بریدههایی از کتاب بریت ماری اینجا بود
۴٫۱
(۳۷۵)
سالها طول میکشد تا کسی را بشناسی. یک عمر طول میکشد. و همین است که خانه را خانه میسازد.
شکوفا
اگر میتوانست به عقب برگردد «همهچیز» را به زبان میآورد.
Hossein shiravand
از مالیات جرمه. اما خیلی ناامید بود. بحران اقتصادی همه رو ناامید میکنه و ناامیدی هم آدمها رو احمق میکنه...
شکوفا
آدم نمیفهمد عشق چه موقعی شکوفه میدهد؛ یک روز صبح از خواب بیدار میشوی و میبینی که گل داده است. موقع پلاسیدن هم همینطور است، یک روزبیدار میشوی و میبینی که دیگر خیلی دیر شده، اصلاً گلی نمانده است.
Hossein shiravand
چقدر وقت داریم، چند نفس، تا پا روی چارچوبهای سفتوسخت خودمان بگذاریم؟ چندبار از سر احساسات خالصانه به وجد میآییم و از خوشی فریاد میکشیم، آن هم بدون احساس شرمندگی؟ چندبار شانس درِ خانهمان را میزند تا فراموشی بگیریم و بیخیال بشویم؟
شور نوعی احساس کودکانه است؛ بکر و دستنخورده. اکتسابی نیست؛ غریزی است، برای همین آدم را درگیر میکند. منقلب میکند. مثل موجی آدم را سوار بر خود میکند و به دوردستها میبرد. بقیۀ احساسات زمینی هستند، اما شورْ آسمانی است.
پری
میخواند: «عشق رحم ندارد.»
شکوفا
خیلی از آدمها در شهرها دوست ندارند شبها را تنهایی در خانه سر کنند؛ به همین بهانه مرکز و کلوبهای تفریحی تأسیس کردند که فقط شبها کار میکنند
شکوفا
هر زندگی مشترکی بدیهای خودش را دارد، چون همۀ آدمها نقطهضعفهای خودشان را دارند. اگر با آدم دیگری زندگی میکنی، باید یاد بگیری که با این نقطهضعفها کنار بیایی.
شکوفا
بعضیوقتها واقعاً از ته دلش میخواست برای خودش آرزویی داشته باشد، طوری که واقعاً نمیتوانست آن را نادیده بگیرد. ظاهراً آرزو داشتن یکی از ضروریات زندگی آدم است. اما حس زودگذری بود، میآمد و میرفت.
شکوفا
مادرش متوجه نشد، چون لازم نبود کسی به بریتماری توجه کند. دلیل سادهای دارد، چون همیشه کارهایش را بدون اینکه کسی به او بگوید انجام میداد.
شکوفا
شور نوعی احساس کودکانه است؛ بکر و دستنخورده. اکتسابی نیست؛ غریزی است، برای همین آدم را درگیر میکند. منقلب میکند. مثل موجی آدم را سوار بر خود میکند و به دوردستها میبرد. بقیۀ احساسات زمینی هستند، اما شورْ آسمانی است.
kimia khoshroo
آدم وقتی به سن خاصی میرسد تقریباً همۀ سؤالهایی که از خودش میپرسد به یک چیز ختم میشود: چطور باید زندگی کرد؟
kimia khoshroo
عشق که نباید برای همه به معنای آتشبازی باشد. عشق میتواند جواب سؤال جدول باشد: پایتختی با پنج حرف، یا میتواند یادآوری زمان تعویض پاشنههای کفش باشد.
kimia khoshroo
یک سال شد چند سال، و چند سال شد یک عمر. یک روز صبح از خواب بیدار میشوی و میبینی روزهایی که پشتسر گذاشتهای بیشتر از روزهای جلوِ رویت است، و نمیفهمی چطور اینقدر زود گذشت.
kimia khoshroo
آدمها دلشان میخواهد کارهایی را انجام بدهند که خوب از پسشان برمیآیند. آدمها میخواهند کسی آنها را ببیند.
kimia khoshroo
خیابان توپی جلوی پای شما قِل بخورد، شوتش میکنید. به همان دلیلی که آدمها عاشق میشوند به همان دلیل هم فوتبال را دوست دارند. چون نمیتوانی از آن فرار کنی.»
شکوفا
بعضی از کارکنان شهرداری معتقدند که کِنت و بریتماری دیر یا زود منصرف میشوند، اما این آدمها هنوز نمیدانند لیستی که با خودکار نوشته شده باشد یعنی چه.
zh156
یک روز صبح از خواب بیدار میشوی و میبینی روزهایی که پشتسر گذاشتهای بیشتر از روزهای جلوِ رویت است، و نمیفهمی چطور اینقدر زود
Avash
گاهی وقتها فقط عشق کافی نیست.
Parinaz
هر زندگی مشترکی بدیهای خودش را دارد، چون همۀ آدمها نقطهضعفهای خودشان را دارند. اگر با آدم دیگری زندگی میکنی، باید یاد بگیری که با این نقطهضعفها کنار بیایی.
Parinaz
حجم
۳۸۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۸۰ صفحه
حجم
۳۸۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۸۰ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰۷۰%
تومان