بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ۱۹۸۴ | صفحه ۶ | طاقچه
کتاب ۱۹۸۴ اثر جورج اورول

بریده‌هایی از کتاب ۱۹۸۴

نویسنده:جورج اورول
امتیاز:
۳.۷از ۲۶ رأی
۳٫۷
(۲۶)
وینستون پشت به صفحه‌ی سخن‌گو که در حال پخش برنامه‌ای در مورد آهن خام بود ایستاد و از پنجره‌ی خانه به محل کارش، وزارت حقیقت خیره شد. او در وزارت حقیقت به عنوان مأمور تبلیغات سیاسی موظف بود که با دست‌کاری اسناد تاریخی، وقایع گذشته را مطابق روایات رسمی حزب تغییر دهد. وینستون به بقیه‌ی وزارت‌های تحت نظر حکومت اندیشید؛ «وزارت صلح» که حامی جنگ بود، «وزارت فراوانی» که کمبود بودجه را مدیریت می‌کرد و «وزارت عشق» که مرکز هولناک‌ترین فعالیت‌های نظام بود. جنگ؛ صلح است. آزادی؛ بردگی است. نادانی؛ توانایی است. وینستون به اتاقکی رفت که از چشم صفحه‌ی سخن‌گو پنهان بود و از کشوی کوچکی یک دفترچه خاطرات بیرون آورد. او دفتر را از یک مغازه‌ی دست‌دوم‌فروشی در منطقه‌ی کارگرنشین خریده بود، منطقه‌ای که طبقه‌ی ضعیف جامعه به دور از نگاه موشکافانه‌ی حزب در آن می‌زیستند.
:)
کتاب اول در یکی از روزهای سرد ماه آوریل ۱۹۸۴، مردی به نام وینستون اسمیت به آپارتمان مخروبه‌اش در ساختمان کاخ پیروزی بازگشت. آسانسور مطابق معمول کار نمی‌کرد و بالا رفتن از پلکان طویل ساختمان برای مرد نحیف کار دشواری بود، چرا که قوزک پای راستش از بیماری واریس و متورم بود. وینستون به سختی از پلکان بالا می‌رفت و روی هر پاگرد چشمش به پوستری می‌افتاد که چهره‌ی غول‌آسای مردی روی آن نقش بسته بود و نوشته‌ای زیر آن با خطوط درشت می‌گفت: «برادر بزرگ مراقب توست.» وینستون یکی از مقام‌های کم‌اهمیت حزب حاکم بر ایراستریپ وان، یا همان انگلستان سابق بود؛ نظامی توتالیتر که بر تمام کشور اقیانوسیه حکومت می‌کرد. گرچه وینستون جزء طبقه‌ی قانون‌گذار محسوب می‌شد، اما زندگی‌اش تحت نظارت موشکافانه‌ی حزب قرار داشت. در خانه‌ی وینستون مانند خانه‌ی بقیه‌ی شهروندان، صفحه‌ای سخن‌گو وجود داشت که به صورت شبانه‌روزی تبلیغات سیاسی را بیرون می‌پاشید و از همان طریق، پلیس اندیشه بر اعمال شهروندان نظارت می‌کرد.
:)

حجم

۲۲٫۷ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۳۰ صفحه

حجم

۲۲٫۷ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۳۰ صفحه

قیمت:
۱۳,۹۰۰
تومان
صفحه قبل۱
...
۵
۶
صفحه بعد