بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب می توان شاد بود حتی در سختی ها | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب می توان شاد بود حتی در سختی ها

بریده‌هایی از کتاب می توان شاد بود حتی در سختی ها

۴٫۷
(۶)
۱۰: عادت‌ها و اعتیادات عادت، تفکری است که آن را به عنوان حقیقت پذیرفته‌اید. ریچارد کارلسون در کتاب دیگری با عنوان هر چیزی که می‌خورم لاغرم می‌کند به بررسی این نکته پرداختم که چگونه عادتی خاص ـ برای مثال پرخوری ـ شکل می‌گیرد و مشکل‌ساز می‌شود. در اینجا هدف من کلی‌تر است. امیدوارم پس از خواندن این فصل عادت‌ها ـ هر عادتی که دارید ـ را به شکلی درک کنید که به شما کمک کنند. در این قسمت از دو کلمه عادت و اعتیاد به عنوان مترادف استفاده می‌کنم تا رفتارهایی را توصیف کنم که از شما سر می‌زنند؛ اما اگر قدرت انتخاب داشتید، ترجیح می‌دادید آن‌ها را انجام ندهید. چون همه عادت‌ها به روش مشابهی شکل می‌گیرند مهم نیست می‌خواهید چه عادتی را ترک کنید.
احمد زرگانی
در این صورت زیبایی در مسائل ساده که مدت‌ها آن‌ها را بدیهی فرض می‌کردید، کودکانی که در کوچه بازی می‌کنند، نسیمی ملایم، افرادی که به دیگران کمک می‌کنند و مسائلی از این دست را با نگاهی تازه می‌بینید و آن‌ها را تحسین می‌کنید. وقتی شادی هدف شما باشد، می‌توانید صرف‌نظر از محیط اطراف آن را تجربه کنید. وقتی متوجه شوید چگونه رضایت را تجربه کنید، افکاری در سر نمی‌پرورانید که از این هدف شگفت‌انگیز شما را دور کنند. شادی یعنی همین اکنون. زندگی تمرین برای نمایشی نیست که قرار است در آینده روی صحنه برود؛ همین حالا و همین اکنون است. حس شادی که همه ما به ‌دنبالش هستیم همین حالا و در وجودمان نهفته است.
احمد زرگانی
مسئله مهم این است که اصول آن را درک کنید، در موردش فکر نکنید و صرفاً بدون تجزیه و تحلیل کردن به این حس توجه کنید. فکر کردن مستلزم تلاش است ولو این‌که این تلاش کم باشد. شادی مستلزم هیچ تلاشی نیست. در واقع شادی بیشتر به معنی رها کردن هرچه ناراحتی است. در واقع رها کردن، چیزی بیش از بی‌توجهی به افکارتان نیست. این‌که شادی از درون ما نشأت می‌گیرد، جمله‌ای کلیشه‌ای است؛ اما صحت دارد. شادی تنها راه و تنها پاسخی است که نیاز دارید. وقتی با عملکرد ذهنتان آشنا باشید، زیبایی زندگی را می‌بینید و درک می‌کنید. وقتی در شرایط روحی خوبی هستید، مسائلی که قبلاً اضطراری و ناراحت‌کننده بودند جزئی و بی‌اهمیت به نظر می‌رسند
احمد زرگانی
در این شرایط ذهنی ـ که همیشه در دسترس همه است ـ حتی اگر شرایط باب میل نباشد، می‌توانید شادی خود را حفظ کنید. شادی یک حس است نه نتیجه؛ اگر بدانید به دنبال چه چیزی باشید می‌توانید این حس را حفظ کنید، نه این‌که آن را از دست بدهید و جای دیگری به دنبالش باشید. وقتی شادی را تجربه می‌کنید، در موردش فکر نکنید. اگر در موردش فکر کنید شما را ترک خواهد کرد. اگر با اصول ذهنتان آشنا باشید، این مسئله مشکل‌ساز نخواهد شد. وقتی به‌آرامی به آرامش در زندگی‌تان پی می‌برید این حس زمان بیشتری با شما خواهد ماند و وقتی آن را از دست می‌دهید سریع‌تر به سمت شما باز خواهد گشت.
احمد زرگانی
شادی یک حس است نه یک نتیجه وقتی متوجه شوید شادی چیزی جز یک حس نیست، می‌توانید به افزایش آن کمک کنید. همچنین شما می‌توانید وقتی شادی را حس می‌کنید، آن را حفظ کنید. در واقع وقتی توجه خود را به حس شادی معطوف کنید، متوجه خواهید شد ذهن شما نسبتاً پاک و افکارتان پراکنده است. اگر ذهنتان مشغول باشد، نه به نتیجه یا ارزیابی شما که مشغول کاری است که انجام می‌دهید. منظورم این نیست که نباید فکر کنید بلکه منظورم این است که هنگام داشتن حس خوب به افکار مثبت، همچنین عقل و منطقتان دسترسی کامل دارید. در چنین شرایطی ذهن آزاد است و بیش از حد به محتوای افکار توجه نمی‌کنید.
احمد زرگانی
این مسئله فقط یک دلیل دارد. اگر ورزش کردن تکنیک‌ شما باشد اگر نتوانید ورزش کنید چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ حتی مهم‌تر از آن، ورزش کردن مساوی با شادی نیست. اگر بود، همه کسانی که ورزش می‌کنند همیشه شاد بودند درحالی‌که نیستند. این امر به این معنی نیست که تکنیک‌ها بد هستند؛ آن‌ها می‌توانند بنا به دلایل مختلفی مفید باشند؛ اما تکنیک‌ها به خودی خود قدرت این را که شما را شاد کنند ندارند. آن‌ها می‌توانند در رسیدن به اهداف به شما کمک کنند؛ اما حس شادی را ایجاد نمی‌کنند.
احمد زرگانی
این هدف به‌جای دیگری منتهی نمی‌شود؛ چون خود هدف است. اگر این خانم متوجه شود که شادی از درون نشأت می‌گیرد، می‌تواند به کمک عقل و منطقش تصمیم بگیرد ازدواج کند یا خیر. اگر او شاد باشد، ازدواجش موفقیت‌آمیز خواهد بود. در این صورت اگر او و همسرش تصمیم بگیرند بچه‌دار شوند فرزندشان در محیطی شاد و بدون این‌که لازم باشد منبع شادی کسی باشد بزرگ خواهد شد. این امر در مورد زندگی همه افراد شاد صدق می‌کند. شادی به زندگی‌ شاد و داشتن نگاهی مثبت به آن منجر می‌شود. رضایتی که به آداب یا تکنیک خاصی وابسته باشد دیری نمی‌پاید. اگر شادی خود را به انجام کاری خاص ربط دهید اغلب مواقع ناامید خواهید شد. افراد زیادی را می‌شناسم که می‌گویند: «من تمام کارهای خود را درست انجام می‌دهم پس چرا این‌قدر بد اقبالم؟»
احمد زرگانی
همان روند روحی که شادی شما را به شرایط خاصی ربط می‌دهد وقتی آن شرایط مهیا شد این روند را تکرار خواهد کرد. خانمی که معتقد است ازدواج کردن او را شاد ‌می‌کند پس از ازدواج شرایط جدیدی را در نظر خواهد گرفت. در این صورت ممکن است او تصور کند بچه‌دار شدن، خانه خریدن، ارتقا گرفتن یا هر چیز دیگری کلید شادی است. وقتی این روند تثبیت می‌شود، مردم عملکرد ضعیف خود را زیر سؤال نمی‌برند و از این‌که شاد نیستند تعجب می‌کنند. وقتی بتوانید شادی را تحت هر شرایطی حس کنید، متوجه خواهید شد که این حس همان چیزی است که تمام این مدت به دنبالش بوده‌اید.
احمد زرگانی
شادی خود را به شرایط ربط ندهید وقتی معتقدیم منبع شادی چیزی خارج از وجود خودمان است نمی‌توانیم آن را تجربه کنیم. اگر فکر کنیم برای این‌که شاد باشیم باید شرایط خاصی ایجاد شود، شادی خود را به تأخیر می‌اندازیم. بیشتر ما لحظات موقت شادی را تجربه ‌می‌کنیم؛ اما به آن‌ها توجه نمی‌کنیم و اجازه می‌دهیم از دست بروند. نمی‌توانیم حس شادی را به همان شکل که هست درک کنیم و ناخواسته به آن اجازه می‌دهیم از ما دور شود. دلیل این‌که این کار را انجام می‌دهیم این است که همیشه در جای دیگری به دنبال شادی می‌گردیم. هر وقت شادی را به شرایط ربط دهید آن را تجربه نخواهید کرد.
احمد زرگانی
ممکن است قبل از این‌که این مفهوم را درک کنید حس کنید باید نسبت‌به همه افکار منفی که به ذهنتان خطور می‌کنند ـ برای نشان دادن صداقت ـ واکنش نشان دهید؛ اما می‌توانید از واکنش به افکار منفی اجتناب کنید و قبل از این‌که بر اساس آن‌ها اقدام کنید منتظر ایجاد حسی خوب بمانید. اگر بتوانید منتظر بمانید متوجه خواهید شد که اگر نه همه اما بسیاری از افکار منفی‌ شما از بین خواهند رفت و جملاتی از این قبیل به خود خواهید گفت: «واقعاً که احمق بودم، او آدم بدی نیست. من چه فکر می‌کردم؟ و...» به‌علاوه برای تصمیم‌گیری نیز به عقل و منطق بیشتری دسترسی خواهید داشت.
احمد زرگانی
من فقط تلاش می‌کنم با احساسات خود صادق باشم صادق بودن با احساسات مفهومی نسبی است. آیا در شرایط روحی بد و پس از این‌که افکارتان شما را ناراحت کردند، می‌خواهید صادق باشید یا وقتی شاد و منطقی هستید؟ این تمایز بسیار حائز اهمیت است؛ چون زندگی و ابعاد مختلف آن با توجه به میزان آرامشتان بسیار متفاوت به نظر خواهند رسید. من افراد زیادی از جمله خودم را می‌شناسم که به صادق بودن خود مباهات می‌کردند؛ اما متوجه شدند صداقت یک ویژگی بسیار نسبی است. دقیقاً همان چیزهایی که در شرایط روحی بد ما را عذاب می‌دهند در شرایط روحی خوب و مثبت اصلاً به ما آزار نمی‌رسانند.
احمد زرگانی
از نظر این فرد صادق بودن با احساسات خود بسیار مهم است. شرایط روحی او مهم نیست، او افکاری منفی در مورد دوستش دارد و باید همین حالا این مسئله را به او بگوید! می‌خواهد این موضوع را تمام کند؛ در واقع می‌خواهد حالش خوب شود.
احمد زرگانی
تفاوت بین شادی و تخلیه روانی این است که فرد شاد به افکار منفی در مورد دوستش اهمیتی نمی‌دهد؛ چون می‌داند این افکار با توجه به شرایط روحی او تغییر می‌کنند. او می‌داند اگر افکارش صحت داشته باشند می‌تواند در زمان دیگری با دوستش صحبت کند؛ اما در حال حاضر بهترین کار این است که ذهنش را پاک کند و از مصاحبت با دوستش لذت ببرد. او می‌خواهد شاد باشد و نمی‌خواهد حس خوبی که در این رابطه دوستی وجود دارد را از بین ببرد. اما فردی که به تخلیه روانی تکیه می‌کند، می‌خواهد حتی‌الامکان در اسرع وقت افکارش را به زبان بیاورد. او در واقع نوعی افکار منفی‌ در مورد دوستش داشته و حس می‌کند باید آن‌ها را رها کند.
احمد زرگانی
شادی در مقابل تخلیه روانی گاهی اوقات برای رسیدن به شادی در مورد مشکلات خود صحبت می‌کنیم؛ اما حس آرامش ناشی از این کار موقت و نتیجه تخلیه روانی است و در نهایت نیز فایده‌ای ندارد. برای مثال، این امر پس از این‌که دق‌دلی خود را خالی می‌کنید یا یکی از دوستانتان را سرزنش می‌کنید رخ می‌دهد. بوم! هر چیزی که ما را آزار می‌داد از بین می‌رود، ذهن ما برای لحظه‌ای پاک می‌شود، و حس بهتری داریم. اما این‌کار درست مانند کوبیدن سرتان به دیوار است؛ به‌گونه‌ای که وقتی دست از این کار می‌کشید حس بهتری خواهید داشت؛ قطعاً حس بهتری خواهید داشت اما بهتر نیست که سرتان را به دیوار نکوبید؟
احمد زرگانی
در این صورت، ذهن برای به‌دست آوردن حس رضایت بیرون از خود به جست‌وجو می‌پردازد و چرخه ناراحتی ادامه می‌یابد. اگر رسیدن به خواسته‌ها ـ هر خواسته‌ای ـ می‌توانست دلیل شادی باشد همه ما می‌بایست همین حالا شاد بودیم؛ اما به یاد داشته باشید که بارها به چیزی که می‌خواسته‌اید رسیده‌اید با وجود این شادیتان داوم نداشته است. منظورم اجتناب از اهداف یا خواسته‌ها نیست؛ اما ابتدا باید شادی را حس کنید. هر چیزی که از حس شادی نشأت بگیرد شگفت‌انگیز است؛ اما رسیدن به خواسته‌ها به تنهایی به شادی منجر نمی‌شود.
احمد زرگانی
شادی و خواسته‌ها پیش‌بینی بهتر از نگرانی است؛ اما این به معنای شادی نیست. فکر کردن در مورد آینده و داشتن هدف کار خوبی است با این همه آن را با حس ساده و مستقل شادی اشتباه نگیرید. گاهی اوقات ممکن است درست پس از به‌دست آوردن چیزی که به دنبالش بوده‌اید چند لحظه احساس شادی کنید؛ اما برخلاف تصور عموم دلیل این شادی این نیست که به خواسته‌ خود رسیده‌اید بلکه دلیلش این است که از توجه به چیزی که نداشته‌اید اجتناب کرده‌اید. لحظه‌ای که دیدگاه خود را تغییر می‌دهید و دوباره به چیزهایی که می‌خواهید یا چیزهایی که ندارید متمرکز می‌شوید، آرامش و رضایت را از دست می‌دهید.
احمد زرگانی
این امر به آن معنا نیست که شما نمی‌توانید یا نمی‌بایست در مورد این مسائل یا مسائل دیگر فکر کنید؛ اما اگر ذهن خود را مشغول این افکار کنید، آرامش را قربانی خواهید کرد. البته این حس، حسی ذاتی است که با آن متولد شده‌اید و هنوز نیز به آن دسترسی دارید.
احمد زرگانی
اما به موارد معدودی از گذشته‌اش که مطلوب نبوده‌اند متمرکز می‌شود و به اندازه‌ای این افکار را باور دارد که به آن‌ها اجازه می‌دهد او را افسرده‌ کنند؟ فرد الف علی‌رغم گذشته تلخ خود، زندگی کاملاً مفید و شادی دارد در حالی‌که فرد ب نه به خاطر زندگی فعلی‌ که به‌دلیل افکاری که بیش از حد آن‌ها را جدی می‌گیرد عذاب می‌کشد. این فرد علی‌رغم زندگی به ظاهر ایده‌آل باید سال‌ها ناراحت، تحت درمان و نیازمند داروی آرام‌بخش باشد. اگر در مورد این‌که کسی به شما ظلم کرده بیش از حد فکر یا با دیگران صحبت کنید، شادی را حس نخواهید کرد. اگر مدام به این فکر کنید که وقتی ازدواج کنید یا وقتی فرزندانتان بزرگ شوند زندگی شما راحت‌تر خواهد شد، باز هم شادی را حس نخواهید کرد.
احمد زرگانی
اما شما نمی‌خواهید ناراحت باشید. به‌علاوه، گذشته‌ها گذشته. فقط خاطره‌ای بی‌فایده به‌جا مانده که شما آن را طی زمان در افکار خود حمل می‌کنید. اتفاقی که رخ داده در گذشته واقعی بوده؛ اما حالا نیست. می‌توانید از گذشته درس بگیرید؛ اما اشتباه است که مدام گذشته خود را به یاد بیاورید یا در جست‌و‌جوی شادی زندگی خود را بیش از حد تجزیه و تحلیل کنید. اگر این کار فایده داشت اکنون شاد بودید! تا به حال چند بار تلاش کرده‌اید راهی برای رسیدن به شادی پیدا کنید؛ اما موفق نشده‌اید؟ ترجیح می‌دهید کدام‌یک از این دو نفر باشید؟ فرد الف، که گذشته‌اش ناخوشایند بوده؛ اما با افکار و تأثیر آن‌ها بر خود آشنا شده است؟ یا فرد ب که زندگی‌اش ابتدا ایده‌آل بوده؛
احمد زرگانی
پاسخ‌های جدید به مشکلات قدیمی فقط با حس خوب به وجود می‌آیند. شادی به شما کمک می‌کند اطلاعات را در شکل‌های جدید و خلاقانه ببینید و تصمیمات منطقی و به موقعی بگیرید؛ این حس به شما امکان می‌دهد به‌جای این‌که با فراز و نشیب‌های زندگی کلنجار بروید از آن‌ها لذت ببرید و شما را ترغیب می‌کند از عقل و منطق خود استفاده کنید. ارائه نظریه‌هایی درخصوص این‌که چرا به شکلی خاص رفتار می‌کنید یا کندوکاو در گذشته برای یادآوری خاطرات ناخوشایند برای شما شادی به ارمغان نمی‌آورد بلکه شما را از این حس دور خواهد کرد؛ بسیار دورتر از جایی که می‌خواستید بروید. در حقیقت بیش از حد فکر کردن در مورد گذشته و مشکلات شما را متقاعد خواهد کرد که در واقع دلایل خوبی برای ناراحت بودن دارید.
احمد زرگانی

حجم

۳۲۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

حجم

۳۲۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

قیمت:
۶۹,۹۰۰
۲۰,۹۷۰
۷۰%
تومان