بریدههایی از کتاب موهبت درمان
۳٫۳
(۲۳)
تعدادی از فلاسفه برجسته که در زمینه ماهیت هستی فعالیت کردهاند، به گونهای شگفتانگیز، پریشان و مضطرب بودهاند. از جمله میتوان به نیچه و شوپنهاور به دلیل انزوا و دلتنگی، ژان پل سارتر به دلیل مصرف زیاد الکل و دارو و استثمارطلبی و بیعاطفگی در ایجاد روابط بین فردی، و هایدگر بهدلیل افراط در تعریف از درستکاری و صداقت خویشتن و همزمان، هواداریاش از جنبش نازیها و خیانت به استاد خود هوسرل، اشاره کرد.
پویا پانا
این تعریف کوتاه را با روشن ساختن عبارت نگرش پویا، بیشتر توضیح میدهم. پویا دارای دو تعریف غیرفنی و فنی است. مفهوم غیرفنی و عامیانه پویا از ریشه یونانی dynasthai به معنای نیرو یا قدرت میآید که زورمندی و توانایی را به ذهن متبادر میسازد و در مورد یک بازیکن پرانرژی فوتبال، یا یک سخنران پرحرارت سیاسی به کار میرود. این مفهوم، کاربردی در رواندرمانی ندارد، وگرنه کدام درمانگری خود را کند و فاقد روح معرفی میکرد و پویا نمیدانست. من بر مفهوم فنی پویا تمرکز میکنم که البته نیرو و قدرت در آن مستتر است، ولی از کارکرد نمادین فروید سرچشمه میگیرد و اشاره به نیروهایی دارد که تعارض آنها در درون انسان، منتهی به شکلگیری تفکرات، هیجانات، و رفتارهای او میشود.
پویا پانا
به دانشجویان اندرز میدهم که به جای فرقهگرایی، به تکثرگرایی درمانی که در آن، مداخلات مؤثر، از میان گرایشهای گوناگون درمانی استخراج میشود، متوسل شوند.
احسان رضاپور
پدر روحانی در کتاب برادران کارامازوف اثر داستایوسکی میگوید انسان همواره به دنبال جادو، معما، و اقتدار است. شفادهندگان در طول تاریخ، با آگاهی از این واقعیت، مهارت خود را در پرده اسرار پنهان کردهاند و آموزش و تمرین جادوگری همواره امری اسرارآمیز به حساب میآمده است. پزشکان غربی نیز قرنهاست، از ابزاری بهره میبرند که برای القای ابهت و به حداکثر رساندن تأثیر تخیلی و غیرواقعی طراحی شدهاند. روپوش سفید، دیوارهای مزین به دانشنامههای معتبر و نسخههای لاتینی، از این مقوله محسوب میشوند.
کاربر ۵۶۳۹۴۴۲
هری استک سالیوان، اریش فروم، و کارن هورنای، از نظریهپردازان و پیروان پدیده بین فردی، به گونهای با زبان و روشهای درمانی ما ترکیب یافتهاند، که همه ما، ناخودآگاهانه «نئو فرویدی» به حساب میآییم،
✿tanin
من همواره افکار و احساسات مثبتی را که راجع به بیماران دارم، بر زبان میآورم. این تفکرات، گسترهای بزرگ از ویژگیهای آنها، از جمله مهارتهای اجتماعی، کنجکاویهای روشنفکرانه، ملایمتها، وفاداری به دوستان، فصاحت، جسارت مقابله با دیوهای درون، میل به ایجاد تغییر، تمایل به افشای خویشتن، عشق به فرزندان، احساس مسؤولیت در درهم شکستن دور باطل رفتاری ناهنجار و تصمیم به تحویل ندادن سیبزمینی داغ به نسل بعد را در بر میگیرد. هرگز نباید خست نشان داد.
احسان رضاپور
آندره مالرو، نویسنده فرانسوی از زبان کشیشی روستایی که چندین دهه به اعتراف مردم گوش داده بود، آنچه را از ماهیت انسان آموخته است، چنین خلاصه میکند: «... نخست اینکه افراد بشر بیشتر از آنچه بتوان تصور کرد ناخشنود و اندوهگین هستند و چیزی با عنوان انسان رشدیافته، وجود ندارد...»
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
دارد. همه ما در این میدان بزرگ حضور داریم و هیچ درمانگر، یا حتی انسانی، در مقابل مصیبتهای زندگی از ایمنی کافی برخوردار نیست.
زینب دهقانی
هنگامی که مسیر پیشرفت را به عنوان دانشجوی جوان رشته رواندرمانی میپیمودم، مفیدترین کتابی که خواندم، رواننژندی و رشد انسان اثر کارن هورنای بود. سودمندترین مبحث آن کتاب نیز، به این باور اشاره داشت که: نوع بشر تمایلی ذاتی به پژوهش و درک خویشتن دارد. هورنای بر این باور است که اگر موانع برطرف شوند، انسان میتواند مسیر خود را به سوی بلوغ بگشاید و به صورت فردی کاملاً آگاه درآید، درست همچون دانهای که تبدیل به درخت بلوط خواهد شد.
زینب دهقانی
رواننژندی و رشد انسان اثر کارن هورنای بود.
زینب دهقانی
به نظر میرسد نوع بشر، مخلوقی در جستجوی مفهوم باشد، ولی به دلیل بداقبالی، به درون جهانی فاقد مفهوم پرتاب شده است
زوزو
فروید شصت و پنج سال پیش به درمانگران توصیه کرد که هر پنج سال، یک بار به روانکاو مراجعه کنند، زیرا باور داشت آنها پیوسته در معرض مخاطرات ناشی از سرکوب امیال قرار میگیرند که به همان اندازه قرار گرفتن فرد در برابر اشعه ایکس، خطرناک است. موافقت یا مخالفت با نظریه فروید در زمینه نگرانی برای سرریز شدن نیازهای غریزی سرکوبشده درمانگر، تأثیری در مخالفت با این باور او ندارد که خودکاوی درونی درمانگر، باید تا ابد ادامه یابد.
Moha
نگرش درمانگر به دنیا نیز به نوبه خود، انزوا میآورد. درمانگران همواره به روابط به گونهای متفاوت مینگرند. آنها معمولاً در مقابل تشریفات اداری و اجتماعی، صبور نیستند و نمیتوانند مواجهه سطحی و گذرا و گفتگوهای کوتاه محفلی را تحمل کنند. تعدادی از درمانگران در مسافرتها میکوشند با سایر افراد تماس برقرار نکنند و نگویند چه تخصصی دارند. یکی از دلایل این امر، هراس از واکنشهای تحریفشده مردم عادی است. نه تنها هراس بیدلیل افراد از درمانگران و کمبها دادن به آنها، بلکه این توقع که هر درمانگری میتواند اندیشههای سایرین را بخواند و راهکارهایی سریع برای مشکلات گوناگون ارائه دهد و بنابراین باید برای چنین افرادی ارزش زیادی قائل شد، درمانگران را خسته و آزرده میکند.
Moha
«چه احساس شگفتانگیزی بوده! مثل ورود دوباره به زندگی است، مگر نه؟ میدانم چرا نمیخواهی این ذهنیت را از دست بدهی. باید ببینیم چه رویدادی موجب تجربه کردن دوباره این حالت شده. بگو چند هفته پیش، قبل از این تجربه عشقی، زندگی را چگونه میگذراندی؟ آخرین بار، چه زمانی چنین عشقی را تجربه کردی؟ عاقبتش چه شد؟»
بهتر است به جای محبوب، بر حال و هوای عاشقی تمرکز کنیم. در واقع تجربه و وضعیت هیجانی عشق است که انسان را مجذوب میکند، نه خود معشوق. همواره برای بیماران رنجدیده از عشق، صحت این سخن نیچه بر من ثابت شده است:
«انسان بیشتر از آنچه عاشق محرکه اشتیاق باشد، عاشق اشتیاق خویش است.»
Moha
جدال عشق نیز همچون مبارزه مذهبی، هرگز به پیروزی نمیانجامد. شباهتهای زیادی میان احساس عشق و خلسه مذهبی میتوان یافت. یکی عشق را حال و هوای حضور در نمازخانه سیستین واتیکان میبیند، و یکی دیگر حالتی آسمانی و ابدی. باید شکیبایی پیشه کنید و اجازه بدهید بیمار به کشف نامعقول بودن احساساتش و رهایی از شیفتگی نایل آید و آن را به زبان آورد. هرگاه با چنین وضعیتی مواجه میشوم، سخنان بیمار را با دقت به ذهن میسپارم و اگر بیمار به شرایط پیشین بازگردد، همین سخنان را به او یادآوری میکنم.
Moha
عبارت زیر، به شکلی ویژه به تجربه عشق اشاره میکند:
«نوعی از خود بیخود شدن وسواسگونه و ذهنیتی افسونشده، که همه زندگی فرد را به تصرف درمیآورد.»
Moha
ما میخواهیم به حقیقت مطلق دست یابیم، زیرا تحمل پریشانی حاصل از بوالهوسیهای هستی را نداریم. نیچه، آن را اینگونه تفسیر میکند: «حقیقت، توهمی است که در غیاب آن، یک گونه مشخص از موجودات، قادر به زنده ماندن نیست.»
ما خود را در جستجوی درونی برای یافتن راه چاره تدهین کردهایم؛ خود را از نیاز به «جزئی از کل بودن» انباشتهایم؛ و متعصبانه باور داریم که تفسیر، دستکم نوعی از تفسیر، امکانپذیر است. این باور، میتواند هر موضوعی را تحملپذیر، و ما را در احساس سلطه و قدرت، غوطهور سازد.
Moha
نیچه میگوید: «هرگاه تصور میکنیم تفکرات درخشانی بر زبان آوردهایم، همزمان چگونگی تجلی یافتن احساس آن را در چهره فردی دیگر، در ذهن به تصویر میکشیم.»
Moha
همین پرتگاه آزادی و درک نیستی در قلب هستی، اضطراب ژرف را به همراه میآورد.
Moha
نخست به خاطر بسپارید که درمان، یعنی بررسی ژرف و گسترده مسیر و مفهوم زندگی. با این آگاهی که مرگ در اکنون هستی انسان قرار دارد و مرگ و زندگی باهم پیوستگی دارند، چگونه میتوان آن را نادیده انگاشت؟ از زمانی که انسان به نوشتن تفکرات خود همت گماشت، دریافت که آنچه موجود است، به زوال میپیوندد و از این زوال میترسید. باید راهی یافت که به رغم هراس از زوال، بتوان زندگی کرد.
افراد رواندرمانگر هرگز نمیتوانند سخنان متفکران بزرگ را در این زمینه که برای خوب زندگی کردن، باید خوب مردن را یاد گرفت، فراموش کنند.
Moha
حجم
۲۵۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
حجم
۲۵۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
تومان