بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فهم فلسفه: فلسفه در قرون وسطی و دوران تجدد | طاقچه
تصویر جلد کتاب فهم فلسفه: فلسفه در قرون وسطی و دوران تجدد

بریده‌هایی از کتاب فهم فلسفه: فلسفه در قرون وسطی و دوران تجدد

۴٫۶
(۷)
همۀ چیزهای شریف همان‌قدر دشوارند که کمیاب
Mathilda
به نظر افلاطون جهان مادی پیوسته در تغییر، اما واقعیت راستین ثابت بود و هیچ‌گاه دگرگون نمی‌شد.
علی نوری
در نظر آکویناس خدا نیکی مطلق است و بر هر چیزی عالِم و بر هر کاری تواناست. آنگاه این پرسش برمی‌خیزد که «اگر خدا نیکی مطلق است و بر هر کاری تواناست، علت وجود پلیدی در جهان چیست؟» آکویناس با گفتن این‌که خدا جهان را برای انتقال عشق خود آفرید در پی حلّ این مسئله برآمد.
جویا
کارل مارکس می‌گفت دین نیرویی بوده که مانع از تغییر جامعه شده، زیرا طبقۀ حاکم با بهره‌برداری از دین طبقۀ کارگر را تحت سلطه نگه داشته است. طبقۀ کارگر با اشتغال به خوشی‌های زندگی پس از مرگ و انصراف از اوضاع و احوال زندگی کنونی، دین را به‌عنوان ابزاری برای تسلی خاطر این طبقه در وضعیت ستم‌دیدگی به کار گرفته است.
علی نوری
انسان دین را می‌سازد، نه دین انسان را.
علی نوری
دوست داشتن بیش از اندازۀ یک نفر دیگر به گناه حسادت می‌انجامد.
shogun
در طی قرن یازدهم، پاپ گرگوریوس هفتم دست به اصلاحات جدید کلیسایی زد. کشیشان قدرت بیشتری گرفتند و توانستند معین کنند که چه کسی به بهشت یا جهنم برود.
Mathilda
اصلاحات دیگر به پاپ، رهبرِ کلیسای کاتولیک رومی و شاهان اروپا مربوط می‌شد. گرگوریوس اعلام کرد که «پاپ نمایندۀ خدا بر روی زمین است؛ او کلید بهشت و جهنم را در دست دارد». پس از آن اقتدار شاه برای حکمرانی باید از جانب پاپ اعطا می‌شد.
Mathilda
مسیحیت تأثیری بنیادین بر روی فرهنگ باقی گذاشت و به مؤمنانش با ارائۀ آیینِ رستگاری فردی نوعی رهایی جدید هدیه کرد. با این حال تأثیر آن بر روی رشد اندیشۀ مستقل فلسفی در طی قرون وسطی (تقریباً از ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ م.) محدود بود، چون نخستین مسیحیان هیچ دیدگاه فلسفی از خود نداشتند. آنها به جای استفاده از استدلال یا محاوره، به ایمان خود به خدا و عیسی مسیح به‌عنوان پسر خدا تکیه می‌کردند. آنها از فلسفۀ یونانیِ «زندگیِ نسنجیده به زیستن نمی‌ارزد» به «چنین می‌گوید خداوندگار!» روی آوردند. کلیدِ استقرار اطاعتِ دینی از مسیحیت این گفتۀ پولس حواری در عهد جدید بود که هر روحی بنده کلیساست، و کلیسا را خداوند به این مقام برکشیده است.
جویا
عالمان الهیات قرون وسطی بر این باور بودند که چون تعداد اندکی از مردم وحی و مکاشفۀ خدا را دریافت می‌کنند، مردم باید به مرجعیت کسانی که این تجربه را داشته‌اند، ایمان بیاورند
Mathilda
با کشف قانون جاذبه، نیوتن این باور قرون وسطایی را که یک مجموعه از قوانین برای آسمان و مجموعه‌ای دیگر برای زمین وجود دارد، از دور خارج کرد. اخترشناسان متقاعد شدند که هیچ مرکز مطلقی در جهان وجود ندارد. آنها به این باور رسیدند که به تعداد آدم‌های جهان مرکز وجود دارد. هر شخصی می‌تواند مرکز یک کائنات باشد.
محمد طاهر پسران افشاریان
خدا می‌توانست تنها هنگامی جهانی با بیشترین میزان نیکی را خلق کند که در آن پلیدی نیز وجود داشته باشد.
shogun
مارکس تأکید می‌کرد که کاپیتالیسم تا هنگامی که «همۀ کارگران جهان متحد» و به طبقه‌ای انقلابی تبدیل شوند، ادامه خواهد داشت. کاپیتالیسم نمی‌تواند در برابر اجتماعی شدن تولید دوام بیاورد، و برخواهد افتاد. اضافه‌تولید بحران اقتصادی را در پی خواهد داشت. آنگاه هنگامی‌که طبقۀ کارگر بیدار و از وضع خود آگاه شود، کاپیتالیسم را سرنگون خواهد کرد. کمونیسم به دنبال کاپیتالیسم مستقر خواهد شد.
جویا
درست است که رنج کارگران برای ثروتمندان چیزهای بی‌نظیر تولید می‌کند، اما برای کارگر محرومیت تولید می‌کند. کاخ‌ها زاییدۀ کار کارگران است، اما چیزی جز کوخ نصیب خود کارگر نمی‌شود. کار زیبایی را به‌وجود می‌آورد، اما دستاورد آن برای کارگر چیزی جز ناهنجاری نیست. ماشین را جایگزین نیروی کار می‌کند، اما بخشی از کارگران را به نوع ظالمانه‌تری از کار بازمی‌گرداند، و کارگران دیگر را به ماشین تبدیل می‌کند. کار کارگران هوش و فراست را به‌وجود می‌آورد، اما ثمرۀ آن برای کارگر حماقت و بلاهت است.
جویا
هوش توماس آکویناس از نوع هوش افلاطون و ارسطو بود؛ با او به قلۀ دیگری در فلسفه می‌رسیم. درواقع کارکرد او برای قرون وسطی همانی بود که کارکرد افلاطون و ارسطو برای دوران کلاسیک. او مثل آنها پاسخ‌های مشخصی به مسائل عمدۀ روشنفکری زمانۀ خود داد.
جویا
آگوستین با ارسطو موافق بود که همۀ انسان‌ها سعادت را می‌جویند، ولی با او در این نکته اختلاف نظر داشت که ما می‌توانیم با عملکرد «طبیعی» به سعادت نایل شویم. در نظر ارسطو ما می‌توانیم عملکرد طبیعی را با زندگی متوازن به دست آوریم. آگوستین می‌گفت چنین نیست. خدا ما را آفریده است، پس باید از طبیعت بگذریم و به «ماوراء طبیعت» برسیم تا به سعادت دست پیدا کنیم.
جویا
در صورتی که به خالقش وفادار می‌ماند و در صورت رها کردن او محکوم به بدبختی و سزاوارِ چنین طبیعتی. اوست که با این‌که از پیش می‌دانست انسان با ترک گفتنِ خدا و زیر پاگذاشتن شریعت‌اش به سهم خود گناهکار خواهد بود، قدرت اختیار را از او سلب نساخت، چون در عین حال نیکی‌هایی را که قرار بود خودِ انسان از پلیدی پدیدار کند، پیش‌بینی می‌کرد.۴
جویا
اگرچه گوش دادن به موعظه‌های اسقف آمبروسیوس و خواندن آثار فلوطین مسیحیت را پذیرفتنی‌تر ساخت، امیال حسی آگوستین هنوز او را نگران می‌کرد. مویه‌کنان به خدا می‌گفت: «به من پاکدامنی عطا فرما ... ولی هنوز نه.» آنگاه یک روز در حال قدم زدن در باغ صدای کودکی را شنید. دور و برش را نگاه کرد ولی اثری از او ندید. دوباره شنید که: «کتاب رسول را بخوان.» آگوستین اطاعت کرد و چشمش به این بند از نوشته‌های پولس افتاد: نه در بزم‌ها و سکرها و نه در فسق و فجور و نه در نزاع و حسد، بلکه عیسی مسیح را بپوشید و برای شهوات جسمانی تدارک نبینید.۲ دل آگوستین پر از روشنایی شد و تردیدهایش کنار رفت. غسل تعمید گرفت و معشوقه‌اش را ترک گفت و به آفریقا بازگشت. آنجا در یک صومعه گوشه گرفت و پس از دو سال کشیش شد. باقی عمر را در کشیشی و نیز در مقامِ اسقفی هیپو در آفریقا سپری کرد.
جویا
به نظر مارکس، ساختار اقتصادی نگرش هر انسانی را در جامعه زیر سلطۀ خود دارد
علی نوری
و بنابراین سراسر تاریخ بشریت ... تاریخ مبارزۀ طبقاتی و پیکاری بین استثمار کننده و استثمار شونده و طبقات حاکم و محکوم بوده است
علی نوری

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

قیمت:
۳۲,۵۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۴صفحه بعد