بریدههایی از کتاب می توان شاد بود حتی در سختی ها
۴٫۷
(۶)
من معتقدم منظور او این است که برای دیدن راهحل باید از مشکل فاصله بگیریم. فاصله گرفتن به معنی دست کشیدن از تمرکز بر مشکل است.
احتمالاً این تجربه را دارید که در تلاش برای یافتن جواب سؤالی بیش از حد به چیزی فکر کردهاید. مدتها در مورد آن فکر کردهاید، در نهایت دست از فکر کردن برداشتهاید و از پنجره به بیرون نگاه کردهاید و متوجه منظرهای زیبا شدهاید یا برای استراحت در وان آب گرم فرو رفتهاید. در همان لحظه پاسخ به ذهن شما خطور کرده است، بعد به وجد آمدهاید و فریاد زدهاید: «درست است خودش است! این همان جوابی است که دنبالش بودم.»
احمد زرگانی
تقریباً همه ما در تلاش برای حل مشکلاتی که در زندگیمان رخ دادهاند روند مشابهی را پشتِ سر گذاشتهایم. یکی از دوستانم این روند را اثر گلوله برفی مینامد. وقتی در مورد مشکلی فکر کنیم، آن مشکل در ذهن ما رشد میکند. وقتی مشکل رشد میکند، فکر میکنیم بدتر شده؛ چون اکنون آن را واضحتر و با جزئیات بیشتر میبینیم؛ زیرا در مقایسه با گذشته بخش بیشتری از مشکل را میبینیم معضل بزرگتر میشود تا اینکه در مورد آن با دوستان و اعضای خانواده صحبت میکنیم. پس از مدت کوتاهی آنها با ما موافقت میکنند. حالا واقعاً دچار مشکل شدهایم!
اینشتین میگوید، راهحل مشکل هرگز از همان میزان درکی که مشکل را ایجاد کرده پدید نمیآید.
احمد زرگانی
اما وقتی فِرِد متوجه شد افکارش نه به نفعش که علیه او عمل میکنند، یک قدم به عقب برداشت، سرعتش را کاهش داد و ذهنش را آرام کرد. وقتی سردرگمی او کاهش یافت، به حس مثبت در خود و راهحل مشکلش پی برد. وقتی فِرِد از توجه بیش از حد به مشکل مالی خود دست کشید، متوجه شد همیشه توانایی رفع آن را داشته است.
همچنین مشخص شد راهحل در نوع سرگرمیکه فِرِد چندین سال به آن مشغول بوده نهفته است. او با ذهنی آرام و دیدی گسترده متوجه شد میتواند این سرگرمی را به یک فرصت کاری تبدیل کند و این کار را نیز انجام داد. اکنون او پولی را که همیشه فکر میکرد نیاز دارد بهدست آورده است.
احمد زرگانی
فِرِد یکی از مراجعان من برای مشاوره نزد من آمد و دغدغه اصلی او نیز پول بود. او معتقد بود علیرغم تلاشهای مستمر هرگز نمیتواند برای خانواده خود پول کافی فراهم کند. فِرِد بیست سال گذشته را به نگرانی و تلاش برای پیدا کردن راهحلی مناسب گذرانده بود. او این افکار را بارها و بارها در ذهنش مرور کرده بود و هربار که این کار را انجام میداد، اندوهگین و ناامید میشد.
ناامیدی نه تنها شرایط ذهنیِ مفیدی نیست بلکه احتمالاً بیفایدهترین حالتی است که ممکن است در آن قرار بگیریم. وقتی ناامید هستیم، فکر کردن در مورد مشکلات فایدهای ندارد؛ چون مشکل به اندازهای به ما نزدیک است که اجازه نمیدهد راهحلی پیدا کنیم. اشتغال ذهنی فِرِد به پول که از روی حسن نیت بود صرفاً نه به پیدا کردن راهحل که به ناامیدی بیشتر منجر میشد.
احمد زرگانی
وقتی ذهن ما از دغدغهها پاک شود، پاسخها به شکلی که هرگز فکرش را نیز نمیکردیم بهذهن ما خطور میکنند. منطق چیزی اسرارآمیز است که به ما کمک میکند مسائل قدیمی را به شکلی جدید و غیرعادی ببینیم.
در این کتاب متوجه شدیم افکارمان با بیتوجهی متوقف میشوند و هرچه بیشتر در مورد شرایط خاصی فکر کنیم، آن شرایط واقعیتر و ترسناکتر به نظر میرسد. قطعاً مشکلات نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
ماجرای فِرِد
احمد زرگانی
تجزیه و تحلیل مشکلات
روش تجزیه و تحلیلی که مردم عمدتاً برای رفع مشکلات به کار میبرند، مستلزم ژرفاندیشی زیادی به امید یافتن راهحل است. در این رویکرد ما تلاش میکنیم در مورد مشکلات خود فکر کنیم، آنها را بفهمیم و تجزیه و تحلیل کنیم.
اما ماهیت مشکلات بهگونهای است که ما معمولاً در آنها گیر میکنیم و نمیتوانیم پاسخ را ببینیم. با وجود این، راهحلها زمانی به ذهن میرسند که مسائل را با نگاهی تازه ببینیم و به منطق خود اجازه دهیم زمام امور را بهدست گیرد. اگرچه این حرف عجیب به نظر میرسد؛ اما برای دیدن راهحل جدید باید دست از فکر کردن در مورد مشکل برداریم! باید بهجای بخش کامپیوتری مغز از بخش فرستنده استفاده کنیم.
احمد زرگانی
کسانی که حس خوبی دارند پاسخهایی را میبینند که هرگز در شرایط روحی بد به ذهنشان نمیرسید. آنها توانایی بیشتری برای رویارویی با هرگونه مشکلی دارند؛ چون انرژی خود را برای رفع مشکلات در شرایط روحی نامناسبی که پاسخی در آن وجود ندارد، صرف نمیکنند.
احمد زرگانی
برای مثال مدرک تحصیلی گرفتهایم، شغلی بهدست آوردهایم، مورد تأیید دیگران هستیم، ترفیع گرفتهایم، جوایزی دریافت کردهایم و افتخاراتی مشابه که فکر میکردیم ما را شادمان خواهند کرد؛ اما مدتی پس از بهدستآوردن آنها دوباره شادی خود را از دست دادهایم و برای تغییر شرایط و بهبود زندگی به دنبال راههای دیگری بودهایم.
راه رهایی از این تله روانشناختی این است که متوجه شویم مشکلات عمدتاً توسط حس ما و نه شرایط ایجاد میشوند. لحظهای که دست از تغییر شرایط برداریم و بهجای آن بر بهبود حس خود متمرکز شویم، مشکلات به تدریج از بین میروند.
احمد زرگانی
این امر مخالف تغییر شرایط است که طبق آن شادی به نتایج خاصی بستگی دارد. توانایی ما برای رفع مشکلات رابطه مستقیمی با توانایی ما برای دسترسی به عقل و منطقمان دارد که هر دو نیز از شرایط روحی خوب یا حس مثبت نشأت میگیرند.
کافی است موارد متعددی را به یاد بیاورید که در آنها شرایط تغییر کرد؛ اما متوجه شدید تغییر به تنهایی کلید رسیدن به شادی یا حل مشکلات نیست. اگر اینطور بود همه ما اکنون شاد بودیم و مشکلی نداشتیم. همه ما تغییراتی مثبت در شرایط خود ایجاد کردهایم.
احمد زرگانی
سن شما که یک ساعت پیش در شرایط روحی بد عذابتان میداد حالا اهمیتی ندارد. در شرایط روحی خوب راههای جدید و خلاقانهای برای استفاده از سنتان به نفع خود پیدا میکنید. مهارتهای خود را منحصربهفرد محسوب میکنید. در شرایط روحی بد همه این موارد مأیوسکننده به نظر میرسیدند.
در شرایط روحی خوب راههای جدیدی برای کسب درآمد به ذهن شما میرسند. خلاقتر و تیزبینتر میشوید، قدر مهارتهای خود را میدانید و گزینههایی را که در شرایط روحی بد قابل تشخیص نبودند میبینید.
بنابراین یکی از کلیدهای حل مشکلات این است که بدانید داشتن حس خوب در این امر بسیار مؤثر است؛ زیرا ابتدا حس خوب ایجاد میشود سپس مشکل رفع میشود.
احمد زرگانی
این موضوع در مورد سایر شرایط در زندگی نیز صدق میکند.
منتظر ماندن برای تغییر شرایط روحی، سادهتر و مؤثرتر از منتظر ماندن برای تغییر شرایط است، بنابراین منطقی است حل مشکلات را تا زمانی که حس بهتری داشته باشیم به تأخیر بیندازیم. در شرایط روحی مثبت به عقل و منطق خود دسترسی داریم. وقتی حس خوبی داریم، پاسخهایی که در شرایط روحی بد بههیچ عنوان به ذهنمان خطور نمیکنند واضح به نظر میرسند. همسرمان که ساعتی پیش ما را عصبانی میکرد حالا شوخطبع به نظر میرسد؛ راههای جدیدی برای برقراری ارتباط پیدا میکنیم؛ حتی ممکن است در شرایط روحی خوب متوجه شویم حس و حالمان به عدم موفقیت در برقراری ارتباط منجر میشدند.
احمد زرگانی
دیدگاه ما در مورد شرایط شخصیمان همیشه با شرایط روحی و احساساتمان تغییر خواهد کرد؛ بنابراین اگرچه گاهی اوقات تلاش برای ایجاد تغییر مثبت مناسب است؛ اما نباید تصور کنیم تغییر تنها راهحل ممکن است.
تقریباً همه افراد گاهی اوقات دورانی را تجربه میکنند که طی آن حس میکنند کاری را که انجام میدهند دوست ندارند؛ اما مردم متوجه نیستند که بیشتر مواقع کاری را که انجام میدهند دوست دارند؛ چون آنها در شرایط روحی بد به حس خود اعتماد میکنند از شغلی به شغل دیگر میپرند و فکر میکنند این کار رضایت بیشتری برایشان به همراه خواهد داشت؛ اما آنها در شرایط روحی بد شغل جدیدشان را هم دوست نخواهند داشت.
احمد زرگانی
در شرایط روحی بد اگر پول نداشته باشید به نظر میرسد انجام کاری خوشایند یا ارزشمند مستلزم پول زیادی است. در شرایط روحی خوب اینطور فکر نمیکنید و فعالیتهای لذتبخشی در حد بودجه خود، هر چقدر هم که کم باشد، پیدا میکنید. در شرایط روحی خوب هر چیزی را که برای داشتن حسی خوب لازم است در اختیار دارید. چیزهایی که نداریم کم اهمیت به نظر میرسند و بهخاطر چیزهایی که دارید خدا را شکر میکنید. در چنین شرایطی شما اهداف خود را دنبال میکنید؛ اما این جستوجو زندگیتان را خراب نمیکند. شما به سمت چیزهایی که میخواهید جذب میشوید و در عینحال از چیزهایی که دارید لذت میبرید.
احمد زرگانی
در همه این مثالها مشکل به شرایط روحی ربط دارد. وقتی در شرایط روحی بدی هستید فکر میکنید همسرتان بیش از اندازه ایراد میگیرد و هر پیشنهاد او را نوعی حمله تلقی میکنید. در شرایط روحی خوب همان کلمات از زبان همسرتان اصلاً آزارتان نخواهند داد. در شرایط روحی بد به نظر میرسد برخی عوامل مانند سن، جنسیت، نژاد، یا مذهب مانع لذت بردن از زندگی میشوند و بیدلیل به ناراحتی میانجامند. وقتی حس و حال خوبی دارید، فراتر از این ویژگیها و شرایط خود را میبینید، برای کسب تجربیات خوب نهایت تلاش خود را میکنید و به سمت فعالیتهایی که برایتان مناسبتر هستند جذب میشوید. در شرایط روحی خوب وقتی دیگران پیشنهادی ارائه میکنند بهجای اینکه آزرده شوید، متوجه واقعیتها و مسائل مهم میشوید.
احمد زرگانی
دور دوم دوباره مسئله را مطرح میکنید؛ اما این بار همسرتان آرام برخورد نمیکند و شما را به شروع جر و بحث متهم میکند. شما در جواب میگویید: «میبینی؟ باز هم داری ایراد میگیری.» و این ماجرا ادامه مییابد. فقط در صورتی که همسر خود را تغییر دهید ـ که معمولاً کار بسیار دشواری است ـ میتوانید مشکل را حل کنید.
نمونه بارز دیگری را در نظر بگیرید. مشکل این است که فکر میکنید برای انجام کاری بیش از حد پیر یا بیش از حد جوان هستید. امیدوارم در تغییر شرایط موفق باشید؛ اما نمیتوانید این کار را انجام دهید! اگر مشکلتان بیپولی باشد چه میکنید؟ تغییر این شرایط امکانپذیر است؛ اما میخواهید در این فاصله چه کنید؟ میخواهید تا زمانی که پولدار شوید نگران و ناراحت باقی بمانید؟
احمد زرگانی
تغییر شرایط و حل مشکلات
شرایط همیشه خنثی هستند. اگر آنها دلیل ایجاد مشکلات بودند همیشه ما را به یک نحو تحت تأثیر قرار میدادند؛ اما این اتفاق رخ نمیدهد. افکار و برداشتهای ما از شرایط به آنها جان میبخشند.
فرض کنید فکر میکنید همسر شما بیش از حد از شما ایراد میگیرد. در مدل تغییر شرایط برای حل مشکلات تنها راهحل قابل قبول این است که تلاش کنید رفتار همسر خود را تغییر دهید؛ بنابراین موضوع را با او مطرح میکنید؛ اما همسرتان با شما موافق نیست و میگوید: «تو بیش از حد حساس هستی.» حالا باید چه کنید؟
احمد زرگانی
به یاد داشته باشید شرایط روحی منبع تجربه هستند نه تأثیر آن. ما در شرایط روحی بد همیشه به مشکلات و دلیل وجود آنها تمرکز میکنیم. این مسئله تعجبی ندارد؛ چون شرایط روحی تأثیر زیادی بر برداشتهای ما دارند حتی انتظار میرود در شرایط روحی بد مشکلاتی ایجاد کنیم؛ اما باید یاد بگیریم بهجای گوش دادن یا اعتماد کردن به حس خود در آن لحظه، منتظر به پایان رسیدن شرایط روحی بد بمانیم. وقتی حس بهتری داشته باشیم، شرایط کاملاً متفاوت به نظر خواهید رسید و پاسخهای جدیدی به ذهن ما خطور میکند.
احمد زرگانی
ممکن است در شرایط روحی بد ازدواج خود را تله یا بار مسئولیتی سنگین در نظر آوریم؛ اما در شرایط روحی خوب آن را زندگی مشترک بینظیری بدانیم. شاید در شرایط روحی بد شغل خود را کسلکننده و کماهمیت تلقی کنیم؛ اما در شرایط روحی خوب همان شغل رضایتبخش و راهی شرافتمندانه و قابل قبول برای امرار معاش محسوب شود. در هر دو مثال و نمونههای فراوان دیگر شرایط ذرهای تغییر نکرده است. چیزی که تغییر کرده است، شرایط و نحوه نگرش ما به آن مسئله است. وقتی رابطه بین مشکلات و شرایط روحی را درک کنیم، متوجه میشویم راهحل مشکلات الزاماً ارتباطی به تغییر شرایط ندارد. وقتی حس و حالمان خوب است نه تنها شرایط مشابه را از جنبهای کاملاً متفاوت میبینیم بلکه راهحلهایی برای مشکلات داریم که در شرایط روحی بد نمیتوانستیم ببینیم.
احمد زرگانی
اما گزینه دیگری هم وجود دارد: درک مشکلات؛ این درک تصادفی نیست و در مورد همه مشکلات صدق میکند. در این فصل یاد میگیریم برای رفع مشکلات ابتدا با محدودیتهای رویکردهای معمول آشنا شویم سپس مؤثرترین راه را برای غلبه بر مشکلات یا پیشامدهای دردناک پیدا کنیم.
تصور کنید تغییر شرایط اصلیترین راه برای رفع مشکلات است. بیتردید گاهی اوقات شرایط ما در زندگی ایدهآل نیست. بهعلاوه، دیدگاه ما درخصوص شرایط خود نیز رابطه مستقیمی با حس و حال ما دارد و بر همان اساس متغیر است. ما بسته به احساساتمان شرایط را به اشکال مختلف میبینیم.
احمد زرگانی
۸: حل مشکلات
مشکل مشترک شما، من و همه این نیست که بفهمیم چه چیزی در زندگی منصفانه بوده ـ اگر اصلاً چیزی بوده باشد ـ بلکه مشکل دریافتن این است که چه چیزی میتواند منصفانه باشد و پس از آن، در حد امکانات خود در پی یافتن راهی برای منصفانه کردن آن باشیم.
رابرت براونینگ
هنگام تلاش برای حل هر مشکلی که در زندگی رخ میدهد باید چند نکته مهم را مورد توجه قرار دهیم. در این فصل به بررسی این نکته میپردازیم که چگونه به کمک درک پنج اصل عملکرد سالم، مشکلات را حل کنیم.
بهطور معمول مردم فکر میکنند حل مشکلات یا از تغییر شرایط یا از طریق فرایند طاقتفرسای فکر کردن امکانپذیر است؛
احمد زرگانی
حجم
۳۲۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۳۲۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
قیمت:
۶۹,۹۰۰
۲۰,۹۷۰۷۰%
تومان