بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کامی از نام (جلد اول) | طاقچه
کتاب کامی از نام (جلد اول) اثر سید محمدعلی نجفی

بریده‌هایی از کتاب کامی از نام (جلد اول)

۴٫۵
(۲۱)
. شخصی به امام (ع) عرض کرد: آقا، چرا خدا را نمی‌شود دید؟ امام (ع) فرمودند: «چون در دیدن باید بین دیده و دیده‌شده فاصله باشد.»
mb
این معنای «خَلِّصنا مِنَ النَّارِ یا رَبِّ» معنای خالص‌تری است که خدایا، به تو پناه می‌بریم. ما را از آتش فراق نجات بده.
mb
خدایا، گیر افتاده‌ایم، صبح تا شب اراده می‌کنیم که خوب باشیم باز نمی‌شود، معلوم است که کار گیر افتاده است. ای خدا، تو می‌توانی ما را خلاص کنی. به عزت محمد و آل محمد (ع) قسمت می‌دهم ما را به خودمان واگذار نفرما. خدایا، وسیلۀ بازگشتمان را به ساحت قدس خودت فراهم بفرما و آن موانعی که جلوی پای ما را بسته و راه ما به سوی خودت را مسدود کرده، آن‌ها را از جلوی پای ما بردار.
mb
«الطرق إلی الله بعدد نفوس الخلائق» «طرق به سوی خدا به عدد نفوس افراد است.»
mb
شرح اسم یا قابِلَ‌التَّوبات یا قابِلَ‌التَّوبات‌ اسمی که همۀ ما بسیار بسیار نیازمند به آن هستیم، اسم یا قابل‌التوبات است؛ یعنی ای کسی که توبه را قبول می‌کنی. قرآن می‌فرماید: (هُوَ الَّذی یقبَلُ‌ التَّوبَۀَ عَن عِبادِه) که اگر خداوند تبارک و تعالی این اسم را نداشت همۀ عباد بیچاره بودند و بازگشتشان به سوی حضرت او محال بود و باید در تبعیدگاه دوری از محضر او به خاطر سوء کردار و نیات و لغزش‌ تا ابد می‌ماندند.
میم.یزدان
ما ز قرآن مغز را برداشتیم پوست را بهر خران بگذاشتیم ما مغز را برداشتیم، حالا کسانی که به امیرالمؤمنین (ع) پشت کردید، تا حد مرگ قرآن بخوانید که حضرت فرمودند: «رُبَّ تالٍ‌ لِلقُرآنِ وَ القُرآنُ یلعَنُه» ‌ «چه بسیار قرائت‌کنندۀ قرآن که قرآن او را لعن می‌کند.»
mb
وقتی اسم جمال حق و یارزاق خدا را مراعات می‌کردند چنان به جلال و عظمت حق محفوف بود که گفت خدایا، من به چیزی که از خیر نازل می‌کنی فقیر هستم. کلمۀ نازل استفاده کرد. یعنی خدایا، تو با خلق تنازل می‌کنی، مرحمت می‌کنی و الا اقتضای اولیه این است که هیچ چیزی به ما ندهی. اقتضای طلب ما این است که هیچ چیزی به ما ندهی تا نباشیم که در مقابل وجود تو عرض وجود کنیم ولی تو تنازل کردی که اصلاً ما پیدا شدیم و حالا یک تنازل دیگری هم بر ما بکن و چیزی بده بخوریم. امام (ع) فرمودند: نصف دانۀ خرما از خدا طلب می‌کرد. موسی (ع) با آن هیکل و قامت و با گرسنگی چندروزه که کار هم کرده بود و ضعفش بیشتر هم شده بود، از خدا این‌گونه نصف دانۀ خرما طلب می‌کرد. مگر عزت و جلال حق به کسی مهلت می‌دهد که حرفی بزند.
mb
راه خدا گذشت می‌خواهد و تا گذشت نباشد ترفیع درجات برای انسان پیدا نمی‌شود. آفت ترفیع درجات، نداشتن گذشت است
mb
توبه‌ای که به خاطر خدا نباشد مثل سرطان قابل برگشت است توبۀ حقیقی پشیمانی از بدی خود عمل و شرمساری از خدا
mb
مگر آتش سوزنده نیست؟ چرا ابراهیم را نسوزاند؟ به خاطر این بود که اذن سوزاندن نداشت. مگر کارد برنده نیست؟ پس چرا گلوی اسماعیل را نبرید؟ برای اینکه اذن نداشت که «الخلیل یأمرنی و الجلیل ینهانی»
mb

حجم

۲۵۱٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۷۱ صفحه

حجم

۲۵۱٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۷۱ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۴۰صفحه بعد