بریدههایی از کتاب افسانه عادی بودن
۲٫۸
(۱۰۳)
اولین چیزی که باید پرسیده شود این نیست که بدانیم اشکال اعتیاد چیست، بلکه باید بدانیم چه چیزی در این اعتیاد «درست» است. شخص از این عادتی که دارد چه سودی میبرد؟ برای او چه میکند؟ به چه چیزی میرسد؟ بدوناعتیاد به چه چیزی نمیرسد؟ این پرسوجو اساس درست هر اعتیادی است، خواه این اعتیاد به مادهای همچون الکل باشد، خواه تریاک، خواه کوکائین، خواه شیشه، خواه چسبی که ازطریق دماغ مصرف میشود، خواه هلههوله یا رفتاری همچون قمار، گشتوگذارهای اجباری جنسی، تماشای پورنوگرافی یا پُرخوری و بالاآوردن غذا، خواه هدف سودآوری و رسیدن به قدرت باشد
Azade
مانع احساسات آسیبپذیر شدن، سوای جلوگیری از بلوغ، تشدید حس تهیبودن را باعث میشود، ملال را در ما پرورش میدهد، نمیگذارد از صمیمت واقعی بهره ببریم و کنجکاوی و آموختن را به تردید میاندازد، بنزین خواست ما برای دورکردن ذهنمان از لحظهٔ حاضر میشود و باعث ایجاد اجباریشدن پیوستن به بازیهای رقابتی میشود، در پسزمینهٔ ذهن ما سروصداهای پیدرپی ایجاد میکند، موقعیتها و رفتارهای اجتماعی خطیر میسازد، گرسنهٔ مصرف محصولاتمان میکند و ما را مجبور میکند ازطریق مواد جانشین راه فراری پیدا کنیم.
Azade
«کودکان باید احساس کنند برای حضور در کار دعوت شدهاند. این حضور ازطرف آنها باید همراه با پذیرش همهجانبهٔ آنها باشد.»
Azade
حس امنیتِ کودک، اعتمادش به دنیا، روابط متقابلش با دیگران و مهمتر از همه ارتباطش با عواطف اصلیاش منوط به حضورِ مداومِ مراقبانی است که هماهنگ و دور از استرس هستند و قابلیتِ اتکای عاطفی دارند. هرچه این مراقبان پُراسترستر یا پریشانتر باشند، معماری عاطفی ذهن کودک لرزانتر است.
Azade
کودکی که خود را موجودی میبیند که مداوم و بیقیدوشرط موردمهر قرار نمیگیرد شاید به کسی بدل شود که بهطور غیرعادی آدمی دوستداشتنی یا دلبر است.
Azade
توانایی سیستم ایمنی برای واکنش نشان دادن به سرطان پروستات در مردانی که تمایل به سرکوب خشم خود داشتند از بین میرود. در تحقیق دیگری دربارهٔ بیماری پروستات نشان داده میشود که پشتیبانی اجتماعی باعث میشود خطر این بیماری کاهش یابد
Azade
سرطان چیزی بیشتر از بیماری سلولها نیست؛ سرطان همچون ترافیک ماشینهاست: بیماری ماشینها. یک عمر تحقیق دربارهٔ موتورهای سوزان داخلی ماشینها کمک نمیکند کسی معضلات ترافیکی شهر را درک کند... ترافیک شهری بهعلت ناتوانی در برقراری ارتباط عادی بین ماشینها و محیطشان است و هرجایی ممکن است رخ بدهد، خواه آنها حرکتی عادی بکنند خواه نه.
ـ سِر دیوید اسمیترز، نیِچِر،
Azade
درنهایت، یک بررسی مهم در این بحث در جایی مناسب ارائه شد: همایشی بینالمللی در پرتغال. صحبت سال ۲۰۱۳ است. در این بررسی میبینیم که چطور برخی الگوها در میان بیماران اماسی ثابت است:
استرسهای ناخواسته و رخدادهای ترومایی بیشتر از شش ماه تا دو سال پیش از شروع بیماری دیده شده است؛
Azade
آبراهام مازلوِ روانشناس عمر خود را وقف تحقیق دربارهٔ تبلورِ خویشتن کرد. او دستیابی به رضایت اصیل برمبنای ارزشهای درونی فرد را بررسی کرده است. او در یکی از مقالات مشهور خود مینویسد: «تحقیق دربارهٔ آدمهایی سالم که میتوانند خود را تبلور بدهند نشان میدهد که آنها "بهطور مناسب تنظیم نشدهاند" (البته از نظر سیستم سادهانگارانهٔ تأیید و هویتگیریِ فرهنگ [حاکم]).» مازلو میگوید این آدمهای سالم رابطهای پیچیده با «فرهنگِ کمتر سالم» خود دارند. آنها نه همرنگشوندهاند و نه بهطور خودکار سرکشی میکنند.
mahi
«مسلماً همهٔ رخدادهای ترومازا استرسزا هستند، ولی لزوماً همهٔ رخدادهای استرسزا ترومازا نیستند.»
ZinBook
تغییر جهانبینی نگاهمان به جهان را تغییر میدهد.
ـ جوزف چیلتون پیرس، تَرکی در تخممرغِ کیهانی: ساختِ تازهٔ ذهن و واقعیت
کاربر ۱۱۸۹۶۲۱
این قضیه مخصوص کشورهای مثلاً جهان سوم هم نیست. در کشور خودم همین اواخر یک تلفن تصویری از کارمند بیمارستان درآمده است. او در کِبِک مشغول است. در این تماس مشاهد میشود که چطور دارد زن بومیای را که مشغول وضع حمل است با کلام تمسخر میکند. پرستاران «شنیدند که او را احمق خطاب میکند و میگوید فقط به درد رابطهٔ جنسی میخورد و بهتر است بمیرد.» چند دقیقه بعد از این حرفها زنِ بومی واقعاً میمیرد.
گلی فیروزکوهی
«مسلماً برای این به دنیا آمدهایم که طرف عشق ورزیده شدن باشیم، [ولی] موهبتهای بیولوژیکی ما فقط بالقوهاند و هیچکدام چیزی را تضمین نمیکنند.»
لیلا
«اتفاقی که در تَن میافتد در اصل یک جریان است ـ ورودی دارد و خروجی. نمیتوانید روی همهٔ جنبههایش کنترل داشته باشید. باید این جریان را بشناسیم و بدانیم چیزهایی هست که میتوان در آنها تأثیر گذاشت و برعکس. این نبرد نیست؛ پدیدهای است که باید آنقدر بالاوپایینش کرد تا به تعادل و هماهنگی رسید. باید نیروهایی را که با هم تداخل دارند آنقدر ورز داد تا به چانهٔ خمیر تبدیل شوند.»
rozhinism
«بیماری که یک چیز [عینی] نیست. انرژی سیال است، یک جریان است، رشد میکند یا دچار نزول میشود. موردش هم وقتی پیش میآید که شما بیدار و متصل به جایی نیستید. تروماست که در اصل حاکم زندگی شما شده. به نظرم اگر آن را یک چیز عینی در نظر بگیریم، اشتباه کردهایم، چراکه آن را به مادهای سخت بدل میکند. اما باید بدانیم که بیماری بیشتر وضعیتی است مربوط به حالت روانی، معنوی و عاطفی.»
rozhinism
تروما در بیشتر اوقات حالت نسلبهنسل دارد. زنجیرهٔ آن از والدین به فرزند منتقل میشود، از گذشته تا آینده کشیده میشود. آنچه در خودمان نتوانستهایم حل کنیم به فرزندانمان منتقل میکنیم. خانه جایی میشود که بدون اینکه بدانیم سناریوهایی را که بازماندهٔ زخمهای دوران کودکی ماست بازسازی میکند.
soofi_book
خودسرزنشگری سمی یکی از شکنجههایی است که سر کودک ترومازده میآید.
rozhinism
زیستن در فرهنگ امروز ما باعث شده بسیاری از ما موشهای آزمایشگاهیای باشیم که شدهایم سوژهٔ «استرس مزمن متغیر» و هیچ کنترلی هم رویش نداریم.
rozhinism
درد به حالت مهاجران سرگردان بود و هرازگاهی بروز پیدا میکند.
rozhinism
«تَنم مثل میدان نبرد شده بود و من داشتم شکست میخوردم.»
rozhinism
حجم
۲٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۶۰۲ صفحه
حجم
۲٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۶۰۲ صفحه
قیمت:
۸۹,۰۰۰
۴۴,۵۰۰۵۰%
تومان