بریدههایی از کتاب زندگی جای دیگری است
۴٫۰
(۳۷)
سلام بر غم، تو در چشمانی نوشته شدهای که من دوستش میدارم
mj94
از یک طرف امیدی بیمعنی داشت و از طرف دیگر دلیل طرد شدنش را نمیفهمید
mj94
«بله، این دیوانگی است. عشق یا دیوانگی است یا دیگر عشق نیست.»
✿tanin
وقتی زنی بطور کامل با بدنش زندگی نکند، آن بدن برایش به صورت دشمن درمیآید.
Maryam
آیا در دنیایی زندگی نمیکنیم که در آن مردهای بدون سر، فقط این را میدانند که خواهان قسمتی از زن سَر بریدهاند؟ آیا دیدِ واقعبینانه نسبت به این دنیا، تصوری پوچ و توخالی نیست؟
ا.م
نداشتن پدر و مادر اولین شرط آزادی است.
پویا پانا
درست وقتی که فکر میکردند آبها از آسیاب افتاده است، تاریخ که خودش را به خواب زده بود، ناگهان از جلدش بیرون میپرید و همهچیز را تحتالشعاع سایه بلندش قرار میداد.
Hanna Ra
فکر میکنید گذشته برای این قابل تغییر نیست که دیگر گذشته و تمام شده؟ وای، نه. لباس گذشته از تافتهای هزار رنگ درست شده و هر بار که به طرفش برمیگردیم، آن را به رنگ دیگری میبینیم.
sarvenaz
دوست داشتن یک آدم جذاب و کامل و باظرافت کار مشکلی نیست: چنین عشقی چیزی نیست جز عکسالعمل ناچیزی که خود به خود در مقابل زیبایی ـ که خود اتفاقی است ـ پدیدار میشود. اما عشق واقعی، دقیقاً میخواهد از موجودی ناکامل محبوبی را بیافریند که بیشتر وجودی انسانی است تا وجودی ناکامل.
شراره
عشق در ورای قبر هم وجود دارد.
Shirin Rassam
مامان، من به این سنگریزه لگد زدم و الان آنقدر دلم برایش سوخته که میخواهم نازش کنم، و واقعاً دولا شد تا سنگ را نوازش کند.
Shirin Rassam
عشق مادرانه مُهری بر پیشانی پسرها میزند که باعث رانده شدن رفقا میشود.
صیاد
در طول رودخانه راه میرفت، لحظهای چشمهایش را میبست و از خود میپرسید آیا هنگامی که چشمهایش را میبندد، رودخانه وجود دارد. مسلماً هر بار که چشمهایش را باز میکرد، رودخانه باز هم مثل گذشته جریان داشت، اما از همه عجیبتر این بود که یارومیل دلیلی نمیدید که وقتی چشمهایش را میبندد، رودخانه حتماً وجود داشته باشد. این موضوع به نظرش فوقالعاده جالب آمد.
شلاله
شاعر دیروز گفته است: زندگی همچون گریهای بیهوده است و امروز میگوید: زندگی چون خنده شاد است، و هر بار درست گفته است
mj94
«بله، عشق یا به معنای همه چیز است یا هیچ. در کنار این عشق واقعی همه چیز رنگ میبازد، باقی هیچ چیز نیست.»
✿tanin
واقعبین باشید، غیرممکن را بخواهید.
✿tanin
این اشعار باور دارند؛ دوست دارند و امیدوارند: همین.
✿tanin
میدانست که نباید تن به بازی دروغی بدهد که هدفش جاودانه ساختن یک چیز موقتی است
✿tanin
اینکه دنیا آزاد نیست، به اندازه اینکه آدمها آزادیشان را فراموش کردهاند بد نیست
rain_88
خانه آدم، کمد لباس یا پرندهای در قفس نیست، بلکه حضور و وجود کسی است که دوستش داریم
Hasti.hdd
حجم
۲۷۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۳۸ صفحه
حجم
۲۷۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۳۸ صفحه
قیمت:
۱۲۱,۰۰۰
۸۴,۷۰۰۳۰%
تومان