بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب عشق سال‌های وبا | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب عشق سال‌های وبا

بریده‌هایی از کتاب عشق سال‌های وبا

۳٫۶
(۸۸)
خوب می‌دانست زنی مانند او با هر مصیبتی، گریه سرنمی‌دهد. فرمینا تنها هنگامی هق هق کنان می‌گریست که خشم جام درونش را لبالب کرده باشد؛ به ویژه در هنگامی که احساس مقصر بودن وجود زنانه‌ی او را در میان می‌گرفت، به گریه پناه می‌برد و هر اندازه که می‌گریست، آتش خشمش نیز بیش‌تر می‌شد و این شعله ور شدنِ لحظه به لحظه‌ی خشمش نیز، از این احساس گناه درونی بود که چرا نمی‌تواند از سستی خود در برابر سیلاب گریه‌ها جلوگیری کند.
شبــــ🍃ــنــم
قلب من بیش‌تر از یک فاحشه‌خانه اتاق دارد.
BehRad
قلب آدمی خاطرات تلخ را می‌زداید و نیکی را درشت‌نمایی می‌کند. و چنین هست که ما می‌توانیم ناراحتی‌های گذشته را تاب بیاوریم و به دست فراموشی بسپاریم.
𝑬𝒍𝒏𝒂𝒛
«فقط یک فرد بی‌ریشه می‌تواند عاری از درد و اندوه باشد» .
آتیلا
  عشق سالهای وبا نویسنده: گابریل گارسیا مارگز مترجم: اسماعیل قهرمانی‌پور نشر روزگار
rezaat98
عشق بارور شده‌ی آن‌ها به او اعتماد به نفس و نیرویی داده بود که پیش از آن هرگز نداشت
Amir Ganjkhani
«فقط یک فرد بی‌ریشه می‌تواند عاری از درد و اندوه باشد»
𝑬𝒍𝒏𝒂𝒛
به هر جای آن خانه‌ی درندشت که نگاه می‌کردی، نظم و ترتیب و نظافتی را می‌دیدی که نشان می‌داد بانویی بر آن‌جا فرمان می‌راند که جای پای محکمی دارد.
.
«فقط یک فرد بی‌ریشه می‌تواند عاری از درد و اندوه باشد» .
.
با یک گل رز خاطره‌ی مرا زنده نگه‌دار.
mashkook
به صحبت خود راجع به خاطرات شیرین گذشته ادامه داد زیرا آرام نمی‌شد و با اضطراب به دنبال راه گم شده‌ای در گذشته‌ها می‌گشت تا او را به آرامش برساند. این چیزی بود که به آن نیاز داشت. یعنی این که بگذارد روحش از طریق دهانش از جسم او فرار کند.
شبــــ🍃ــنــم
انسان‌های مسن در برخورد با آدم‌های مسن دیگر، خود را پیر احساس نمی‌کنند.
Sarah
وی در این موارد چنین پاسخ می‌داد: نه، من ثروتمند نیستم؛ بلکه فقیری پول‌دار هستم. این دو تا با هم فرق دارند.
Sarah
حالا چهارصد سال است که ما، نسل اندر نسل، مشغول ساختن این شهر هستیم و هنوز نتوانسته‌ایم آن‌چنان که باید به آن برسیم. اگر می‌توانستیم، شهرمان چه جای زیبایی از آب درمی‌آمد! البته آن‌ها تا اندازه‌ای توانسته بودند، کارهایی هم بکنند. اپیدمی وبا، که اولین قربانیان آن مردم همین بارانداز بودند، در یازده هفته، بیش‌ترین شمار قربانی را در تاریخ آن‌ها درو کرد. تا آن زمان اجساد آدم‌های با نام و نشان را در زیر سنگ‌فرش‌های کلیسا و در کنار اسقف‌ها و اعضاء مجالس عمومی کلیسایی به خاک می‌سپردند و اجساد مردم کمتر ثروتمند را در محوطه‌ی صومعه‌ها دفن می‌کردند و اجساد فقرا نیز راهی گورستان عمومی دوران استعمار می‌شدند که در بالای تپه‌ای جای داشت و با آب راهی خشک و پلی ساخته شده از سنگ و آهک از شهر جدا می‌شد و به دستور یک شهردار روشن‌ضمیر، بر سنگ تاق پل، این واژه‌ها را کنده‌کاری کرده بودند: جایگاه نگه داری استخوان مردگان.
esrafil aslani
مرگ فقط یک احتمال دائمی نیست، آن‌گونه که او همیشه برداشت کرده بود؛ بلکه یک واقعیت دم دست است
بابک
خیلی زود متوجه شد که تمایل او برای فراموش نمودن وی، خود قوی‌ترین عامل برای به یاد آوردن اوست.
زهرا۵۸
یک مرد باید دو تا زن داشته باشد، یکی برای دوست داشتن و دیگری برای دوختن دگمه‌هایش.
BehRad
هیچ چیز باشکوه‌تر از مردن در راه عشق نیست
Amir Ganjkhani
عقل موقعی به سراغ آدمی می‌آید که دیگر هیچ کار مفیدی نمی‌تواند انجام بدهد
Amir Ganjkhani
معتقد بود: هر کسی عامل مرگ خویش است
Amir Ganjkhani

حجم

۴۸۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۳

تعداد صفحه‌ها

۵۲۵ صفحه

حجم

۴۸۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۳

تعداد صفحه‌ها

۵۲۵ صفحه

قیمت:
۸۹,۰۰۰
۴۴,۵۰۰
۵۰%
تومان