بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب راه رشد (جلد اول) | طاقچه
تصویر جلد کتاب راه رشد (جلد اول)

بریده‌هایی از کتاب راه رشد (جلد اول)

۴٫۹
(۱۵)
اگر خواستید کسی را بشناسید که خوب است یا بد است، ببینید دنبال چه می‌گردد و تکیه کلامش چیست.
mohdiu
گاهی مثلاً شما با برادرتان سر تخت را می‌گیرید و در تابستان آن را در حیاط می‌گذارید. اگر او آدم سالم و قوی و فعالی باشد، شما نگران آن سرِ تخت که او گرفته، نیستید؛ چون می‌دانید که او چابک است و قشنگ می‌تواند ببرد؛ بلکه نگران این سری هستید که خودتان گرفته‌اید که مبادا پایتان بلغزد و به زمین بخورید. آن سرِ تربیت را خدا گرفته و هر قسمتی که شما نمی‌توانید و از عهده‌تان خارج است، سهم خداست. شورِ آن قسمتی را نزنید که خدا گرفته؛ بلکه شورِ آن قسمتی را بزنید که خودتان گرفته‌اید. نگران ناتوانی‌های خودتان نباشید؛ بلکه نگران توانایی‌های خودتان باشید. آن چیزی که می‌توانید و ممکن است نکنید، برایتان خطرناک است؛ اما آن چیزی که نمی‌توانید، جزء وظایف شما نیست.
فریبا کریمی
ما در امور خودمان همیشه داریم روی پل حرکت می‌کنیم؛ پلی که نه این طرف آن نرده گذاشته‌اند و نه آن طرفش؛ هم این طرفش پرتگاه است و هم آن طرفش. از این جهت به آن می‌گویند صراط، نمی‌گویند طریق. زندگی کلاً عبور از روی پل است و حتماً باید از بین این حدود رد شوید. این فرمان را به هر سمت که بچرخانید، پرتگاه است. لذا انسان باید در همه کارهایش حدود الهی را رعایت کند تا سقوط نکند.
para32oo
هرگاه دیدید وقتی به بچه‌تان احترام می‌گذارید، مغرور می‌شود و وقتی به او تو ذهنی می‌زنید، رام می‌شود، از عاقبت او بترسید! اینکه به مجرد تشر شما بگوید: چشم، این خطرناک است. بچه‌ای که وقتی شما حرف ناحق می‌زنید، مقابلتان می‌ایستد، این آخر یک چیزی می‌شود. بچه ای که وقتی استخفافش می‌کنی، قهر می‌کند، یک چیزی می‌شود.
para32oo
آن وقتی که به فکر این است که چه کار کنم تا پیش مردم احترامم بیشتر باشد، چه کار کنم تا مردم من را خوب و پاک و صالح بدانند، این حالتِ شاهی انسان است؛ این حالت دنیاطلبی انسان است؛ یعنی فقط مردم برایش مطرح‌اند و به فکر این است که در چشم مردم، از همه عزیزتر و محترم‌تر باشد و کسی بالاتر از او نباشد؛ این می‌شود شاهی انسان، جهالت انسان، نفسانیت انسان. شیطان می‌خواست که پیش ملائکه از همه محترم‌تر باشد و خدا هم به او بیشتر از همه احترام بگذارد
فریبا کریمی
ریشهٔ اخلاق در «عزت نفس» است
فریبا کریمی
بچه را از کوچکی بزرگ تلقی کنید تا بزرگ بشود.
فریبا کریمی
آن‌جایی که انسان اختیار ندارد، خدا هم از او توقع ندارد. سورهٔ ناس را ببینید: (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ). ربوبیت اختیاری نیست؛ اجباری است. چه انسان بخواهد و چه نخواهد، یک پروردگار بیشتر در عالم نیست. (مَلِک النَّاسِ). یک سلطان بیشتر در عالم نیست. (إِلهِ النَّاسِ). یک اله بیشتر در عالم نیست؛ اما وقتی که پای ولایت در کار می‌آید، می‌گوید: (اللَّهُ وَلِی الَّذینَ آمَنُوا)؛ نمی‌گوید: «اللّه ولی الناس»؛ یعنی باید انسان یک حرکت کرده باشد تا نوبت خدا بشود؛ اول تو مؤمن بشو، بعد نوبت من است که ولیّ تو بشوم.
para32oo
انسان در گرفتاری‌های خاص، خدا را خالصانه صدا می‌زند؛ چون آنجا فطرت حرف می‌زند؛ اما بعد که گرفتاری‌اش رفع شد، می‌خواهد ادایش را دربیاورد، ولی نمی‌شود. مثلاً وقتی که بچه‌تان مریض شده و دکترها جوابش کرده‌اند، یک آهی می‌کشی که این آه را بعداً دیگر نمی‌توانی بکشی. یک «یا اللّه» می‌گویی که اگر ضبطش بکنند و ده دفعهٔ دیگر آن را تمرین کنی، نمی‌توانی آن‌طور از عمق دل بگویی. انسان وقتی زبان فطرتش باز شد، خدا را خالصانه صدا می‌زند؛ چه مسلمان باشد، چه کلیمی و یا هر دین دیگری.
para32oo
عشق، بهترین ملات رابطهٔ تربیتی این ستون‌ها که ایستاده‌اند، آجر به آجر مقداری ملات لای آنهاست که حفظشان می‌کند. ملات ترس، ملات وحشت، ملات تهدید، مثل خاکستر است که ماندگاری ندارد و ریزش می‌کند. ملات ماندگار و پایدار، عشق است، محبت است. اگر زن و شوهر برای هم خط و نشان بکشند، از هم جدا می‌شوند؛ اما اگر به هم محبت و اعتماد داشته باشند، مصائب را تحمل می‌کنند و از مصائب عبور می‌کنند. پدرها و مادرها! ملات ارتباطتان با فرزندهای خودتان را عشق قرار بدهید.
para32oo
این مشکلاتی که ما داریم به خاطر این نیست که دشمنان ما فراوان هستند یا تجهیزات آنها پیشرفته است یا پول زیادی خرج می‌کنند یا ستون پنجم در داخل خیلی به آنها کمک می‌کند؛ نه، مسئله این است که خطر در «آسیب‌پذیری» است، نه «آسیب‌رسانی». ما باید به بخش آسیب‌پذیر خودمان برسیم، نه اینکه فکرمان را ببریم به آسیب‌رسانی دشمن.
فریبا کریمی
اصل تربیت دینی می‌گوید که برای فرزند زمینه‌ای پیش نیاید که از غیر خدا بترسد. یعنی اگر پدر از روی نفسانیت فرزند را تهدید کند و فرزند بترسد، این عمل ممکن است فرزند را مشرک کند زیرا با این عمل، پدر دارد به فرزند می‌گوید باید از من اطاعت کنی! بسیاری از پدرها بچه‌هایشان را از همین راه یعنی از راه «اکراه» به سوی غیر خدا سوق می دهند!
فریبا کریمی
انسان آفریده نشده برای اینکه کسی او را ببرد؛ بلکه آفریده شده برای اینکه انتخاب کند. شما می‌توانی رفع مانع کنی؛ اما ایجاد مقتضی به شما مربوط نیست؛ مربوط به خود اوست. از این جهت می‌بینید کسانی که بچه‌هایشان را درست تربیت می‌کنند، خیلی سر به سر بچه‌هایشان نمی‌گذارند و بچه‌هایشان خیلی زود نمازخوان نمی‌شوند؛ برای اینکه دم به دم به او نمی‌گویند: پاشو این کار را بکن، پاشو آن کار را بکن.
فریبا کریمی
بچه را باید پوست نازک بار آورد. مثلاً می‌گویی بچه‌ام زود اوقاتش تلخ می‌شود. این نعمت است. بچه اگر بی‌تفاوت شد، عذاب است. آیا خوب است که بچه را توی سرش بزنند و به او بی‌اعتنایی کنند امّا اصلاً حالی‌اش نشود؟ این کم‌فهمی است.
فریبا کریمی
تربیت مثل درختکاری است و کار پدر و مادر مثل باغبان است که به موقع آبش بدهند، به موقع کودش را بدهند، به موقع شیارش را بزنند، نور را برایش تأمین کنند. نور، آب، هوا و اینها که تأمین شد، گل کردن با خود درخت است؛ دیگر باغبان گل را به درخت نمی‌چسباند. درخت خودش باید گل کند. بسیاری خیال می‌کنند بچه‌ها را باید گُلاند! هیچ انسانی نمی‌تواند کاری کند که دیگری گل کند؛ تو آبش را بده، نورش را بده، هوایش را بده، گل کردنش با خودش است.
فریبا کریمی
برای پیشگیری از حاکمیت و طغیان طبیعت بر فطرت، نیاز به نظم و حساب و کتاب داشتن است.
mohdiu
پدر باید با حرمتی که به فرزند خودش می‌گذارد، او را معتاد به احترام کند؛ تا وقتی این حرمت از او کاسته شد، از کم شدن حرمت، احساس خماری کند و برای کسب آن همان‌طور که معتاد برای پیدا کردن کیف و نشئهٔ خودش تلاش می‌کند، این طفل هم برای کسب آن حرمت و احترام، خودش را به زحمت بیاندازد و تکالیف و مشقت‌هایی را تحمل کند.
فریبا کریمی
هر کاری که پدر برای فرزند بکند یک اثری دارد. مثلاً مادر تلاش کرد، زحمت کشید، رفیق‌های خوب برای بچه پیدا کرد، او را از رفاقت با آدم‌های بد برحذر داشت، کتاب‌های خوب برایش گرفت، نصیحتش کرد، زحمت کشید، تلاش کرد، اما این بچه آخرش خراب شد. مادر تمام اجر تربیت را می‌برد. اگرهم این مادر یا پدر مسامحه کردند، بچه را به حال خودش رها کردند اما بچه آدم خوبی شد، مادر را مؤاخذه می‌کنند که تو چرا مسامحه کردی؟ ولو بچه هم آدم خوبی شود.
فریبا کریمی
اگر خواستید ببینید که این فرد طبیعت‌گراست یا فطرت‌گرا، به وسیلهٔ «استخفاف» تستش کنید؛ اگر در مقابل استخفاف شورش کرد و پرخاش کرد، طبیعت‌سالار نیست و فطرت‌سالار است؛ آدم خوبی است؛ اما اگر در مقابل استخفاف تمکین کرد، طبیعت‌سالار است. وقتی که به بچه‌هایتان بی‌حرمتی می‌کنید و آنها را تحقیر می‌کنید، اگر با شما قهر می‌کنند و تحویل نمی‌گیرند و فاصله می‌گیرند، این از خوبیشان است. فطرت‌سالار را هرچه تکریم کنی، بیشتر تمکین می‌کند. قفل تمکینش، تکریم است. (فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ کانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ)؛
mohdiu
اجتناب از مکاتب تربیتی سطحی آنچه تکفیری‌ها، داعش، طالبان و بوکوحرام، و در کشور ما گروه فرقان، مجاهدین خلق و منافقین را به‌وجود آورد، یک‌چیز بود: «برداشت‌های سطحی از قرآن و روایات». قرآن هم وقتی می‌خواهد بین حق و باطل فرق بگذارد، دقیقاً روی همین انگشت می‌گذارد. می‌گوید علامت باطل این است که «سطحی» است. علامت حق این است که «عمقی» است. حق را به «درخت» تشبیه می‌کند، که ریشه‌اش از اعماق زمین بیرون می‌آید. باطل را به «علف هرز» تشبیه می‌کند که با باران زمستان، تخم این گیاه سبز می‌شود، بهار به نهایت درجه‌اش می‌رسد، تابستان خشک می‌شود و با بادهای بعدی ریشه‌کن می‌شود. دقیقاً روی این انگشت می‌گذارد: (ومَثَلُ کلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ).
mohdiu

حجم

۲۸۲٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۶۸ صفحه

حجم

۲۸۲٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۶۸ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
۵۶,۰۰۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲۳صفحه بعد