چنان حُسنهای نکو داری
کسی نیست که بخواهد تو را نگه دارد.
saaadi_h
زنی که به خشم آید چشمهای شوریده را ماند،
گلآلود، ناپسندیده، تیرهروی، عاری از هرگونه زیبایی، و مادام که چنین باشد، هیچکس، هرچند از خشکی و تشنگی به جان آمده باشد،
جرعهای از آن نخواهد نوشید و چکهای از آن نخواهد بسود.
garshasp1996
اگر گرفتار عشق شدهاید، چارهای نیست مگر آنکه
[به ایتالیایی:] خود را هر چه ارزانتر از این بند برهانید.
پویا پانا
همسر بانو، بیا و در کنارم بنشین،
بگذار بگذرد دنیا. جوانی دوباره برنمیگردد.
پویا پانا
چه دلآزار زمانی که زنان خیرهسرند.
garshasp1996
تکلیفی که رعیت در برابر شاه خود به گردن دارد،
همان را زن نیز در قبال شوی خود دارد.
و هنگامی که نافرمان و کجخلق و ترشروی و تندخوست
و فرمان بحقِ شویش را نمیبرد،
چیست جز یاغی پرستیزِ بدسرشت،
و خائنی ناسپاس به سرور خیراندیش خویش؟
شرمسارم از آنکه زنان آنقدر ناداناند
که بهجای زانو زدن از در آشتی، جنگ میجویند،
Mohammad H M
زین پس، محبتِ زنان دل از من خواهد ربود، نه خال و ابرویشان
garshasp1996
تو پنداری که چنان شوریدهعقل مردی هست که جهنم را به زنی گیرد؟
garshasp1996
اکنون میبینم که نیزههای ما چیزی جز نی نیست،
و خود سست همچو نیایم و ناتوانی ما را همانندی نیست، و بیش از همه به آن چیزی مانیم که آن نیستیم.
saaadi_h
این رسوایی قسمتِ من است؛ که بهراستی مجبورم به ناخواه خویش دست در دست یک بیفرهنگِ مغزپالودۀ شوخچشم بگذارم که شتابزده خواستگاری کرد اما شتابی برای عروسی ندارد.
saaadi_h