بریدههایی از کتاب می توان شاد بود حتی در سختی ها
۴٫۷
(۶)
سمت چپ این خط همانجایی است که بیشتر افراد معتقدند روابط با مشکل مواجه میشوند. حق با آنهاست. وقتی به سمت تحمل حرکت میکنیم، تلاش میکنیم به مشکلات رسیدگی کنیم؛ اما آنها بهندرت برطرف میشوند. اگرچه تحمل قطعاً از عدم تحمل خوشایندتر است؛ اما نشان میدهد اگر شما به دنبال روابط شاد و رضایتبخش هستید، دقیقاً باید کجای این خط باشید. تحمل دیگران و دیدگاه آنها در مورد جهان از نوعی برتری نامحسوس موضع یا دیدگاه ما حکایت میکند. با توجه به اطلاعاتی که در مورد نظامهای فکری و واقعیتهای متفاوت دارید، میدانید که باورهای شخصی شما در مورد زندگی و نحوه زندگی کردن نمیتواند از باورهای دیگران برتر باشد
احمد زرگانی
معمولاً رابطه ما با کسانی خوب است که فکر میکردیم هرگز نمیتوانیم به آنها علاقهمند باشیم. وقتی این اصل را بپذیرید بهجای اینکه از تفاوتهای فردی سرخورده و عصبانی شوید، آنها را از دیدگاهی جدید میبینید و نه تنها در دیگران بلکه در خود نوعی معصومیت حس میکنید. در نتیجه باورهای هر دو طرف تعدیل میشود، شما قدر یکدیگر را بهتر میدانید و حسی زیبا و مثبت در زندگی پیدا میکنید.
اصل واقعیتهای متفاوت را میتوان به این شکل روی یک خط نشان داد:
احمد زرگانی
درک واقعیتهای متفاوت به شکلی انکارناپذیر ما را به کسانی که میشناسیم و دوست داریم نزدیک میکند. این امر به ما کمک میکند دیگران را درک کنیم و جذاب و خوشبرخورد باشیم. وقتی متوجه شویم که باورهای ما در مورد زندگی از نظامهای فکریمان نشأت میگیرند و الزاماً واقعیت را نشان نمیدهند، دیگران به طرف ما جذب میشوند.
دلیل این امر این است که همه ما علاقه خاصی به اثبات باورهای خود داریم؛ اما نظامهای فکری ما و دیگران دوست ندارند تهدید یا دستکاری شوند. وقتی به کسی نزدیک میشوید اگر هدف شما تغییر باورهای او نباشد و به دیدگاه او نسبتبه زندگی احترام بگذارید، حالت تدافعی از بین میرود و دلها به روی هم باز میشوند. افرادی که اصل واقعیتهای متفاوت را با تمام وجود میپذیرند، روابطی دارند که بیش از آنچه تصور میکردند رضایتبخش است.
احمد زرگانی
حالت تدافعی از بین میرود و دلها به روی هم باز میشوند
احمد زرگانی
آیا معتقدید دیدگاه شما از زندگی، تنها واقعیت موجود و انکارناپذیر است؟ یا درک میکنید که باورها و تفسیرهای فعلی شما از زندگی از نظام فکریتان نشأت میگیرند و اگر اطلاعات موجود در این نظام فکری متفاوت باشند، نتیجهگیریهای شما هم متفاوت خواهند بود؟ موضوع این نیست که باورها یا ایدههای معینی را درست یا غلط فرض کنیم بلکه صرفاً باید درک کنیم باورها از کجا میآیند و داشتن دیدگاهی متفاوت از دیدگاه دیگران اجتنابناپذیر است. وقتی اصل واقعیتهای متفاوت را درک کنیم، میتوانیم هر باور یا نظری داشته باشیم، با این تفاوت که در این صورت باورهای شخصی ما و مخالفت دیگران با آنها به خصومت یا ناراحتی منجر نخواهد شد.
احمد زرگانی
ذهن ما اطلاعات فعلی را کاملاً بر اساس اطلاعات قبلی پردازش میکند. هیچ راهی برای اجتناب از واقعیتهای متفاوت وجود ندارد؛ اگر این امر ناگزیر را نپذیریم یا درک نکنیم سرخورده میشویم و شاید حتی زندگی خود را خراب کنیم. اطلاع از این اصل و درک آن میتواند سرچشمه منطق، شادی و شوخطبعی باشد.
درک واقعیتهای متفاوت به این معنی نیست که شما باید از نظرات یا باورهای خود صرفنظر کنید. باورها و نظرات به خودی خود خنثی هستند. آنها جنبهای جالب، ارزشمند و مهم از زندگی به شمار میروند. عنصر مهم در شادی، سلامت روانی و رضایت فردی، رابطه شما با باورها و نظراتی است که برای خویش برگزیدهاید.
احمد زرگانی
واقعیتهای متفاوت یکی از امور ناگزیر هستند
کلید پذیرفتن و دیدن زیبایی نهفته در واقعیتهای متفاوت این است که به طبیعی بودن این فرایند پی ببریم. دیدگاه ما بر اساس شرطیشدن و نظامهای فکریمان است. ذهن شما شرایط را با توجه به چیزهایی که از قبل میداند یا درست فرض میکند تفسیر میکند؛ چون شما اطلاعات خاص و حقایق خاصی را از گذشته خود دارید، تعبیرتان از شرایط بر همان اساس تغییر خواهد کرد. گویی ذهن شما یک سیستم کامپیوتری پیچیده است و درست مانند کامپیوتر، تفسیر دادهها به ورودیهای قبلی بستگی دارد. این امر در مورد همه ما صدق میکند.
احمد زرگانی
چقدر زیبا! دیگر باید چه اتفاقی بیفتد که متوجه شوی مردم دنبال فرصت میگردند تا از دیگران تعریف کنند؟!» مرد با تعجب به همسرش نگاه میکند و میگوید: «تعریف و تمجید؟ راجع به چه چیز حرف میزنی؟ آن مرد داشت به کلاه آن زن بیچاره میخندید!»
به محض اینکه متوجه شویم جریان از چه قرار است این سوءتفاهم جالب رفع میشود. تنها کاری که باید انجام دهیم این است که این حقیقت را بپذیریم که هریک از ما زندگی را بر اساس واقعیتهای متفاوت و تعبیر خود از زندگی، همچنین بر اساس ملاکهای خود میبینیم. هیچیک از ما دیدگاه خود را زیر سؤال نمیبریم؛ چون نظر ما همیشه درست به نظر میرسد. به هر طرف که نگاه کنیم نمونههایی میبینیم که مدام ثابت میکنند حق با ماست.
احمد زرگانی
زن و شوهری را در نظر بگیرید که بیست سال پیش ازدواج کردهاند. مرد مردم را ذاتاً عیبجو میداند؛ اما همسرش باور دارد آنها عمدتاً قصد تعریف و تمجید از یکدیگر را دارند. آنها چندین سال در مورد این موضوع با هم بحث کردهاند؛ مرد به نمونههای بیشماری از این که مردم عیبجو و پرخاشگر هستند اشاره میکند. در ازای هر مثالی که او میزند همسرش برای اثبات دیدگاه خود به همان تعداد مثال میزند. هیچیک متوجه نمیشوند چرا طرف مقابل توانایی درک حقیقت را ندارد. یک روز که آنها در رستوران هستند بهطور تصادفی میشنوند که گارسونی به گارسون دیگر میگوید: «کلاه خانمی را که پشت میز شماره دو نشسته است دیدی؟ وای!» زن بلافاصله رو به همسرش میکند و میگوید: «میبینی؟ این هم یک نمونه دیگر از اینکه مردم از دیگران تعریف و تمجید میکنند.
احمد زرگانی
منظور از اعتقاد به این موضوع این نیست که خود را به این نوع فکر کردن مجبور کنید بلکه باید درک کنید که از دیدگاه روانشناختی تفاوت بین افراد و دیدگاه آنها در مورد زندگی کاملاً منطقی است.
وقتی اصل واقعیتهای متفاوت را درک کنید، دلیلی ندارد حرفها و کارهای دیگران را به دل بگیرید. مردم تمام عمر تلاش میکنند ثابت کنند دیدگاه شخصی آنها در مورد زندگی منطقی، واقعبینانه و درست است. این بُعد از نظامهای فکری ـ یعنی اصرار بر معتبر بودن ـ به نمونههای بیشماری برای اثبات حقانیت خود اشاره دارد. وقتی این اصل را درک کنید متوجه میشوید تلاش برای تغییر دیگران یا حتی بحث با آنها بیفایده است. اگر بحث کنید طرف مقابل معمولاً به اندازهای اطمینان دارد حق با اوست که حتی ممکن است مانند نمونه زیر از استدلالهای شما برای اثبات دیدگاه خود استفاده کند.
احمد زرگانی
تلاش برای تغییر دیگران بیفایده است
مشکل در رابطه افراد اساساً به دو شکل رخ میدهد. ما یا اینگونه فکر میکنیم که دیگران مسائل را مانند ما میبینند؛ اما نمیتوانیم واکنش آنها را درک کنیم و دلگیر میشویم یا معتقدیم دیگران باید مسائل را مانند ما ببینند؛ چون ما واقعیت را به همان شکل که هست میبینیم. وقتی اصل واقعیتهای متفاوت را درک کنیم از این عوامل مشکلساز در روابط رها میشویم. دیگران نه تنها نباید مسائل را مانند ما ببینند بلکه در واقع نمیتوانند این کار را انجام دهند. ماهیت نظامهای فکری افراد باعث میشود نتوانند مسائل را مانند یکدیگر ببینند. این درک جدید ما را از برداشتهای اشتباه رها میکند و حس شادی را به وجود ما بازمیگرداند. اینکه بگوییم تنوع، چاشنی زندگی است یک چیز است؛ اما درک و اعتقاد به آن چیز دیگری است
احمد زرگانی
آشنایی با این اصل میتواند مانع جر و بحث بین افراد شود. وقتی انتظار داریم افراد مسائل را به شکلی متفاوت ببینند، وقتی بپذیریم آنها عملکرد متفاوتی خواهند داشت و وقتی درک کنیم دیگران نسبتبه محرکی مشابه در مقایسه با ما واکنش متفاوتی نشان خواهند داد، درک رفتار خود و دیگران به نحو چشمگیری افزایش مییابد. به محض اینکه انتظار دیگری داشته باشیم، اختلاف به وجود میآید. این امر در مقیاس کوچک بین دو نفر و در مقیاس بزرگ در مواردی مانند روابط بین کشورها صدق میکند. میتوانیم نمونههایی از این اصل را همهجا ببینیم. وقتی به انتظارات خود توجه نمیکنیم، میتوانیم رفتار منحصربهفرد دیگران را کاملاً درک کنیم، حس خوبی در خود ایجاد کنیم و شانس برقراری روابط خوب با دیگران را به حداکثر برسانیم.
احمد زرگانی
در دو فصل قبل مطالبی را در مورد دو بُعد اصلی عملکرد روانشناختی افراد، یعنی افکار و شرایط روحی، آموختیم؛ زیرا افراد افکار و شرایط روحی مختلفی دارند و غیرممکن است حتی دو نفر با فرهنگهای مشابه یا متفاوت، مسائل را دقیقاً به یک شکل ببینند. این قانون هیچ استثنایی ندارد. هر نظام فکری منحصربهفرد است و از طریق روند فکر کردن که به اطلاعات دریافتشده بستگی دارد شکل میگیرد. والدین ما، تجربیات ما، برداشتهای ما، حافظه ما، درک گزینشی ما، وضعیت ما، شرایط روحی ما و بسیاری عوامل دیگر در تعیین نظام فکری ما نقش دارند. نظامهای فکری بیشمارند و تشابه کامل بین آنها غیرممکن است.
احمد زرگانی
۳: اصل واقعیتهای متفاوت
ما شرایط را به شکلی که هستند نمیبینیم، به شکلی که خود میخواهیم میبینیم.
آناییس نین
اگر به کشورهای دیگر سفر کرده باشید، از تفاوت فراوان بین فرهنگها آگاه هستید. حتی کسانی که سفر نکردهاند احتمالاً از طریق برنامههای تلویزیون، فیلمها یا کتابها با این تفاوتها آشنا شدهاند. طبق اصل واقعیتهای متفاوت، تفاوت بین افراد درست به اندازه تفاوت بین فرهنگها گسترده و پیچیده است. بر اساس این اصل، از افراد دارای فرهنگهای مختلف انتظار نداریم شرایط را مانند ما ببینند یا عملکردی مشابه عملکرد ما داشته باشند؛ چون تفاوتهای فردی در نظامهای فکری ما مانع این امر میشوند. موضوع تحمل تفاوت در رفتارها نیست، بلکه موضوع این است که درک کنیم واقعاً نمیتوان انتظار دیگری داشت.
احمد زرگانی
دسترسی به سلامت روانی مانند هر چیز دیگر با تمرین سادهتر میشود. هرچه بیشتر به حس زیبای شادی اطمینان داشته باشید، حفظ این حس برای زمان طولانی سادهتر میشود، بنابراین تلاش کنید بهجای تجزیه و تحلیل شرایط روحی بد، نادیده گرفتن آنها را تمرین کنید تا سریعتر از بین بروند. شرایط روحی بد، افکار شما را تحریف میکنند. این شرایط را به عنوان بخشی از زندگی بپذیرید و نهایت تلاش را برای نادیده گرفتن آنها به کار بگیرید، در این صورت عملکرد روانشناختی سالم در زندگی شما بیشتر میشود.
احمد زرگانی
اغلب مواقع چند دقیقه فاصله گرفتن از مشکل تنها چیزی است که برای کاهش شدت مشکل نیاز دارید. در واقع شرایط روحی شما و نه تأثیر آنها، دلیل اصلی بیشتر اختلافنظرها و مشکلات است. همواره به خاطر داشته باشید ابتدا شرایط روحی رخ میدهند. ضمن اینکه در شرایط روحی خوب، وضعیت مشابه کاملاً متفاوت به نظر میرسد.
در موارد نادری که ناگزیرید در شرایط روحی بدِ خود یا دیگران با فردی روبهرو شوید، مهمترین نکتهای که باید بدانید این است که متوجه باشید در شرایط روحی بد هستید و دید شما از وضعیت، مشکوک و محدود است. این شناخت به شما اجازه میدهد تعادل خود را حفظ کنید.
احمد زرگانی
در این صورت حتی اگر حس کنید مجبورید اقدامی جدی انجام دهید، مناسبترین راه را انتخاب خواهید کرد. اگر بخواهید در مورد چیزی که شما را آزار میدهد گفتوگو کنید، زمان مناسب برای انجام اینکار در شرایط روحی مناسب است. اصل شرایط روحی به ما میگوید نباید از رویارویی اجتناب کنیم مگر در مواقعی که افسرده هستیم. این اصل سادهترین، خوشایندترین و پربازدهترین راه برای لذت بردن از زندگی را پیش روی ما قرار میدهد.
یکی دیگر از ابعاد سردرگم کننده اصل شرایط روحی این است که گاهی اوقات شما فکر میکنید وقتی در شرایط روحی بد هستید باید با دیگران روبهرو شوید. اگرچه این کار گاهی اوقات درست است؛ اما به اندازهای که شما فکر میکنید متداول نیست
احمد زرگانی
این شرایط ما را ترغیب میکنند ته و توی مسائل را دربیاوریم، معنی خاصی برای حرفهای دیگران قائل شویم و احساسات خود را به نحو نامناسب ابراز کنیم؛ اما احساساتی که در شرایط روحی بد دارید احساسات واقعی شما نیستند بلکه صرفاً احساساتی هستند که شما و دیگران در شرایط روحی بد حس میکنید. تنها احساساتی که در شرایط روحی بد تجربه خواهید کرد احساسات منفی هستند؛ بنابراین اعتماد به این احساسات و رفتار بر اساس آنها منطقی نیست. راهحل این است که منتظر بمانید شرایط روحی شما بهتر شود و بدانید که این اتفاق به خودی خود رخ خواهد داد. هر چه در شرایط روحی بد توجه کمتری به افکار خود داشته باشید روحیه شما سریعتر بهبود مییابد. در این زمان و فقط در این زمان، احساسات منطقی نمایان میشوند.
احمد زرگانی
مشکلات خود را در شرایط روحی خوب حل کنید
اگر کسی در شرایط روحی بد باشد و ما با او کاری داشته باشیم نتیجه اجتنابناپذیر این است که آن فرد حالت تدافعی به خود خواهد گرفت، آزرده خواهد شد و صحبتهای ما را نخواهد پذیرفت. این امر در مورد خود ما هم صدق میکند. اگر در شرایط روحی بد تلاش کنیم مشکلی را برطرف کنیم یا تصمیم مهمی بگیریم احتمالاً سرخورده و از رفتارمان پشیمان خواهیم شد.
وقتی در شرایط روحی بد هستیم، به منطق خود دسترسی نداریم. بُعد سردرگم کننده این اصل این است که ما در شرایط روحی بد میخواهیم مشکلات خود را حل کنیم و با دیگران روبهرو شویم. این وسوسه همیشه وجود دارد. شرایط روحی بد به سردرگمی و رنجش منتهی میشود.
احمد زرگانی
بُعد عملی این خبر خوب این است که از این به بعد هر وقت در شرایط روحی بد قرار گرفتید میتوانید آنها را تشخیص دهید و بپذیرید. تأثیر شرایط روحی بد و جنبه منفی و مشکلآفرین این شرایط را درک کنید. به دلیل ماهیت شرایط روحی وقتی در این شرایط هستید نمیتوانید مسائل را به شکل متفاوتی ببینید؛ اما میتوانید یاد بگیرید نسبتبه خود و افکاری که در شرایط روحی بد دارید، بیاعتماد شوید. اگر زمانی که در شرایط روحی بد هستید یک مشکل واقعی وجود داشته باشد نگران نباشید، وقتی شرایط روحیتان بهتر شود، مشکل همچنان بر سر جای خود باقی است و شما میتوانید راهحل مناسبی برای آن بیابید. در این صورت، آمادگی بیشتری برای رفع آن خواهید داشت. به خاطر داشته باشید توجه بیش از حد به افکار خود در شرایط روحی بد منطقی نیست؛ این کار صرفاً شما را از حس رضایت دور میکند.
احمد زرگانی
حجم
۳۲۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۳۲۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
قیمت:
۶۹,۹۰۰
۲۰,۹۷۰۷۰%
تومان