بریدههایی از کتاب راه رشد (جلد اول)
۴٫۹
(۱۵)
راه صحیح این است که والدین مخصوصاً چنین پدرانی که کنترل خود را ندارند، از قبل به فرزند بگویند: «پسرم! هر وقت دیدی که حرف من در راه اطاعت از خداوند بود، با اطاعت خودت، بار من را سبک کن! اما هر وقت دیدی حرفی که من میزنم از روی نفسانیت است، بدان طبیعتم بر من مسلط شده است و دنبال من نیا، بلکه موضع هم بگیر!». فرزند ممکن است در عمل، اولین کسی باشد که جلوی پدر را بگیرد، اما در آینده، این فرزند چیز مفیدی میشود.
mohdiu
تعلیم، حرکت از خارج به داخل است؛ اما تربیت، حرکت از داخل به خارج است. تعلیم، آب ریختن داخل حوض است؛ اما تربیت، آب کشیدن از چاه است؛ تربیت، استخراج است؛ تربیت، مکیدن است.
ببینید بادکشها چطور خون را میکشند؛ وقتی بادکش میکنند، خلأ ایجاد میکند و در نتیجهٔ آن خلأ، خون جریان پیدا میکند؛ تربیت این است. استاد وقتی میخواهد تربیت کند، باید حتماً خلأِ سؤال ایجاد کند تا او مجبور شود فکر کند؛ مجبور شود قوایش را به کار بیندازد. حالا هر کس که بهتر بتواند این محیط خلأ را ایجاد کند که علم از درون انسان به خارج جریان پیدا کند، او مربی بهتری است. بهترین مربی، مربیای است که برای شاگردش ایجاد سؤال کند. زمینه ای ایجاد کند تا او سؤال کند و باز هم سؤال را جواب ندهد؛ آنقدر از او سؤال کند تا خودش جوابش را از سؤالات به دست آورد.
کاربر ۱۸۰۶۳۶۲
تعلیم نمیتواند بدون اثر تربیتی باشد
شغل همهٔ شما تربیت است؛ چه جزء امور تربیتی مدارس باشید، چه معلم سنتی باشید، چه دبیر باشید و چه استاد دانشگاه باشید؛ همهٔ اینها مربیگری است
کاربر ۱۸۰۶۳۶۲
انسان ایدهآل کسی است که بداند دارد چه کار میکند: (أَدْعُوا إِلَی اللَّهِ عَلی بَصیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنی).
mohdiu
در روایت داریم که: «مَن زَهِدَ فی الدنیا، و لم یجزَعْ مِن ذُلِّها، و لَم ینافِسْ فی عِزِّها، هَداهُ اللّه ُ بغَیرِ هِدایةٍ مِن مَخلوقٍ»؛ اگر کسی این دنیا را ببیند و این سه کار را بکند: دل به دنیا نبندد، عزت دنیا اینقدر برای او نفیس و گران نباشد، تنافس در عزت نداشته نباشد و از ذلت در دنیا جزع نکند: «هَداهُ اللّه بغَیرِ هِدایةٍ مِن مَخلوقٍ»: یعنی بابایش بد، مادرش بد، معلم و مربیاش بد، دوستش بد، باشند، از چنگ اینها میتواند نجات پیدا کند.
mohdiu
میخواهیم نظم ایجاد کنیم؛ اگر این نظم با استخفاف، ترساندن و تهدید کردن ایجاد شود، باز با طبیعت تناسب دارد؛ یعنی دو تا عامل است که هر دو ناشی از طبیعت هستند: «بینظمی» و «نظم استخفافی».
تکریم غیرمنظم هم طبیعت است؛ یعنی تکریمی که حساب و کتاب نداشته باشد؛ این به طغیان طبیعت کمک میکند. پس تکریم به تنهایی، یک عمل فطری نیست. تکریمِ با نظم و با حساب و کتاب، فطری است. ضمناً این استخفاف تنها نیست که مربوط به طبیعت است؛ هم استخفاف و هم بینظمی، هر دو مربوط به طبیعت هستند.
mohdiu
حجم
۲۸۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۶۸ صفحه
حجم
۲۸۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۶۸ صفحه
قیمت:
۸۰,۰۰۰
۵۶,۰۰۰۳۰%
تومان