بریدههایی از کتاب علمدار
۴٫۸
(۷۴)
در عالم رویا به آن جانباز گفت: «تا چند روز هر کس بر سر مزار من آمد، هرچه خواست از خدا گرفت؛ چون مادرم حضرت زهرا (س) چند روز در کنار مزارم حضور داشتند.»
مدتی بعد با خوشحالی به دیدن یکی دیگر از دوستان میآید و با او سخن میگوید. وقتی از علت خوشحالی سید سؤال میکند پاسخ میشنود: «دیشب مزارم نورانی شد؛ چون میزبان آقا اباالفضل (ع) بودم.»
Reihan Mehdinejad
گروه تلویزیونی روایت فتح با کارگردانی شهید مهندس سید مرتضی آوینی نقش مؤثری در انتقال روح ایثار و شهادت در جامعه داشت.
Reihan Mehdinejad
علامه حسنزاده آملی او را شناخت. زمانی که این عارف و عالم جلیل القدر در یکی از یادوارههای شهدا در آمل حضور یافتند، سید مجتبی را مثال زدند و فرمودند: «سید مجتبی مثل کبوتری بود که یک بالش را با تیر زده بودند. با یک بال آنقدر بالبال زد تا به جایی رسید که خیلی از علمای هشتادساله به آن درجه نرسیدند!!»
گمنام
گفتم سید ما را تنها گذاشتی و رفتی. گفت: «چرا این حرف را میزنی؟ هر مشکل و غمی دارید، با نام مبارک مادرم بر طرف میشود.»
بعد ادامه داد: «اگر دردی دارید، حاجتی دارید عاشورا بخوانید. زیارت عاشورا درد شما را درمان میکند. توسل پیدا کنید و اشک چشم داشته باشید.»
Fatemeh Moez
گفتم: «آقا سید من یه سؤال دارم.»
جلوتر آمد. گفتم: «من هر هیئتی که میروم، وقتی روضه میخوانند و مداحی میکنند، اصلاً گریهام نمیگیرد. چه کارکنم!؟»
سید نگاهی به من کرد وگفت: «در این مراسم هم که من خواندم باز گریهات نگرفت؟»
گفتم: «نه! اصلاً گریهام نگرفت.»
رفت توی فکر. بعد با لحن خاصی گفت: «میدونی چیه!؟ من گناهانم زیاده. من آلودهام. برای همین وقتی میخوانم اشک شما جاری نمیشود. سید این حرف را خیلی جدی گفت و رفت.»
Fatemeh Moez
میگفت: «اگر به مشکلی برخورد کردی، بهترین راه این است که نماز بخوانی و از خدا کمک بگیری و توسل داشته باشی. آنوقت خدا هم راه را به شما نشان میدهد.»
Fatemeh Moez
میتوانستی در چهرهاش سیمای یاران اهل بیت (ع) را مشاهده کنی؛ زیرا بزرگان دین ما گفتهاند: «هر کس به قومی شبیه شود از آنها خواهد شد و با آنها محشور میشود.»
Fatemeh Moez
روز دیگر گفت: «بیا با هم تلاش کنیم. بیا مشغول تزکیۀ نفس شویم.»
بعد کمی مکث کرد و گفت: «من راهش را فهمیدهام. با ذکر شروع میشود.»
Fatemeh Moez
اما از آن روز وظیفۀ دیگر او آغاز شد. و یقیناً تا آینده ادامه خواهد داشت! سید در دوران حیات به دنبال هدایت مردم بود. خداوند هم در قرآن شهدا را زنده میخواند و ...
سید هنوز مشغول هدایت است. او به دنبال ماست تا راه را کج نرویم. انشاءالله
کاربر ۳۵۸۹۵۲۳
میگفت: «پسرم دوست واقعی کسی نیست که همیشه تو را میخنداند، بلکه دوست خوب باید مانند آیینه باشد. عیب و مشکلات تو را نیز به تو نشان دهد.
سپهر اژدری
حجم
۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۵۹ صفحه
حجم
۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۵۹ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان