بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سارا کورو، شاهزاده خانم کوچک | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سارا کورو، شاهزاده خانم کوچک

بریده‌هایی از کتاب سارا کورو، شاهزاده خانم کوچک

۴٫۷
(۱۳۶)
عروسک‌ها دوستان خصوصی آدم هستند و دوست صمیمی من امیلی است. کاپیتان و خانم مین‌چین به هم نگاه کردند. خانم مین‌چین پرسید: «امیلی کیست؟» کاپیتان لبخند زد: «سارا، خودت بگو.» چشمان سبز سارا نگاهی آرام و موقر داشت: «امیلی عروسکی است که هنوز نخریده‌ام و قرار است پدر برایم بخرد. قرار است برویم و پیدایش کنیم. اسمش را امیلی گذاشته‌ام. وقتی پدر می‌رود، او تنها کسی است که با او در مورد پدر صحبت می‌کنم.»
💕Adrien💕
«بلاها برای آزمایش مردم فرستاده می‌شوند
♡Sara♡
مهی سنگین لندن را فرا گرفته بود. همه جا مانند شب، تاریک بود. نور چراغ خیابان‌ها و ویترین مغازه‌ها در هاله‌ای از غبار می‌تابید. درشکه‌ای آهسته از خیابان اصلی شهر می‌گذشت. در درشکه دخترکی غریبه در آغوش پدر فرو رفته بود و با نگاهی عمیق و متفکر از پنجره به مردم می‌نگریست.
کاربر
از طرف دیگر هر اتاقی که سارا زندگی می‌کرد، می‌توانست یک‌دفعه به اتاق خوب تبدیل شود!
مهدی بهرامی
شاهزاده‌بودن با لباس‌هایی طلایی به تن، آسان است مهم این است که آدم در این لباس شاهزاده باشد. این یک پیروزی واقعی است!
دختر شیرازی
من معنی گرسنگی را می‌دانم، حتی با وانمودکردن نمی‌شود از آن رهایی یافت.
Pariya
غریبه‌ها را هم می‌شود دوست داشت. کافی است به آنها نگاه کنی و فکر کنی و با غم‌هاشان غمگین شوی بعد مثل بستگان آدم می‌شوند.
Pariya
تو عروسکی! فقط عروسک! برای تو چه اهمیتی دارد؟! پُر از خاک اره‌ای. قلب نداری و چیزی حس نمی‌کنی.
Pariya
گاهی وقت‌ها هیچ کمکی بهتر از لبخندی مهربان و دوستانه نیست. بکی در سراسر زندگی فقیرانه‌اش، نخندیده بود و نمی‌دانست خنده چیست؛ ولی سارا او را می‌خنداند و با او می‌خندید. خنده هر چه بود، مثل پُر شدن بود؛ مثل کلوچه‌ی گوشت که سیر می‌کرد.
umiumi
اگر سارا کمی بزرگ‌تر بود یا اگر آن‌قدر در بند رعایت ادب نبود، می‌توانست منظور خودش را در چند کلمه بیان کند؛ ولی به جایش گونه‌هایش سرخ و داغ شد.
سپیده
ـ تو از من بهتری. من خیلی مغرور بودم. این گرفتاری‌ها به من ثابت کردند که دختر خوبی نیستم. از همین می‌ترسیدم. این بلا سرم آمد تا مرا آزمایش کند. ارمنگارد محکم گفت: «خیری در این بلاها نیست!» ـ اگر راستش را بخواهی، من هم این‌طور فکر می‌کنم؛ ولی شاید در همه چیز خیری وجود داشته باشد و ما نتوانیم ببینیم.
امیر
دروغ‌گفتن، هم گناه است و هم پست و عوامانه. می‌دانی ارمی؟! گاهی به سرم می‌زند که گناه کنم؛ وقتی خانم مین‌چین به من ظلم می‌کند، دلم می‌خواهد او را بکشم. ولی نمی‌توانم مثل آدم‌های پَست رفتار کنم.
بوک تاب
شاید من دختر خوش‌اخلاقی نباشم؛ ولی وقتی هر چه می‌خواهم دارم و همه با من مهربان هستند، چطور می‌توانم بداخلاقی کنم؟ نمی‌دانم!» نگاهش جدی شد: «چطور می‌توانم بفهمم که به راستی کودک خوبی هستم یا نه؟ شاید وحشتناک باشم و کسی نفهمیده است؛ چون هرگز آزمایش نشده‌ام!»
Raya
افکار منتظر هستند تا کسی صدایشان کند.
♡Sara♡
«می‌دانم عجیبم و سعی می‌کنم خوب باشم.»
♡Sara♡
وقتی کسی به آدم توهین می‌کند، بهتر است آدم جواب ندهد.
♡Sara♡
شاهزاده‌بودن با لباس‌هایی طلایی به تن، آسان است مهم این است که آدم در این لباس شاهزاده باشد.
♡Sara♡
سارا سرخ شد و به پایین نگاه کرد. ناراحت شد، چون احساس می‌کرد خیال‌پردازی‌های شخصی‌اش برای غریبه‌ها در اولین برخورد قابلِ درک نیست. با صدایی آهسته گفت: «سعی کردم که چیزی جز شاهزاده نباشم؛ حتی وقتی سردم بود و خیلی گرسنه بودم.»
♡Sara♡
مهم نیست قیافه‌ات چه شکلی باشد یا چه داشته باشی. مهم این است که چطور فکر می‌کنی و چه کار می‌کنی!
♡Sara♡
وقتی کسی آدم را دوست دارد، آدم باید قدرشناسش باشد.
hedgehog

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۴۵ صفحه

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۴۵ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان