بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بیست کهن الگوی پیرنگ | صفحه ۵ | طاقچه
کتاب بیست کهن الگوی پیرنگ اثر رونالدو بی توبیاس

بریده‌هایی از کتاب بیست کهن الگوی پیرنگ

انتشارات:ساقی
امتیاز:
۳.۸از ۴۸ رأی
۳٫۸
(۴۸)
همه‌ی ما در زندگی واقعی به اندازه‌ی کافی سخنرانی شده و وقتی کتاب می‌خوانیم یا به سینما می‌رویم، انتظار نداریم کسی برای‌مان سخنرانی کند.
کاربر ۳۸۵۶۳۶۹
هدف داستان، قصه گفتن است، نه انتقام‌جویی یا حل کردن مشکلات شخصی.
کاربر ۳۸۵۶۳۶۹
کشمکش داستان به نیروهای در حال کشمکش بستگی دارد. در گوشه‌ای از داستان، نیرویی دارید (قهرمان) ، و این نیرو هدفی دارد: برنده شدن، حل کردن، آزاد شدن... که همیشه به شکل مصدر بیان می‌شود. در گوشه‌ی دیگری از داستان، نیروی مخالفی دارید (ضدقهرمان) ، که این نیرو نیز هدفی دارد: سد کردن راه قهرمان. این مسأله برای پیرنگ اهمیت زیادی دارد و به‌خوبی در ذهن شما جای گرفته، چون آن‌قدر سن و سال دارید که تا امروز داستان‌های زیادی را خوانده باشید. هدف شنل‌قرمزی، رسیدن به خانه‌ی مادربزرگش است، هدف گرگ، خوردن شنل‌قرمزی است؛ و مواردی شبیه به این. همین مفهومِ نیروهای مخالف، درباره‌ی ایده‌ها نیز به کار برده می‌شود. یک داستان، بدون ارائه‌ی یک نیروی مخالفِ معنادار، فقط شبیه یک شعار تبلیغاتی خواهد بود
کاربر ۳۸۵۶۳۶۹
تنش عمیق (در قیاس با تنش موضعی) که در فصل‌های گذشته درباره‌ی آن صحبت کردم، سرچشمه‌گرفته از موقعیت‌های غیرممکن است که در آن‌ها هیچ درست یا نادرست شفاف، برنده یا بازنده‌ی مشخص، و آری یا خیر واضحی دیده نمی‌شود. شخصیت اصلی داستانت را جایی بین بد و بدتر قرار بده، منبع درستِ تنش در داستان شکل خواهد گرفت.
کاربر ۳۸۵۶۳۶۹
دنیای اخلاقی ایندیانا جونز یا جیمز باند نمی‌دهد. آن‌ها آدم‌های خوبی هستند و آدم‌های خوب با آدم‌های بد می‌جنگند، همین. این کنش را از آن‌ها بگیرید، خواهید دید که چیزی باقی نمی‌ماند. وظیفه‌ی نویسنده را‌ه‌یابی به دنیای خاکستری است، جایی که هیچ جواب آشکار یا حتی درستی وجود ندارد؛ دنیایی که تصمیم گرفتن در آن همیشه پرمخاطره است، چون اطمینانی وجود ندارد که تصمیماتِ گرفته‌شده درست هستند
کاربر ۳۸۵۶۳۶۹
اگر پیرنگ ماجرا را انتخاب کنید، ماجرا نیروی مستحکم شما خواهد بود، و سطوحی از کارتان که زیرمجموعه‌ی ذهن هستند، نیروی ضعیف شما را شکل خواهند داد. و برعکس: اگر پیرنگ ذهنی را انتخاب کنید، ذهن، نیروی مستحکم شماست و ویژگی‌های جانبی آن که با ماجرا درگیر هستند، نیروهای ضعیف را شکل می‌دهند. هرکدام از این‌ها که مناسب شما باشند، نیرویی خواهد داشت که بر کار شما تسلط دارد. با انتخاب نیروی ضعیف و نیروی مستحکم، داستان‌تان تناسب و انسجام خواهد یافت. تناسب را از طریق بنا نهادن رابطه‌ی یک نیرو با دیگری، و انسجام را نیز با حفظ آن رابطه در طول کار به دست خواهید آورد.
کاربر ۳۸۵۶۳۶۹
اگر داستان شما شخصیت‌محور است، بنابراین سازوکار پیرنگ به‌مراتب کم‌اهمیت‌تر از شخصیت‌هاست
کاربر ۳۸۵۶۳۶۹
وقتی تصمیم می‌گیرید رمان یا فیلمنامه‌ای بنویسید، قدم بعدی این است که تصمیم بگیرید داستان‌تان از کدام‌یک از دو نوع پیرنگ تبعیت کند، چون این انتخابْ چیزهای دیگر را شکل خواهد داد. آیا پیرنگ، داستان شما را به حرکت درمی‌آورد؟ اگر چنین است، بنابراین سازوکار داستان از شخصیت‌ها مهم‌تر است. شخصیت‌ها بهانه‌ای هستند تا پیرنگ را به حرکت دربیاورند
کاربر ۳۸۵۶۳۶۹
نقطه‌ی اوج، غیر قابل بازگشت است. در پرده‌ی اول سؤالی مطرح می‌شود و هر چیزی که بین پرده‌ی اول و سوم اتفاق می‌افتد منجر به شکل‌گیری کنشی می‌شود که «نقطه‌ی اوج» نامیده می‌شود. به هر حال هنگام نوشتن نقطه‌ی اوج، قانون اول را فراموش نکنید: کنش مرکزی را شخصیت اصلی شما باید به سرانجام برساند. شخصیت اصلی را در مرکز کنش قرار دهید و به او اجازه ندهید تا آن‌جا در اتفاقات غرق شود که آن‌ها روی او تأثیر بگذارند.
کاربر ۳۸۵۶۳۶۹
خوانندگان‌تان این اجازه را نخواهند داد که چیز‌هایی را سرهم‌بندی کنید و اگر چنین کنید، از آن‌ها به عنوان راه حل‌های مضحک تعبیر خواهند کرد. از راه‌های فرار آسان اجتناب کنید، یعنی از جایی که شخصیت، زمان و مکان به طور کاملاً اتفاقی در جای درست خود قرار می‌گیرند.
کاربر ۳۸۵۶۳۶۹

حجم

۳۶۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۶۵ صفحه

حجم

۳۶۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۶۵ صفحه

قیمت:
۱۰۵,۰۰۰
تومان