بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دیوان اشعار امیر خسرو دهلوی | صفحه ۳ | طاقچه
کتاب دیوان اشعار امیر خسرو دهلوی اثر امیرخسرو دهلوی

بریده‌هایی از کتاب دیوان اشعار امیر خسرو دهلوی

انتشارات:طاقچه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۲۳ رأی
۴٫۳
(۲۳)
یار دل برداشت وز رنج دل ما غم نداشت
sama
هر جانور که باشد بگریزد از بلایی من خود بلای خویشم، از خود کجا گریزم؟
Toobakiani
ای صبا گر گذری برسرآن کو برسان خبر ما بر آنکس که ز ما بی‌خبر است مردمان منکر عشقند و منم کشتهٔ او شیوهٔ ما دگر و شیوهٔ مردم دگر است
عاطفه
من گریه خویش دوست دارم
sama
عالم همه یغمای تو خلقی همه شیدای تو آن نرگس رعنای تو آورده کیش کافری
دختر دریا
ای گل که چنین در بغلت تنگ گرفته کز خون دلت پیرهنت رنگ گرفته آن سوختگی جگر لاله ازان است کز آه من آتش به دل سنگ گرفته تا دست تظلم نزند کس به عنانش تن داده به مستی و عنان تنگ گرفته از سوزن زنگار گرفته بشناسد بس کز نم گریه مژه ام زنگ گرفته
S
شبم خیال تو بس، با قمر چه کار مرا
sama
ابر می بارد و من می شوم از یار جدا
cuttlas
ای راحت و آرام جان با روی چون سرو روان زینسان مرو دامنکشان کارام جانم می‌بری
دختر دریا
آفاق را گردیده‌ام مهر بتان ورزیده‌ام بسیار خوبان دیده‌ام اما تو چیز دیگری
دختر دریا

حجم

۲٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۰۰ صفحه

حجم

۲٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۰۰ صفحه

قیمت:
رایگان