بریده‌هایی از کتاب ۵ زبان عشق

کرد. بیاید یه چیزی رو امتحان کنیم. به هر کدوم از شما یه کاغذ میدم، برید رو پله‌های کلیسا بشینید و یک «لیست درخواست» تهیه کنید. دیوید ازت می‌خوام سه یا چهار کاری که اگه ماری وقتی بعد از ظهر میای خونه انجام بده، عشقش رو حس می‌کنی، بنویسی. اگه مثلا مرتب کردن تختخواب برات مهمه، بنویسش. ماری ازت می‌خوام سه یا چهار کاری که واقعا دوست داری دیوید تو انجامشون بهت کمک کنه رو بنویسی، کارایی که اگه با میل خودش انجام بده، بهت کمک می‌کنه بفهمی عاشقته» (من خیلی به تهیه لیست علاقه دارم، لیست کردن ما را مجبور می‌کند با تمرکز فکر کنیم).

یادگیری زبان عشق درست، کلید ایجاد حس عشق در طرف مقابله.

حضور فیزیکی در زمان بحران بهترین هدیه‌ای است که می‌توانید به همسری بدهید که زبان اصلی عشقش دریافت هدیه است. حضور فیزیکی شما نماد عشق شما می‌شود. این نماد را حذف کنید، حس عشق از بین می‌رود.

اگر کشف کردید که زبان اصلی عشق همسرتان دریافت هدیه است، آنگاه شاید بفهمید که خرید هدیه برای او بهترین سرمایه‌گذاری است. با این کار برای رابطه‌تان و پر کردن مخزن عشق همسرتان سرمایه‌گذاری می‌کنید و وقتی مخزن عشق او پر باشد، او نیز می‌تواند به زبان شما ابراز عشق کند. وقتی نیازهای هر دو طرف برآورده شود، زندگی‌تان وارد مرحله‌ای کاملا جدید خواهد شد. نگران پس‌انداز خود نباشید. شما در عشق ورزیدن به همسر خود سرمایه‌گذاری می‌کنید که بیشترین سودآوری را برای شما خواهد داشت.

هر کدام از ما دید خاصی نسبت به پول و احساسات متفاوتی نسبت به خرج کردن آن داریم. پول خرج کردن به بعضی از ما حس خوبی می‌دهد. بعضی دیگر پولشان را پس‌انداز و یا سرمایه‌گذاری می‌کنند. این افراد وقتی پولشان را آگاهانه پس‌انداز یا سرمایه‌گذاری کنند حس خوبی به آنها دست می‌دهد. اگر جز دسته‌ی اول باشید، خریدن هدیه برای همسرتان راحت است، اما اگر جز دسته‌ی دوم باشید، از لحاظ احساسی پول خرج کردن به منظور ابراز عشق برایتان راحت نخواهد بود. چرا باید برای همسر خود هدیه بخرید؟ در واقع شما برای خودتان چیزی می‌خرید. با پس‌انداز کردن یا سرمایه‌گذاری، ارزش شخصی و امنیت احساسی برای خود می‌خرید. شما با شیوه‌ای که از پول خود استفاده می‌کنید به نیازهای احساسی خودتان توجه می‌کنید. کاری که می‌کنید برآورده کردن نیازهای احساسی همسرتان نیست. اگر کشف کردید که زبان اصلی عشق همسرتان دریافت هدیه است، آنگاه شاید بفهمید که خرید هدیه برای او بهترین سرمایه‌گذاری است.

اساسی‌ترین نیاز ما عاشق شدن نیست، بلکه صادقانه مورد عشق فرد دیگری قرار گرفتن است. عشقی که بر پایه منطق و انتخاب است نه غریزه. من نیاز دارم مورد عشق فردی قرار بگیرم که خودش انتخاب کرده است که عاشق من باشد، فردی که درون من چیزی می‌بیند که بخاطر آن عاشقم باشد. این نوع عشق نیاز به تلاش و نظم دارد. انتخابی است برای صرف انرژی در راستای منافع فردی دیگر، با آگاهی از این موضوع که اگر زندگی او با تلاش شما بهتر و پربارتر شود، شما هم احساس رضایتمندی خواهید کرد؛

عشق واقعی تا زمانی که دوره‌ی حال و هوای عاشقی تمام نشود شروع نمی‌شود.

عشق راه‌حل همه چیز نیست، اما فضای امنی ایجاد می‌کند که در آن فضا می‌توان به دنبال راه‌حل برای مسائل گشت

نمی‌توانیم گذشته را پاک کنیم اما می‌توانیم آن را به عنوان تاریخ بپذیریم. می‌توانیم انتخاب کنیم که امروز فارغ از اشتباهات گذشته زندگی کنیم.

اما این احساسات قرار نیست تا ابد باقی بمانند. در کتابچه‌ی راهنمای عشق، این بخش فقط یک مقدمه است. اصل کتاب، عشق عاقلانه و ارادی است. این نوع عشق، عشقی است که عقل همیشه از ما می‌خواسته است. این عشق ارادی است.

نمی‌توانیم برای کارهایی که در دوره «حال و هوای عاشقی» خود انجام می‌دهیم ارزش و اعتباری قائل شویم. در آن زمان تحت تاثیر یک نیروی غریزی هستیم که فراتر از الگوهای رفتاری طبیعی ما است. اما اگر زمانی به دنیای واقعی انتخاب‌های انسانی برگردیم و آنجا هم خودمان انتخاب کنیم و بخواهیم که مهربان و بخشنده باشیم، آن عشق، عشق واقعی است.

تحقیقات نشان می‌دهد راه سوم و بهتری نیز وجود دارد: حال و هوای عاشقی را یک احساس قوی موقتی بدانیم و با همسر خود به دنبال عشق واقعی باشیم. این نوع عشق ذاتا احساسی است اما وسواس ذهنی به همراه ندارد. عشقی است که عقل و احساس را متحد می‌کند. این عشق، عشقی آگاهانه و عاقلانه است، به نظم احتیاج دارد و نیاز به رشد فردی در آن مورد توجه قرار می‌گیرد. اساسی‌ترین نیاز ما عاشق شدن نیست، بلکه صادقانه مورد عشق فرد دیگری قرار گرفتن است. عشقی که بر پایه منطق و انتخاب است نه غریزه. من نیاز دارم مورد عشق فردی قرار بگیرم که خودش انتخاب کرده است که عاشق من باشد، فردی که درون من چیزی می‌بیند که بخاطر آن عاشقم باشد. این نوع عشق نیاز به تلاش و نظم دارد. انتخابی است برای صرف انرژی در راستای منافع فردی دیگر، با آگاهی از این موضوع که اگر زندگی او با تلاش شما بهتر و پربارتر شود، شما هم احساس رضایتمندی خواهید کرد؛

بنظر می‌رسد این طرز فکر که ازدواج دوم موفق خواهد بود چندان معتبر و قابل قبول نیست.

وقتی حال و هوای عاشقی به پایان رسید (به یاد داشته باشید که زمان متوسط این دوره دو سال است)، به دنیای واقعی باز می‌گردیم و شروع می‌کنیم به حمایت از خودمان. یکی از طرفین شروع به ابراز خواسته‌هایش می‌کند، اما خواسته‌هایش با خواسته‌های طرف مقابل متفاوت است.

بلکه واقع‌گرا نیستیم. به درستی واقعیت ذات انسان را در نظر نمی‌گیریم. ما انسان‌ها ذاتا خودخواه هستیم. دنیا به گِرد ما می‌چرخد. هیچ کدام از ما کاملا نوع‌دوست نیستیم. فقط حال و هوای عاشقی برای مدتی این توهم را در ما ایجاد می‌کند.

اگر می‌خواهید همسرتان عشقی که سعی در ابراز آن دارید را بفهمد، باید آن را به زبان اصلی عشق او بیان کنید.

زبان عشق شما ممکن است با زبان عشق همسرتان متفاوت باشد، همانند تفاوت زبان چینی با فارسی. اگر زبان همسر شما چینی باشد، هر چقدر به زبان فارسی به او ابراز عشق کنید او نخواهد فهمید و در نهایت نمی‌دانید چطور به هم عشق بورزید. دوستی که در ابتدا از او صحبت کردم، وقتی به همسر سومش می‌گفته که او چقدر زیبا است، عاشق اوست و به او افتخار می‌کند، در حقیقت با زبان «کلام تاییدآمیز» با او صحبت می‌کرده است. او صادقانه ابراز عشق می‌کرده اما همسرش زبان او را نمی‌فهمیده است. شاید همسرش به دنبال ابراز عشق به زبان خودش بوده و آن را نمی‌دیده است. صادقانه ابراز عشق کردن کافی نیست. اگر می‌خواهیم به روشی موثر عشق بورزیم، باید زبان اصلی عشق همسرمان را یاد بگیریم.

تعریف زبانی فقط یکی از روش‌های بیان حرف‌های تاییدآمیز به همسر است. گویش دیگر این زبان عشق، تشویق کردن است. همه ما در برخی موارد احساس عدم امنیت می‌کنیم. گاهی برای انجام بعضی کارها شجاعت کافی را نداریم و نبود شجاعت غالبا مانع انجام کارهای مثبتی که دوست داریم می‌شود. توانایی‌های بالقوه همسرتان ممکن است برای بالفعل شدن نیاز به تشویق شما داشته باشند.

باور دارم که پر نگه داشتن مخزن عشق برای ادامه‌ی زندگی بسیار مهم است، به همان اندازه که پر نگه داشتن باک بنزین برای حرکت ماشین ضروری است. پیش بردن زندگی مشترک با مخزن خالی برای شما زیانی بیشتر از راندن ماشین با باک خالی خواهد داشت

اگر زبان عشق همسر شما ارائه خدمت و همسریاری است، در نتیجه عمل بیشتر از حرف برای او معنادار خواهد بود.