بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است

بریده‌هایی از کتاب مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است

۴٫۲
(۱۹۱)
اگر آدم‌ها را دوست نداشته باشی، نمی‌توانند اذیتت کنند
rezvan_mehrani
«من دوست دارم یه نفر باشه که یادش بمونه من هم وجود داشتم. دلم می‌خواد یه نفر باشه که بدونه من اینجا بودم.»
مرضیه
اینکه مردم چطور با مسئله روبه‌رومی‌شوند برای هر کسی فرق می‌کند.
Shaghayegh
در عمق وجودش فکر می‌کند چطور کسی که این‌طوری می‌خندد می‌تواند در بزرگ‌سالی به چیزی به غمگینی هیولا تبدیل شود.
کاربر ۱۴۰۴۶۹۶
مامان‌بزرگ هیچ‌وقت نمی‌گوید: «خداحافظ»، همیشه می‌گوید: «به‌زودی می‌بینمت.»
زینب دهقانی
بزرگ‌ترین توانایی مرگ میراندنِ آدم‌ها نیست، بزرگ‌ترین توانایی‌اش این است که می‌تواند کاری کند بازمانده‌ها آرزو کنند زندگی‌شان متوقف شود
HANNAH
مامان‌بزرگ همیشه می‌گفت: «فقط آدم‌های متفاوت می‌تونن دنیا رو عوض کنن. آدم‌های عادی عرضۀ تغییر دادن هیچ کوفتی رو ندارن.»
(:Ne´gar:)
«اگر نتونی از شر خاطره‌های بد خلاص بشی، مجبوری اون‌ها را با چیزهای شیرینی‌تر بپوشونی.»
naghme_rsh
«ما می‌خواهیم دوست داشته شویم؛ اگرنه، مورد تحسین قرار بگیریم؛ اگرنه، ازمان بترسند؛ اگرنه، مورد نفرت و تحقیر واقع شویم. ما به هر قیمتی می‌خواهیم حسی را در دیگران برانگیزیم. روح ما از تهی بودن گریزان است؛ و به هر بهایی طالب ارتباط با دیگران است.»
fateme
مامان‌بزرگ می‌گفت نکتۀ اصلی زندگی این است که هیچ‌کس صددرصد نکبت نیست و در عین حال همه نکبت هستند. بخش سخت زندگی آنجا است که باید تلاش کنیم تا جایی که می‌شود از نکبت بودن فاصله بگیریم.
starlight
هر آدم هفت ساله‌ای باید یک ابَرقهرمان داشته باشد. همین است که هست. هر کس با این قضیه مخالف است باید خودش را به دکتر نشان بدهد.
Hafezeh Tiry
کتاب رو اگر روی آیپد هم بخونی، باز یه کتابه. سوپ سوپه حالا توی هر ظرفی که بریزی سوپ بودنش که فرقی نمی‌کنه.»
ایرلیا
اگر آدم‌ها را دوست نداشته باشی، نمی‌توانند اذیتت کنند.
Hossein shiravand
زندگی در دنیای واقعی برای مامان‌بزرگ سخت است. یک عالمه قانون وجود دارد. مامان‌بزرگ موقع بازی مونوپولی تقلب می‌کند و رنویش را تو خط ویژۀ اتوبوس‌ها می‌راند و از فروشگاه آیکیا از آن ساک‌دستی‌های زرد می‌دزدد، در فرودگاه وقتی همه منتظرند چمدان‌هایشان را بردارند حاضر نمی‌شود توی صف بایستد، و هر بار دست‌شویی می‌رود در را باز می‌گذارد. اما مامان‌بزرگ بهترین قصه‌های عالم را تعریف می‌کند، و السا بابت همین یک مورد می‌تواند چند تا نقص شخصیتی کوچک را ببخشد.
زهرا رحیمی
«مامان‌بزرگ همیشه می‌گفت: "به ظرف پی‌پی لگد نزن، وگرنه همه‌اش می‌پاشه بیرون!"»
علی توحیدی
«حالا هیچ کتاب خوبی داری؟» السا با نگاهش به قفسه‌ها می‌پرسد. «من نمی‌دونم از نظر تو چی خوبه.» زن با احتیاط جواب می‌دهد. «هیچ‌کدوم از هری پاترها رو داری؟» «نه.» السا با حالتی ناباورانه سؤال می‌کند: «حتی یکی؟» «نه.» «تو همۀ این کتاب‌ها رو داری ولی حتی یه دونه هری پاتر نداری؟ و بعد به تو اجازه می‌دن آدم‌هایی رو که مغزشون مشکل داره خوب کنی؟»
رقـیه ســادات🌱
مردم همیشه می‌گویند وقتی اتفاق وحشتناکی می‌افتد اندوه و درماندگی و دردی که در قلبمان حس می‌کنیم «با گذشت زمان کمتر می‌شود»، اما این حقیقت ندارد. اندوه و دردِ از دست دادن همیشگی است، اما اگر قرار باشد برای همۀ عمر آن‌ها را با خودمان حمل کنیم، طاقتمان تمام می‌شود. غم و اندوه فلجمان می‌کند. بنابراین، درنهایت، اندوه‌هایمان را بسته‌بندی می‌کنیم و جایی می‌گذاریم.
غزل
مامان‌بزرگ می‌گفت ترس‌ها مثل سیگارند: ترک کردنش سخت نیست، شروع نکردنش سخت است.
(:Ne´gar:)
«نتونستی خودت رو خوب کنی؟» «بابت اینکه روان‌شناس هستم می‌گی؟» السا سر تکان می‌دهد. «روان‌شناسی جواب نمی‌ده؟» «گمون نکنم هیچ جراحی بتونه خودش رو جراحی کنه. اینم تقریباً شبیه همونه.»
(:Ne´gar:)
مامان آرام جواب می‌دهد: «تو یه خواهربزرگۀ فوق‌العاده می‌شی.» السا جواب نمی‌دهد. همان جا می‌ایستد و همچنان که کیا دور می‌شود برایش دست تکان می‌دهد. نمی‌توانست جواب بدهد، چون نمی‌خواهد مامان بداند که او هیچ علاقه‌ای به خواهربزرگه شدن ندارد. نمی‌خواهد کسی بفهمد او این‌قدر بدجنس است که از خواهر/ برادر خودش نفرت دارد، فقط به این دلیل که قرار است نیمچه را بیشتر از او دوست داشته باشند. نمی‌خواهد کسی بداند از این می‌ترسد که رهایش کنند.
(:Ne´gar:)

حجم

۴۷۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۸۰ صفحه

حجم

۴۷۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۸۰ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰
۷۰%
تومان