اما اهل معنا اسماء الهی را بیماده و بیصورت میبینند. او دیگر انتظاری هم نمیکشد و از همینجا هم میتوان شروع کرد.
اهل ماده میتواند از همینجا شروع کند.
mb
ما نمیدانیم کدام اسم در ما قوت دارد که اگر آن را پیدا کنیم و به آن اسم توجه کنیم، خیلی سریع ما را میرساند لذا بعضی از بزرگان که نمیدانستند یا نمیتوانستند دستوری بدهند، به خود مرید میگفتند خودت اسماء را مطالعه کن، ببین کدام اسم تو را بیشتر میگیرد و اگر اسمی از اسماء تو را بیشتر گرفت آن را ذکر زبانت قرار بده و به آن مداومت کن تا پردههای اسم برداشته شود و کمکم مسما را در اسم ببینی.
mb
اینکه اسم اعظم در این دعا است یعنی آن اسم اعظم سایه بر تمام این اسماء انداخته است. اگر کسی بتواند از برون این اسمها به درون آنها راه پیدا کند میفهمد که اینها همهاش یک اسم است. گفت:
باده بیرنگ است لیکن رنگهای مختلف
میشود ظاهر درو از اختلاف جام و کاس
mb
معنای اینکه «اسم اعظم در این دعا است» این نیست که هر کسی همۀ این دعا را خوانده باشد پس اسم اعظم را هم در میان این اسماء خوانده است بلکه آن اسم به صورت کلمه نیست. که امام صادق (ع) در بیانی رسماً فرمودند: «إنَ اللهَ تَبارَک وَ تَعالی خَلَقَ اسماً بِالحُروفِ غَیرَ مُتَصَوِّتٍ وَ بِاللَّفظِ غَیرَ مُنطَق» این اسم به حروف صوت ندارد و با لفظ بیان نمیشود.
mb
آتش هم اعم از آتشی است که بدن را میسوزاند و آتشی که روح را میسوزاند که همان فراق محبوب است و خلاصی خواستن از این نوع آتش سزاوارتر است. آتش فراق عجب آتشی است، جرقهای از آن آتش جهنم است که خلق را میسوزاند. اولیاء خدا میفهمند ریشۀ آتش جهنم از کجا است. این معنای «خَلِّصنا مِنَ النَّارِ یا رَبِّ» معنای خالصتری است که خدایا، به تو پناه میبریم. ما را از آتش فراق نجات بده.
mb
بارت «سُبحانَک یا لا إلهَ إلا أنتَ الغَوثَ الغَوثَ خَلِّصنا مِنَ النَّارِ یا رَبِّ» که بعد از هر بند خوانده میشود تسبیح است و بندهای اسماء نوعی تحمید هستند.
mb
مرحوم سیدعلی نجفی روح مستمعین را با خود همراه میکرد و حتی اکنون نیز استماع سخنرانیهای ایشان به جان آدمی طراوتی الهی میبخشد و روح را تا قلههای بلند معرفت توحیدی بالا میکشد.
mb