بریدههایی از کتاب می توان شاد بود حتی در سختی ها
۴٫۷
(۶)
آخرین دیدار با استیسی
بیایید برای آخرین بار استیسی و افکار او در مورد تصمیم والدینش مبنی بر استخدام پرستار سرخانه در دوران کودکی او را در نظر بگیریم؛ چون استیسی هدف واقعی احساسات خود را نمیدانست، از روی سادگی معتقد بود چون حس بدی دارد حتماً فکر کردن بهدلیل این حس بسیار باارزش است. او معتقد بود افکارش حتماً حقیقت را در مورد پدر و مادرش نشان میدهند؛ بنابراین هرچه بیشتر به فکر کردن و غصه خوردن ادامه میداد، حس بدتری پیدا میکرد تا اینکه متقاعد میشد افکار منفیاش موجه هستند و او حق دارد عصبانی باشد.
احمد زرگانی
احساسات مانند فشارسنجی هستند که به شما میگویند زندگی را در چهارچوب نظام فکری یا در چهارچوب شرایط روحی طبیعی تجربه میکنید. اگر حس افسردگی، خشم یا سرخوردگی داشته باشید، این احساسات نشان میدهند افکارتان به نقص عملکردی دچار شدهاند و شما زندگی را آنطور که باید تجربه نمیکنید. پس افکار خود را رها کنید، پارازیتها را نادیده بگیرید و برای پاک کردن ذهن به تغییرات روی بیاورید. در واقع شما باید از حالت کامپیوتری خارج و به حالت فرستنده وارد شوید. به یاد داشته باشید شما فقط به اندازه یک فکر از حس خوب فاصله دارید.
احمد زرگانی
عملکرد سالم به شرایط ما بستگی ندارد
همه ما هر وقت بخواهیم، به عملکرد سالم دسترسی داریم. کافی است بدانیم این عملکرد مستقل از شرایطی است که در آن قرار داریم. اطلاع از این موضوع به ما امکان میدهد حتی وقتی اوضاع خوب پیش نمیرود، حس خوبی داشته باشیم. تا زمانیکه ذهن بر روی نگرانیها متمرکز نباشد، عملکرد سالم ادامه مییابد و آرامش ما حفظ میشود. با این حس مثبت آمادگی خواهیم داشت به شکل مؤثری به همه ابعاد زندگی بپردازیم. با این همه لحظهای که ذهن از این حالت خارج میشود و به نظام فکری بازمیگردد، آرامش از دست میرود و دوباره زندگی را به شکل مجموعهای از مشکلات میبینیم که باید بر آنها غلبه کرد.
احمد زرگانی
اگر فکر کنید برای آرام کردن ذهن به بخاری یا فعالیت خاصی نیاز دارید فقط در شرایط خاصی میتوانید آرام و راضی باشید؛ اما زمانی که متوجه شوید این حس مثبت درونی را نه آتش یا غروب آفتاب بلکه خود ایجاد میکنید، میتوانید ذهن را به میل خود آرام کنید. به شما قول میدهم هرچه بیشتر تمرین کنید، انجام این کار سادهتر میشود.
احمد زرگانی
همه ما از دوران کودکی، بارها عملکرد سالم را تجربه کردهایم. احتمالاً وقتی جلوی شومینه مینشینید، قدم میزنید یا به غروب زیبای آفتاب خیره میشوید این حس را تجربه میکنید؛ هر زمان بدون دلیلی خاص حس بسیار خوبی دارید، عملکرد سالم در جریان است. نکته مهم این است که شومینه یا فعالیتی که انجام دادهاید آن حس خوب را در شما ایجاد نکرده است. اتفاقی که رخ داده این است که شما بهطور موقت آرام شدهاید، ذهن را از نگرانیها رها کردهاید و صرفاً میخواهید چند لحظه از زندگی لذت ببرید.
احمد زرگانی
عملکرد روانشناختی سالم
عملکرد روانشناختی سالم، سِحر یا راز و رمزی ویژه ندارد. این عملکرد همیشه وقتی جریان دارد که ما درگیر نظام فکری خود نباشیم. عملکرد سالم حسی است که وقتی چیز خاصی در ذهن ما نیست تجربه میکنیم؛ حس مثبتی که بدون دلیلی خاص وجود دارد. کودکان اغلب در این شرایط روحی قرار دارند و زندگی را به شکلی ساده و بدون اینکه افکار منفی داشته باشند تجربه میکنند. آنها وقتی حس منفی یا سرخوردگی دارند، میتوانند بهسرعت آن را فراموش کنند و به حالت طبیعی شادی بازگردند.
احمد زرگانی
این احساسات و مواردی مانند آنها به شما میگویند که از طریق نظام فکری و نه به کمک شرایط روحی طبیعی به زندگی نگاه میکنید. اگر به فکر کردن به این شکل ادامه دهید، پاسخهایی را که به دنبالشان هستید نخواهید یافت.
وقتی چراغ هشدار در اتومبیل چشمک میزند، در بدو امر دلیل اصلی فعال شدن این چراغ بهاندازه چشمک زدنش مهم نیست. کاری که باید انجام دهید این است که کنار جاده توقف و اتومبیل را خاموش کنید. عملکرد احساسات ما با مثال فوق قابل قیاس است. هر زمان خشم، حسادت، رنجیدگی، طمع، افسردگی یا ناراحتی را تجربه میکنیم، باید متوجه باشیم که این احساسات توسط نظام فکری خود ما ایجاد میشوند و طبیعی، درست یا نشاندهنده واقعیت نیستند.
احمد زرگانی
در شرایط روحی بد به احساسات خود اعتماد نکنید
به یاد داشته باشید در شرایط روحی نامناسب همیشه میتوانیم دلایلی برای احساسات خود ارائه کنیم حتی وسوسه میشویم به افکارمان اعتماد کنیم؛ اما افکار ما در شرایط روحی بد تحریف شدهاند و چون احساسات نتیجه مستقیم افکار هستند احساسات ما نیز تحریف خواهند شد. احساسات ناخوشایند نشانههای دقیقی هستند که به ما کمک میکنند متوجه شویم چه زمانی مستقیماً از طریق نظام باورمان ـ عادتها، اعتقادات و صداهایی که در سرمان شنیده میشوند ـ فکر میکنیم.
این سیستم هدایتکننده احساسات همیشه درست کار میکند، پس به آن اعتماد کنید. مهم نیست که حس تنش، سراسیمگی، خشم، افسردگی، تنهایی، سرخوردگی، حسادت، پیشداوری و یا نگرانی داشته باشید.
احمد زرگانی
شرایط روحی بد هیچ ارزشی ندارد، مگر اینکه به شما یادآوری کند اشتباه فکر میکنید و نباید در این شرایط به افکار خود اعتماد کنید.
احمد زرگانی
تنها ارزش احساسات منفی این است که به ما اطلاع میدهند زندگی را به شکل تحریفشدهای میبینیم. این ایده در اصول روانشناختی فعلی بهشدت مورد بحث است. امروزه اگر نه همه روانشناسان اما بیشتر آنها معتقدند آگاهی بیشتر از احساسات ـ چه خوب و چه بد ـ سپس ابراز آنها نشاندهنده بلوغ عاطفی است؛ اما به هیچ عنوان اینطور نیست. اگر شرایط روحی شما دلیل تجربیات شما باشد نه معلول آنها، وقتی در شرایط روحی بد هستید یا حس بدی دارید، فقط افکار منفی ایجاد خواهید کرد. اگر حس بدی داشته باشید و یک روانشناس ـ یا هر کس دیگری ـ بپرسد حالت چطور است؟ در واقع او از شما میخواهد توضیح دهید وقتی در شرایط روحی نامناسب هستید، زندگی را چگونه میبینید. وقتی شرایط روحی شما بهتر است، اتفاقات را به شکل کاملاً متفاوتی توصیف خواهید کرد.
احمد زرگانی
بههمین نحو، وقتی از شرایط ناراضی هستیم باید ذهن خود را پاک کنیم و دست از فکرکردن برداریم؛ این کار حس مثبت را به وجود ما بازمیگرداند. بنابراین فکری که از معیارهای اشتباه تغذیه میشود، بهطور موقت رها کنید. به یاد داشته باشید از سر بیرون کردن افکار ناراحتکننده یا بیتوجهی به آنها به این معنی نیست که وانمود کنیم شرایط ما را آزار نمیدهد یا نیازی به اصلاح وجود ندارد بلکه منظور این است که راهحل خوب یا ایدههای جدید هرگز به ذهن پریشان خطور نمیکند و فقط از حس مثبت که در آن زندگی ساده به نظر میرسد نشأت میگیرند. برای رسیدن به سلامت روانی و حفظ آن باید در نظامفکری خود تردید کنیم. بنابراین یکبار برای همیشه یاد بگیرید که احساسات منفی ارزش دفاع کردن و فکر کردن ندارند.
احمد زرگانی
همه ما به این حالت روحی دسترسی داریم؛ وقتی در این شرایط هستیم نیازی به ایجاد تغییر روحی نیست؛ چون همه چیز بهطور طبیعی جریان دارد.
با وجود این، وقتی تجربه ناخوشایندی در زندگی داریم، سیستم هشداردهنده احساسات مانند پرچمی قرمز وارد عمل میشود و به ما یادآوری میکند از مسیر خارج شدهایم، به عادت فکر کردن از طریق نظامفکری بازگشتهایم، افکارمان دچار نقص عملکردی شده و وقت ایجاد نوعی تغییر روحی فرا رسیده است. در واقع نقش احساسات در سلامت روانی مانند نقش چراغهای هشدار روی داشبورد اتومبیل است. هر دو به ما اطلاع میدهند وقت استراحت است. آنها به ما میگویند: وقت آن رسیده که پای خود را از روی گاز برداریم و توقف کنیم.
احمد زرگانی
وقتی در نظام فکری گیر نمیکنیم، حسی مثبت داریم و در همه کارهایی که انجام میدهیم احساس رضایت و شادمانی میکنیم. به نظر نمیرسد داشتن حس مثبت، دلیل خاصی داشته باشد؛ ما بیدلیل حس خوب داریم. در این شرایط احساسات خوبی تجربه میکنیم که از شرایط روحی طبیعی؛ یعنی رضایت، عشق و قدردانی تغذیه میشوند. در این شرایط روحی زندگی را درست میبینیم، آرامش و تمرکز داریم و فکر ما آزاد است. حتی میتوانیم هر کاری از جمله کارهای نامتعارف را نیز انجام دهیم؛ چون ذهن ما درگیر افکار گذشته، آینده یا قضاوت در مورد نحوه عملکردمان نیست و میتوانیم از عهده هر چیز یا هر فردی که مقابل ما قرار میگیرد برآییم. در چنین شرایطی ایدههای جدید و خلاقانه شکل میگیرند و راهحل مشکلات بدیهی به نظر میرسند.
احمد زرگانی
همه ما به یکی از این دو شکل فکر میکنیم: یا طبق عادت و از طریق نظام فکری خود یا از طریق چیزی که شرایط روحی طبیعی ـ عملکرد روانشناختی سالم ـ نامیده میشود. تأثیر فکر کردن از طریق نظام فکری را بررسی کردیم. در این فصل خواهید دید که گزینه دیگری نیز پیش رو دارید.
طبق اصل چهارم، احساسات دقیقاً به ما میگویند افکار ما چه زمانی دچار نقص عملکردی هستند. وقتی خبر نداریم که فکر میکنیم، افکار ما بهجای اینکه از طریق عملکرد سالم ایجاد شوند از طریق نظام فکری پدید میآیند. اگر احساسات ما نبودند، هرگز نمیدانستیم در نظام فکری خود گیرکردهایم یا در شرایط روحی بد قرار داریم بلکه تصور میکردیم حتی در بدترین شرایط روحی زندگی را به شکلی واقعبینانه میبینیم.
احمد زرگانی
۴: اصل احساسات
فقط به اندازه یک فکر از حس خوب فاصله دارید.
شیلا کریستال
شما یک سیستم هدایتکننده خطاناپذیر در اختیار دارید که در زندگی به شما کمک میکند. این سیستم که فقط از احساسات تشکیل شده است، وقتی از مسیر خارج میشوید یا به سمت ناراحتی و درگیری حرکت میکنید و از عملکرد روانشناختی سالم فاصله میگیرید، شما را مطلع میکند. احساسات شما مانند یک دستگاه فشارسنج به شما کمک میکنند از حال و هوای درونی خود آگاه شوید.
ما رابطه نیرومند بین افکار و تجربیات خود را در زندگی متوجه میشویم. از سویی وقتی فکر میکنیم بلافاصله تأثیر افکار خود را حس میکنیم. این اتفاق در یک لحظه رخ میدهد و بیشتر ما از آن اطلاع نداریم.
احمد زرگانی
عدم آشنایی با اصل واقعیتهای متفاوت میتواند به درگیری و سرخوردگی دائمی منجر شود. راهحل این مسئله، آشنایی کافی با این مفهوم و داشتن فروتنی لازم برای پذیرفتن این نکته است که شما نمیتوانید فکر دیگران را تغییر دهید. صرفنظر از اینکه ممکن است شما مسائل را بهراحتی ببینید یا آنها آشکار و واضح به نظر برسند، دیگران شرایط را به شکل متفاوتی ارزیابی خواهند کرد و به اندازه شما از موضع خود مطمئن خواهند بود.
احمد زرگانی
وقتی استیسی برای نخستینبار در مورد تصمیم والدینش فکر کرد، این کار را بدون آگاهی از اصل واقعیتهای متفاوت انجام داد. او نمیتوانست متوجه شود چرا پدر و مادرش چنین تصمیمی گرفتهاند. استیسی از همه تصمیمات و نظراتی که با دیدگاه او متفاوت بودند به همین اندازه ناراحت میشد.
درک واقعیتهای متفاوت به استیسی اجازه میدهد بدون آزردگی یا قضاوت، از نعمت فکر کردن برخوردار باشد. در این صورت او میداند که پدر و مادرش بر اساس شرایط خود در آن زمان این تصمیم را گرفتند همین. بنابراین استیسی واکنش خود را درست و تصمیم پدر و مادرش را اشتباه تلقی نمیکند بلکه صرفاً آنها را تصمیمات متفاوتی مبتنی بر نظامهای فکری متفاوت میداند. در چنین شرایطی رابطه استیسی با والدینش بهجای تردید و اتهام، از احترام متقابل و عشق لبریز خواهد شد.
احمد زرگانی
اگر بدون پیشداوری به حرفهای دیگران گوش کنید، طرف مقابل احترام و تمایل شما را نسبتبه موضع خود و نحوه گوش دادن به حرفهایش حس خواهد کرد. نتیجه این امر، افزایش درک بین طرفین و تعدیل دیدگاهشان است؛ این مسئله اساس سازش یا همکاری است و بهترین واکنش ما و دیگران را به دنبال خواهد داشت.
بیایید یکبار دیگر افکار استیسی در مورد تصمیم والدینش مبنی بر استخدام پرستار سرخانه در دوران کودکی او را در نظر بگیریم. اگر استیسی اصل واقعیتهای متفاوت را درک نکند، تعجبی ندارد که از این تصمیم ناراحت شود. از این گذشته این تصمیم با باورهای او در مورد نحوه تربیت فرزند بسیار متفاوت بود. چون او افکار خود را عمیقاً باور داشت، مدام به آنها فکر میکرد و این امر به اندوه بیشتر منجر میشد.
احمد زرگانی
رشد و سازش امکانپذیر میشود
درک اصل واقعیتهای متفاوت به ویژه زمانی میتواند مضمون عملی داشته باشد که به نظر میرسد تفاوتها حلنشدنی هستند. اگر ما با درک این اصل به دیگران نزدیک شویم، دریچههایی زیبا به روی رشد باز میشوند. وقتی موضع دیگران را پست یا اشتباه تلقی نکنیم، اطلاعات جدید را بدون اینکه نظام فکری ما آنها را رد کند میپذیریم. بدون این درک، نظام فکری ما زمام امور را به دست میگیرد و مانع از این میشود که به حرفهای دیگران گوش بسپاریم.
احمد زرگانی
اطلاعات موجود در نظام فکری شما درست به اندازه اطلاعات دیگران خودسر هستند. ایدهها، باورها، نظرات و واکنشهای شما به زندگی حاصل و تابعی از اطلاعات و محرکهایی هستند که دریافت میکنید؛ این امر در مورد کسانی که دیدگاه آنها در مورد زندگی با دیدگاه شما متفاوت است نیز صدق میکند. اگر این موضوع را درک نکنید، تفاوت بین افراد میتواند به منشأ سرخوردگی تبدیل شود اما اگر اصل واقعیتهای متفاوت را درک کنید همین تفاوتهای فردی به ایجاد علاقه، رشد فردی بیشتر و حتی خلاقیت و الهام خواهد انجامید.
احمد زرگانی
حجم
۳۲۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۳۲۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
قیمت:
۶۹,۹۰۰
۲۰,۹۷۰۷۰%
تومان