بریدههایی از کتاب رویای مردی مسخره
۴٫۰
(۲۴)
اما رؤیا چیست؟ آیا زندگی خود یک رؤیا نیست؟
mashver
آگاهی از زندگی برتر از خود زندگی است، آگاهی از قوانین خوشبختی بالاتر از خوشبختی است.
mahdikln
فقط با درد و رنج میتوان دوست داشت، فقط با رنج. ما جز رنج کشیدن راه دیگری برای عاشقی نمیشناسیم.
Ali T
واقعاً چه دشوار است که تو در میان جمع تنها کسی باشی که «حقیقت» را میداند.
Ali T
آگاهی از زندگی برتر از خود زندگی است.
khorasani
در کرۀ ما فقط با درد و رنج میتوان دوست داشت، فقط با رنج. ما جز رنج کشیدن راه دیگری برای عاشقی نمیشناسیم. اگر بخواهیم دوست بداریم باید رنج و درد را نیز تاب بیاوریم.
کاربر ۱۵۸۶۹۷۸
آنها فهمیدند که برایم هیچ چیز مهم نیست و همین مسئله آنها را میخندانید.
کاربر ۱۵۸۶۹۷۸
؛ اعتقاد به اینکه هیچ چیز اهمیت ندارد در روحم رخنه کرده، مدتها پیش به این عقیده مظنون شدم، اما ناگهان دوباره به وجودم بازگشت. سال گذشته، به طور ناگهانی دریافتم که بود و نبود جهان نیز برایم اهمیتی ندارد. به تدریج این احساس در من به وجود آمد که از وقتی به آنجا رفتهام دیگر هیچ چیز مهم نیست.
کاربر ۱۵۸۶۹۷۸
آنچه مرا اندوهگین میکند این است که آنها «حقیقت» را نمیدانند. واقعاً چه دشوار است که تو در میان جمع تنها کسی باشی که «حقیقت» را میداند. اما آنها هرگز این موضوع را نخواهند فهمید. نه، نخواهند فهمید.
کاربر ۱۵۸۶۹۷۸
همه در نهایت به سوی یک هدف میرویم، حداقل میتوان گفت برای رسیدن به هدف واحدی تلاش میکنیم. از عاقلترین تا بدبختترین افراد، فقط مسیرها متفاوت است؛ البته این حقیقتی باستانی است.
Anonymous
هر کس با حسادت از منافع خود دفاع میکرد. تلاش هر یک به منظور تحقیر و آزار دیگران بود، در واقع مشغلۀ زندگیشان همین بود.
Anonymous
برای رسیدن به این آرزو، معابد بیشماری برپا کردند و شروع به پرستش ایده یا «آرزوی» خویش نمودند. میدانستند که هرگز چنین آرزویی برآورده نمیشود. با این وجود با اشک و زاری به پرستش خود ادامه میدادند.
Anonymous
در کرۀ ما فقط با درد و رنج میتوان دوست داشت، فقط با رنج. ما جز رنج کشیدن راه دیگری برای عاشقی نمیشناسیم. اگر بخواهیم دوست بداریم باید رنج و درد را نیز تاب بیاوریم.
Anonymous
همه آنها- حتی وقتی به من میخندند- دوستداشتنی و عزیزند. در واقع، در آنلحظات بخصوص چیزی هست که آنها را در نظرم عزیز و دوستداشتنی جلوه میدهد؛ و من با آنها میخندم- البته نه به خودم- چون دوستشان دارم میخندم تا گمان نبرند که ناراحت شدهام.
YaSaMaN
وقتی مرتکب گناه میشدند، شعار برادری و انسانیت سر میدادند و اینگونه خطابهها را به خوبی میفهمیدند. آنگاه با ارتکاب خلاف، ایدۀ عدالت را اختراع کردند و برای حفظ آن قوانین پیچیدهای ساختند، برای حفاظت از این مقررات نیز گیوتین را به پا داشتند.
اکرم ملایی
این مردم کلیسا نداشتند، اما ارتباطی زنده، نزدیک و دائمی با کل و نهایت جهان داشتند. آنان مشتاقانه، اما نه با بیصبری و آرزوهای نامناسب در انتظار روز موعود بودند. گویا در قلبشان نسبت به آن روز پیش داوری و شناخت خاصی دارند و در آن با هم سهیماند.
سکوت
نیز در میان آنان در صلح و آرامش میزیستند. به کسی حمله نمیکردند و مردم آنها را دوست داشتند. ریسمان محبت مردم آنها را به سوی خود میکشید. مردم ستارهها را به من نشان میدادند و چیزهایی میگفتند، اما نمیتوانستم بفهمم. اما مطمئنم که با صور فلکی نه فقط یک ارتباط معنوی بلکه رابطهای زنده برقرار کرده بودند. اوه نه، اصلاً هیچ اصراری نداشتند که حتماً حرفشان را بفهمم. در هر حال مرا دوست داشتند، از وقتی دریافتم که هرگز هیچیک از حرفهای مرا نمیفهمند تصمیم گرفتم در مورد کرۀ خاکی خودمان کمتر صحبت کنم.
bookwormnoushin
خوشبختی چیزی نیست که بتوان آن را در میان کتابها یافت
pejman
در کرۀ ما فقط با درد و رنج میتوان دوست داشت، فقط با رنج. ما جز رنج کشیدن راه دیگری برای عاشقی نمیشناسیم. اگر بخواهیم دوست بداریم باید رنج و درد را نیز تاب بیاوریم
pejman
همه میدانیم که تا چه حد غریب هستند: گاهی رؤیا به طرز وحشتناکی روشن و زنده و با دقیقترین جزئیات قابل تصور دیده میشود
pejman
حجم
۱۳۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۱۳۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
قیمت:
۲۸,۰۰۰
تومان