بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب جین ایر | صفحه ۶ | طاقچه
کتاب جین ایر اثر شارلوت برونته

بریده‌هایی از کتاب جین ایر

۴٫۵
(۲۳)
مدرسه‌ی لوود شبی از شب‌های سرد ژانویه به مدرسه‌ی لوود رسیدم. خدمتکاری که به استقبالم آمده بود، من را به اتاق بزرگی هدایت کرد که چندین تخت در آن قرار داشت و روی هر تخت دختری به سن‌وسال من خوابیده بود. به سرعت لباس خواب به تن کردم و طولی نکشید که به خواب عمیقی فرو رفتم. هنوز سپیده نزده بود که با صدای زنگ بلندی از خواب برخاستم و در تاریک و روشن اتاق، به دخترانی چشم دوختم که سراسیمه لباس می‌پوشیدند و دست و صورت خود را با آب یخ‌زده شست‌وشو می‌دادند. پیراهنی قهوه‌ای و یک جفت کفش سنگین و زشت کنار تختم قرار داشت. سراسیمه دست‌وصورتم را شستم، لباس تازه‌ام را پوشیدم و به دسته‌ی دخترها پیوستم. از آخرین وعده‌ی غذایی‌ام مدت زیادی می‌گذشت و به شدت گرسنه بود. صف دخترها من را به سالن غذاخوری بزرگی هدایت کرد و آن‌جا با غذای بدبو و بدطعمی به سختی شکمم را سیر کردم. یکی از دخترها گفت: «باز هم غذا را سوزانده‌اند...» اما صدای‌اش میان فریاد یکی از معلم‌ها گم شد. - همه‌گی برپا! ساکت باشید!
:)
چند روز بعد آقای براکل‌هرست به عمارت گیتس‌هد رسید. او مردی بلندقامت و سیه‌چرده بود، با نگاهی تیره و چهره‌ای خشن. او با خشونت به چشم‌های‌ام خیره شد و گفت: «جین ایر، خداوند بچه‌های سرکش و گستاخ را دوست ندارد و آن‌ها را به جهنم می‌فرستد.» نگاهم را با جسارت به او دوختم و پاسخ دادم: «پس خداوند جان رید را هم به جهنم می‌فرستد، چون کتکم می‌زند و سرم فریاد می‌کشد.» - تو نباید دروغ بگویی جین ایر. خداوند دروغ‌گوها را دوست ندارد. تو را با خود به مدرسه‌ی لوود می‌برم تا آن‌جا ادب و تربیت یادت بدهند. - لطفا من را با خود ببرید. من می‌خواهم برای همیشه از گیتس‌هد بروم. قول می‌دهم که در مدرسه خوش‌رفتار باشم و سخت تلاش کنم. *** دو هفته بعد به تنهایی گیتس‌هد را ترک کردم و به سمت مدرسه‌ی لوود راه افتادم.
:)

حجم

۳۲٫۳ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۳۰ صفحه

حجم

۳۲٫۳ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۳۰ صفحه

قیمت:
۱۱,۹۰۰
۵,۹۵۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۵
۶
صفحه بعد