بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آقای چسبنده | صفحه ۲ | طاقچه
۳٫۱
(۷۷)
مادر با خنده گفت: «آه عزیز دلم، تو چقدر بزرگ و گنده شده‌ای؟ من چطور تاکنون متوجه نشده بودم. تو قبلاً می‌‌توانستی حتی یک فیل را کنارت روی تختخواب جا بدهی!» آبای سرش را روی قفسه‌ی سینه‌ی مادرش گذاشت و خندید. او در آغوش گرم و پُر مهر و محبت مادرش چون همیشه آرامش می‌‌یافت.
♡Melina dorri♡
آبای سرش را روی قفسه‌ی سینه‌ی مادرش گذاشت و خندید. او در آغوش گرم و پُر مهر و محبت مادرش چون همیشه آرامش می‌‌یافت.
nikooo

حجم

۸٫۱ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱۸ صفحه

حجم

۸٫۱ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱۸ صفحه

قیمت:
رایگان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد