانه دارند، چون تصمیم‌گیری آنها در اولین سالهای زندگی اتخاذ می‌شود. وضعیت «من "خوب" نیستم ـ شما "خوب" هستید» اول پیدا می‌شود، و برای بیشتر مردم در تمام عمر مؤثر باقی می‌ماند. برای برخی از بچه‌های بسیار بدشانس، این وضعیت به وضعیتهای دوم یا سوم تغییر می‌یابد. تقریبآ در پایان سه سالگی یکی از این سه وضعیت در انسان به‌طور دائم تثبیت می‌شود. تصمیم‌گیریهای هر یک از این وضعیتها شاید اولین کار «بالغ» است که می‌خواهد مفهوم و معنایی برای زندگی پیدا کند، تا بتواند مقیاسی برای پیش‌بینی و برخورد
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
سه وضعیت اول همه ریشه‌های ناآگاهانه دارند، چون تصمیم‌گیری آنها در اولین سالهای زندگی اتخاذ می‌شود. وضعیت «من "خوب" نیستم ـ شما "خوب" هستید» اول پیدا می‌شود، و برای بیشتر مردم در تمام عمر مؤثر باقی می‌ماند. برای برخی از بچه‌های بسیار بدشانس، این وضعیت به وضعیتهای دوم یا سوم تغییر می‌یابد. تقریبآ در پایان سه سالگی یکی از این سه وضعیت در انسان به‌طور دائم تثبیت می‌شود. تصمیم‌گیریهای هر یک از این وضعیتها شاید اولین کار «بالغ» است که می‌خواهد مفهوم و معنایی برای زندگی پیدا کند، تا بتواند مقیاسی برای پیش‌بینی و برخورد
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
دیگر، طفل اوتیسمی بچه‌ای است که طی اولین هفته‌های زندگی خود این احساس را داشته که او را هرگز بلند نکردند و نجات ندادند. ظاهرآ او پس از تولد، پس از ورود فاجعه‌آمیزش به این جهان، کسی را برای کمک خودش در آنجا نیافته است. شوپلر (E. Schopler) معتقد است که در مورد طفل اوتیسمی یک عامل روانی دیگر نیز وجود دارد که با عامل عدم نوازش ترکیب می‌شود ( ۵ ). این عامل روانی احتمالا نقصی عصبی با محرک قوی است که باعث نرسیدن نوازش به طفل می‌شود. طفل ممکن است از نوازش محروم نشده باشد ولی از احساس خودش از آن نوازش یا «تراکم» احساسهای خودش محروم شده باشد.
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
می‌کند. وقتی طفل نتیجه گرفت که «شما "خوب" نیستید» این طرز فکر شامل همه می‌شود و او نوازش همه را رد می‌کند ــ حتی آنهایی را که نوازش‌شان اصیل و بی‌شائبه است. او در این نتیجه‌گیری خود ابتدا درستی و «مناعتی» احساس کرده است و روی این اصل تجربه‌های تازه بسختی می‌توانند آن را درهم بشکنند. این ماهیت قطعی و برگشت‌ناپذیر تمام وضعیتهاست.
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
اگر این وضع رهاشدگی و سخت ادامه پیدا کند و در طول دوسالگی تسکین نیابد، طفل این نتیجه‌گیری را خواهد داشت که «من "خوب" نیستم ـ شما "خوب" نیستید». در این وضعیت رشد «بالغ» متوقف می‌شود زیرا یکی از ابتدایی‌ترین وظایفش ــ یعنی دریافت نوازش ــ مختل شده است، و ممکن است این احساس بوجود آید که منشأ نوازش دیگر وجود ندارد. شخصی که در این وضعیت قرار دارد به هیچ چیز اهمیت نمی‌دهد. امیدی وجود ندارد. او زندگی را فقط می‌گذراند
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
بدین ترتیب، طرز برخوردی که در اوایل زندگی به‌وسیله شخص یادگرفته می‌شود تا پایان عمر با اوست ــ با این احتمال که موقعیتها و محیطهای فوق‌العاده بعدی یا تجربیات بعدی، می‌تواند در او تأثیر بگذارد.( ۴ )
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
به عقیده من، تا پایان دو سالگی و احتمالا در طول سه سالگی، کودک نزد خود یکی از سه وضعیت اول را نتیجه‌گیری کرده است. وضعیت «من "خوب" نیستم ـ شما "خوب" هستید» اولین نتیجه‌گیری موقتی کودک براساس اولین سال زندگی اوست. در پایان دو سالگی این وضعیت یا تحکیم می‌شود، یا ممکن است جای خود را به وضعیت دوم «من "خوب" نیستم ـ شما "خوب" نیستید» یا وضعیت سوم «من "خوب" هستم ـ شما "خوب" نیستید» بدهد.
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
«تحلیل رفتار متقابل» افراد، طبقه‌بندی زیر را از امکان چهارگونه وضعیت زندگی در رابطه با خود و دیگران تشکیل می‌دهد. ۱. «من "خوب" نیستم ـ شما "خوب" هستید» ۲. «من "خوب" نیستم ـ شما "خوب" نیستید» ۳. «من "خوب" هستم ـ شما "خوب" نیستید» ۴. «من "خوب" هستم ـ شما "خوب" هستید»
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
نتیجه‌گیری دیگری که می‌توانیم از این کشفیات بکنیم آن است که مغز مانند یک ضبط صوت عالی کار می‌کند، همه چیز را و هر تجربه زندگی را از لحظه تولد، و حتی احتمالا پیش از خروج از شکم مادر، ضبط می‌کند.
سوفیا
مغز مانند یک ضبط صوت عالی کار می‌کند، همه چیز را و هر تجربه زندگی را از لحظه تولد، و حتی احتمالا پیش از خروج از شکم مادر، ضبط می‌کند. (طرز عمل ضبط در مغز بدون شک یک فرایند شیمیایی است که اطلاعات را خلاصه می‌کند، کد می‌دهد، و بایگانی می‌کند و ما هنوز از جزئیات عمل آن بدرستی واقف نیستیم.
سوفیا
مغز مانند یک ضبط صوت عالی کار می‌کند، همه چیز را و هر تجربه زندگی را از لحظه تولد، و حتی احتمالا پیش از خروج از شکم مادر، ضبط می‌کند. (طرز عمل ضبط در مغز بدون شک یک فرایند شیمیایی است که اطلاعات را خلاصه می‌کند، کد می‌دهد، و بایگانی می‌کند و ما هنوز از جزئیات عمل آن بدرستی واقف نیستیم.
سوفیا
بچه‌ای که اوتیسم دارد هرگز تولد روانی پیدا نمی‌کند. اوتیسم طفولیت ظاهرآ عکس‌العملی در مقابل یک نوع ارگانیزم نارس بر اثر فشار مصیبت‌بار فقدان نوازش است. به عبارت دیگر، طفل اوتیسمی بچه‌ای است که طی اولین هفته‌های زندگی خود این احساس را داشته که او را هرگز بلند نکردند و نجات ندادند. ظاهرآ او پس از تولد، پس از ورود فاجعه‌آمیزش به این جهان، کسی را برای کمک خودش در آنجا نیافته است.
Unknown_Reader
از طریق «بالغ» است که انسان کوچک کم‌کم می‌تواند فرق بین زندگی را آنگونه که به او یاد داده و نشان داده بودند (یعنی «والد») و آنگونه که خودش آن را احساس کرده است (یعنی «کودک») و بالاخره آنگونه که خودش کشف و استنباط کرده است («بالغ») متوجه شود.
فرسا
بسیاری از جوانان این طرز فکر را برای خودشان برگزیده‌اند که اگر دو نفر موافقت کنند که با هم روابط جنسی داشته باشند، و هر دو هم توافق داشته باشند که این رابطه‌ای دائمی نیست، و هیچکس هم ناراحت نشود، خوب پس چه عیبی دارد؟ عیب اینجاست که یک چیز با ارزش زندگی ــ روابط جنسی ــ بی‌ارزش شده است. تبدیل به چیزی راحت و هردمبیل شده و دیگر آن ارزشی را که اخلاقآ از آن منبعث می‌شود ندارد.
Sindokht
نمی‌توانیم احساس ضبط شده را پاک کنیم. ولی می‌توانیم، اگر خواستیم، کلید را بزنیم و آنها را موقتآ متوقف کنیم!
گیتی
یکی از مهمترین نتیجه‌گیریهای پنفیلد این بود که در اینگونه تجربیات هر شوک الکترود فقط یک خاطره مفرد را زنده می‌کرد، نه مخلوطی از خاطره‌ها یا خاطرات کلی را.
sobhan
در اوایل زندگی، هر طفلی به این نتیجه می‌رسد که «من "خوب" نیستم». درباره پدر و مادر خودش هم به این نتیجه می‌رسد که «شما "خوب" هستید». این اولین چیزهایی است که طفل درباره زندگی و دنیایی که باید عمری را در آن بگذراند، احساس می‌کند
کاربر ۲۰۰۴۹۱۷

حجم

۳٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۴۴ صفحه

حجم

۳٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۴۴ صفحه

قیمت:
۱۴۰,۰۰۰
۹۸,۰۰۰
۳۰%
تومان