- طاقچه
- ادبیات
- طنز
- کتاب شعریکاتور
- بریدهها
بریدههایی از کتاب شعریکاتور
۲٫۹
(۴۱)
شاعر: یک آسمان پرندهی عاشق...
مخاطب خاص: ئه؟ کو؟ صبر کن برم تفنگ ساچمهای را بیارم!
شاعر: بدو بدو تا نرفتهاند!
Pariya
| سوتغذیه |
شاعر: سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند...
سرو چمان: ای بابا! مگه من گاوم؟
شاعر: اوه! ببخشید. بگم سروم چمان من چرا میل غذا نمیکند خوبه؟
سرو چمان: باز این بهتر از قبلیه.
شاعر: باشه.
Pariya
| فلسفه |
شاعر: روزها فکر من این است و همه شب سخنم...
مخاطب خاص: چی؟
شاعر: که چرا روزها فکر من این است و همه شب سخنم؟
dr.kimia
| بنیآدم |
شاعر: بیا تا قدر یکدیگر بدانیم...
مخاطب خاص: باشه! قدر تو چنده؟
شاعر: نمیدونم؛ قدر خودت چنده؟
مخاطب خاص: والا منم نمیدونم.
شاعر: پس بیخیال، بیا تا قدر یکدیگر ندانیم، اصلاً مگه بیکاریم؟
مخاطب خاص: باشه.
نوشیکا😉
شاعر: روزی تو خواهی آمد.
مخاطب خاص: معلوم نیست، شاید هم شب اومدم؛ حالا قبلش یه زنگ میزنم خبرت میکنم.
شاعر: باشه، مخلصم.
m.rahimi
شاعر: الا ای آهوی وحشی کجایی...
آهوی وحشی: سر قبرت!
M ، A
شاعر: من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید...
مخاطب خاص: پس حرف حسابت چیه؟
شاعر: خودتون باید شعورتون برسه که نمیرسه متاسفانه!
کاربر ۱۵۰۷۹۵۷
| سرانه مطالعه |
شاعر: من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید...
مخاطب خاص: پس چی؟
شاعر: من میگم چهارتا کتاب بیارید بریزید گوشهی این قفس بخونم که حداقل یه کار مفیدی کرده باشم.
مخاطب خاص: باشه.
♡sana.m♡
شاعر: به سراغ من اگر میآیید... دست خالی نیایید!
مخاطب خاص: چی دوست داری برات بیاریم؟
شاعر: یه کمپوتی، آبمیوهای، چیزی هم با خودتون بیارید.
مخاطب خاص: باشه.
شاعر: ممنون.
مستاجر
شاعر: روزها فکر من این است و همه شب این سخنم...
مخاطب خاص: چرا فقط روزها فکر میکنی؟ چرا شبها به جای اینکه بخوابی حرف میزنی و مزاحم خواب بقیه میشی؟!
شاعر: همین دیگه! همینه که غافل از احوال دل خویشتنم...
مستاجر
شاعر: آهویی دارم خوشگله...
مخاطب خاص: ای جان!
شاعر: ذوق نکن؛ قصد ادامهی تحصیل داره!
Pariya
شاعر: پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد...
مخاطب خاص: چرا بَدان که با پسر نوح نشستند، خوبان نشدند؟
شاعر: نمیدونم. بهش فکر نکرده بودم!
محمدرضا
شاعر: یکی روبهی دید بیدست و پای...
مخاطب خاص: آخی! بمیرم الهی؛ خب؟
شاعر: بعد بهش گفت کی به توئه بیدست و پا زن میده؟ بیعرضهی بدبخت!
مخاطب خاص: اوا! چرا؟! حیوونکی.
m.rahimi
شاعر: ادب از که آموختی؟...
مخاطب خاص: از خودت!
شاعر: از من؟
مخاطب خاص: آره دیگه! از خودت.
شاعر: شترق[ صدای سیلی ]
مخاطب خاص: چرا میزنی؟!
شاعر: بیادب خودتی و... آدمِ... فلانِ... و فلان
M ، A
شاعر: روزی تو خواهی آمد.
مخاطب خاص: معلوم نیست، شاید هم شب اومدم؛ حالا قبلش یه زنگ میزنم خبرت میکنم.
M ، A
| کمال همنشین |
شاعر: پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد...
مخاطب خاص: چرا بَدان که با پسر نوح نشستند، خوبان نشدند؟
شاعر: نمیدونم. بهش فکر نکرده بودم!
|قافیه باران|
| پارک دوبل |
شاعر: ای که از کوچهی معشوقهی ما میگذری...
مخاطب خاص: جانم؟
شاعر: ببین توی کوچه، جای پارک هست یا ماشینم رو بذارم سر خیابون؟
♡sana.m♡
| شاخ |
شاعر: الا ای آهوی وحشی کجایی؟
آهوی وحشی: ای بابا! امان از این ازدواج! وحشی کجا بود؟ رام شدیم رفت پی کارش!
♡sana.m♡
| جیب |
شاعر: بسیار سفر باید تا پخته شود خامی...
مخاطب خاص: ببخشید یه سوال داشتم از خدمتتون.
شاعر: بفرمایید جانم!
مخاطب خاص: پول این بسیار سفر را باید از کجا بیاریم؟
♡sana.m♡
| سِرُم |
شاعر: دوش چه خوردهای دلا...
دل: والا یادم نیست!
شاعر: هر چی که بوده، حتماً دلپیچهت بهخاطر اونه!
دل: بعید نیست.
♡sana.m♡
حجم
۱۱۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۹۸ صفحه
حجم
۱۱۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۹۸ صفحه
قیمت:
۴,۹۰۰
تومان