بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب چتر تابستان | صفحه ۵ | طاقچه
۴٫۴
(۱۰۷)
شنیده بودم وقتی آدم از کسی متنفر باشد ممکن است به او آلرژی پیدا کند. یک جورهایی مطمئن بودم که دوگ باعث می‌شود من کهیر بزنم.
کاربر ۳۲۰۶
«همیشه بعد از هر زمستان دوباره روزهای گرم و آفتابی از راه می‌رسند. پرنده‌ها می‌خوانند. قورباغه‌ها از خواب بیدار می‌شوند و کرم‌ها پروانه می‌شوند.» خانم فینچ ناگهان ایستاد. چشم‌هایم را باز کردم. دیدم به حیاط پشتی خیره شده. مطمئن بودم درست همان فکرهایی را می‌کند که من می‌کردم. تنها فرقی که بین ما بود، این بود که من به جرد فکر می‌کردم و او به شوهرش.
کاربر ۳۲۰۶
شارلوت گفت: «همهٔ این زیبایی‌ها، صداها، موسیقی‌ها و عطرها برای تو هستند تا لذت ببری ویلبر. این روزها و این دنیای زیبا مال تواَند.»
کاربر ۳۲۰۶
مردن یک نقطهٔ پایان است؛ نه غمی در کار است، نه شادی‌ای.
F.Ch
«آنی... این کارا خوبن، چون به آدم خوش می‌گذره!»
F.Ch
چقدر دلم می‌خواست آن لحظه را توی یک شیشه می‌ریختم، درش را می‌بستم و برای همیشه با خودم نگه می‌داشتم... آن وقت می‌توانستم هر وقت که دلم خواست، در شیشه را باز کنم و با تمام وجود دوباره حسش کنم.
F.Ch
خیلی سخت بود که یک نفر را فقط تبدیل به چند کلمه کنی و توضیح بدهی.
F.Ch
«بعضی وقت‌ها ممکنه آدم سر خودشو با نگرانی گرم کنه تا یادش بره که غمگینه.»
F.Ch
«بهتره آدما منو به خاطر کارایی که کردم به یاد بیارن.»
F.Ch
«همیشه بعد از هر زمستان دوباره روزهای گرم و آفتابی از راه می‌رسند. پرنده‌ها می‌خوانند. قورباغه‌ها از خواب بیدار می‌شوند و کرم‌ها پروانه می‌شوند.»
F.Ch

حجم

۱۰۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

حجم

۱۰۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

قیمت:
۷۵,۰۰۰
تومان