بریدههایی از کتاب قدرت اختلاف
۴٫۳
(۵۹)
«نسل هزاره، تا حدی به سبب استفاده از شبکههای اجتماعی، خود را با سایرین مورد مقایسه قرار میدهند و بدینترتیب برای کمالطلبی تحت فشار قرار دارند.»
sinooze
میل به کمالگرایی از علل بروز برخی اختلالات روانی در بزرگسالان باشد. تدوینکنندگان مقیاس کمالگرایی پس از دههها مطالعه دریافتند که کمالگرایی با بروز افسردگی، اضطراب، اختلالات خوردن و سایر مشکلات هیجانی مرتبط است.
sinooze
تجاربی که از روابطتان کسب میکنید به بخشی از بدن شما تبدیل میشوند و معنایی را که از خودتان در دنیا ساختهاید، به نحوی تغییر میدهند.
sinooze
حرکات متناوب سریع نظیر قدم زدن، دویدن و شنا کردن، در سازماندهی مغز، رفتار و هیجانات آدمی مؤثرند
sinooze
تصور هماهنگی مطلق با افراد مهم زندگی بوی افسانه میدهد. افراد این هماهنگی مطلق را هدف قرار میدهند و وقتی بدان دست پیدا نمیکنند به نومیدی عمیقی دچار میشوند.
sinooze
آشکار شده است که ژنهای فرد در طول عمر خود او نیز کارکرد خود را تغییر میدهند! حوزهٔ مطالعاتی نوین اپیژنتیک با متحول ساختن مجادلهٔ طبیعت-تربیت به ما نشان میدهد که ژنها تعیینکنندهٔ محتوم سرنوشت ما نیستند. ژنها توالی خاصی از نوکلئوتیدها در DNA هستند. هرچند خود DNA تغییری نمیکند، ژنها در واکنش به محیط روشن و خاموش میشوند.
sinooze
اهمیت اصلی چنین یافتههایی در مورد بزرگسالان این است که این الگوهای ارتباطی اولیه لزوماً ماهیتی ثابت یا همیشگی ندارند. شما میتوانید با مشارکتی فعال در روند آشفتگیهای تعاملاتتان با فرزندان، همسر، دوستان، معلمان، درمانگران و طیف وسیعی از افرادی که فرصت دعوت کردنشان به زندگی خود را دارید، در الگوهای تعاملی خود تحولی ایجاد کنید و بدینترتیب به رشدتان ادامه دهید.
sinooze
دریافتهایم که ترمیم محور تعاملات انسانی است. ترمیم به احساس لذت، اعتماد و امنیت و این باور ضمنی منتهی میشود که «قادریم بر مشکلات غلبه کنیم». به علاوه ترمیم حامل یکی از درسهای مهم زندگی است و آن اینکه: وقتی دو نفر بتوانند پس از ناهمسویی به همسویی دست یابند، احساسات منفی ناشی از ناهمسویی آنها به احساساتی مثبت بدل میشوند. لزومی ندارد افراد در احساسات منفیشان گیر کنند.
sinooze
پژوهشگران حوزهٔ رشد کودک مراقبانِ نوزادان کمسن را معماران اعصاب این نوزادان مینامند. روابط آغازین کودک ماهیت سیمکشی مغز او را تعیین میکنند؛ این روابط به معنای واقعی کلمه مغز را میسازند.
sinooze
ساختن معانی تازه نیازمند شکیبایی، اختصاص زمان و اشتباه کردن است. باید خود را در لحظات دشوار و پیشبینیناپذیر قرار دهیم. چنین وضعیتی میتواند ناخوشایند و گاه حتی رنجآور باشد. از شگفتیهای ما آدمیان این است که وقتی خود را از شر آویختن به قطعیت آزاد میکنیم، میتوانیم اعتماد به یکدیگر را بیاموزیم و اطمینان داشته باشیم که در هنگام بروز مشکلات، قادریم با همراهی هم به ترمیم مشکل دست بزنیم. تنها در این صورت است که میتوانیم تعارضاتمان را پشت سر بگذاریم، تفکری انعطافپذیر داشته باشیم و تواناییمان جهت ساختن خلاقانهٔ دنیایی سالمتر در کنار یکدیگر را توسعه دهیم.
1984
"مادرِ بهقدر کافی خوب" با شکست خوردن در برآوردهسازی برخی نیازهای فرزندش امکان رشد کودک را متناسب با توانمندیهای در حال ظهور او فراهم میآورد. بااینهمه "مادر زیاده از حد خوب" با تلاشهای مضطربانهٔ خود برای پیشگیری از بروز هرگونه نقصی، احتمالاً امکان رشد ناشی از پیشروی از ناهمسویی به ترمیم را از فرزند خود سلب خواهد کرد.
فاطمه ناجی
اشپیتز در بخش خلاصهٔ یافتههای پژوهش خود مینویسد که نوزادان شیرخوارگاه به نوپایانی سالم و طبیعی بدل شدند، اما نوزادان یتیمخانه که از لحاظ عاطفی گرسنه بودند رشد نکردند و بسیاری از آنها سخن گفتن، راه رفتن یا بهتنهایی غذا خوردن را نیاموختند. او در ادامه تکاندهندهترین یافتهٔ پژوهش خود را فاش میسازد:
اما قابلتوجهترین یافتهٔ این پژوهش احتمالاً تفاوت نرخ مرگومیر دو پرورشگاه است. طی دورهٔ پنجسالهای که ما حین آن مجموعاً ۲۳۹ کودک را هرکدام به مدت یک سال یا بیشتر مورد مشاهده قرار دادیم، حتی یکی از کودکان "شیرخوارگاه" هم جان خود را از دست نداد. از سوی دیگر اما ۳۷ درصد کودکان "یتیمخانه" در طول دورهٔ مشاهدهٔ دوسالهٔ ما جان خود را از دست دادند.
1984
تجربهٔ از دست دادن کودک هیچگاه فراموش نخواهد شد. چنانچه در این شرایط، زمان و مکانی برای عزاداری مادر وجود نداشته باشد، سوگ ممکن است به شکل انتقامی ویرانگر از کودک زنده نمود یابد و مانع بر قراری ارتباط مادر با این کودک شود. در این حالت، همان طور که برای مادر وایات رخ داد، غریزهٔ بقا سر برمیآورد؛ والدین احتمالاً به جای عشق ورزیدن به کودک، از خودشان در برابر امکان واقعی و درعینحال بعید و تحملناپذیر مرگ کودک فعلی محافظت میکنند.
1984
ما میتوانیم تجارب نامطلوب را هر پدیدهای بدانیم که با تحلیل بردن انرژی مراقبان امکان خودتنظیمی و همچنین تنظیم وضعیت روانی نوزادانشان را از آنان سلب میکند. مصرف مواد، خشونت خانگی، بیماریهای روانی والدین، تعارضات زناشویی و طلاق با محروم کردن کودک از تکیهگاهی که قاعدتاً باید از طریق تعاملات انطباقیِ مسیر ناهمسویی به ترمیم ساخته میشدند، تأثیرات زیانبارشان را بر جای مینهند و مانع رشد تابآوری در کودک خواهند شد.
1984
نوزادانی که مادرانشان صدای گریستن را شنیده بودند، در قیاس با نوزادانی که مادرانشان صدای غانوغون شنیده بودند، با احتمال بسیار بیشتری رفتارهای توأم با اضطراب نشان میدادند. با کمال شگفتی، وقتی حالات چهره، صدا، لمس و فاصلهٔ مادران دو گروه را مورد تجزیهوتحلیل قرار دادیم، هیچ تفاوتی میان آنان نیافتیم. ظاهراً نوزادان متوجه ناراحتی مادرانشان میشدند و همین عامل رفتارشان را مختل میکرد، ولی ما به عنوان پژوهشگر قادر نبودیم هیچ نشانهای از ناراحتی را در صدا یا سیمای این مادران شناسایی کنیم؛ این نوزادان از نظر سیستم کدگذاری از ما حساستر بودند!
1984
تقلای ما برای دستیابی به کمال در روابط دوران بزرگسالیمان، همچون کوششهای توأم با اضطراب سارا برای برآوردهسازی تکتک نیازهای بن، میتواند ما را به دالانی از اضطراب فرو ببرد و ظرفیت رشد را از ما سلب کند.
1984
وینیکات در مقالهای خطاب به والدین در این باره مینویسد:
کودک طبیعی چگونه کودکی است؟ آیا او فقط موجودی است که میخورد، بزرگ میشود و لبخندی زیبا بر لب دارد؟ نه، این تصویری از یک کودک طبیعی نیست. کودک طبیعی اگر به والدینش اعتماد داشته باشد، آرام نمینشیند. او در گذر زمان، قدرتش را با آشوب به پا کردن، خرابی به بار آوردن، ترسانیدن، از پا انداختن، آزار دادن، فریفتن و البته دلبری کردن میآزماید... در ابتدا، او باید کاملاً در حلقهٔ عشق و قدرت (و تحمل پیامدهای آن) زندگی کند و این امر در صورتی ممکن خواهد بود که او از افکار و تصوراتش راجع به پیشروی در سیر رشد عاطفیاش دچار ترس مفرط نباشد.
1984
اطلاعات جدید نیز انسانها را آشفته میسازد و وادارشان میکند تا به سازماندهی مجدد برداشتهای قبلیشان از خویشتن دست بزنند. اینچنین است که از دل نابسامانی معنایی نو و متفاوت متولد میشود.
زمانی که افراد این فرایند سازماندهی مجدد را همراه با فردی دیگر تجربه میکنند -خواه این فرد مراقب دوران کودکیشان باشد، خواه دوست، همکار یا شریک زندگی دوران بزرگسالیشان- دست در دست هم شیوهای نو برای حضور در کنار یکدیگر و شناختن هم پدید میآورند. چنانچه افراد فرصت بروز این نابسامانیها یا ناهمسوییها را ندهند، از رشد و تحول بازمیمانند و نمیتوانند دیگران را عمیقاً بشناسند.
1984
اینطور نیست که نوزادان صرفاً میان دو حالت خواب و بیدار در نوسان باشند. مشاهدات دقیق بری آشکار ساخته بود که نوزادان از شش حالت مجزا برخوردار هستند که دامنهای از خواب عمیق تا بیداری کامل و گریستن فعال را شامل میشوند. ما دریافتیم که هر نوزادی شیوهٔ خاصی برای جابهجایی میان این حالات مختلف هشیاری دارد. برخی نوزادان به گونهای تدریجی از حالت خواب به بیداری کامل و بعد گریستن فعال حرکت میکردند و برخی دیگر مدام میگریستند و بعد به شکلی فوری و ناگهانی غرق خواب میشدند. برخی هم بودند که به نظر از هیچ الگوی ثابتی پیروی نمیکردند.
1984
اینطور نیست که نوزادان صرفاً میان دو حالت خواب و بیدار در نوسان باشند. مشاهدات دقیق بری آشکار ساخته بود که نوزادان از شش حالت مجزا برخوردار هستند که دامنهای از خواب عمیق تا بیداری کامل و گریستن فعال را شامل میشوند. ما دریافتیم که هر نوزادی شیوهٔ خاصی برای جابهجایی میان این حالات مختلف هشیاری دارد. برخی نوزادان به گونهای تدریجی از حالت خواب به بیداری کامل و بعد گریستن فعال حرکت میکردند و برخی دیگر مدام میگریستند و بعد به شکلی فوری و ناگهانی غرق خواب میشدند. برخی هم بودند که به نظر از هیچ الگوی ثابتی پیروی نمیکردند.
1984
حجم
۳۲۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۳۲۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
قیمت:
۶۹,۰۰۰
۲۰,۷۰۰۷۰%
تومان