بریدههایی از کتاب احساس رضایت: راهی به سوی شادی حقیقی
نویسنده:رابرت الکس جانسون، جری رول
مترجم:فریبا مقدم
انتشارات:بنیاد فرهنگ زندگی دیجیتال
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۵از ۱۷ رأی
۳٫۵
(۱۷)
اعتقادی قدیمی و متعصب، جستجوی دانش درون را با کار قابل انطباق نمیداند. اماستایش و کار به یکدیگر تعلق دارند. هنگامی که کاری را انجام میدهید که استعدادهای خاص شما را بکار میبرد، آسانی و نیروی کافی وجود دارد. درها به صورتی غیرمنتظره باز میشوند. احساس خوبی پیدا میکنید و با فعالیتهایتان و جهان هستی احساس یگانگی و پیوند میکنید.
موهبت زیارت
امیر عباس پور
"با ساکن ماندن، از آنهایی که میدوند پیشی میگیریم. "
lady_lawyer
مثلی قدیمی میگوید که خدا میخواست خرد را پنهان کند به طوری که اشخاص فاقد قدرت تمایز نتوانند آن را پیدا کنند. به همین ترتیب خدا تصمیم گرفت خرد را در کودکان و دلقکها قرار دهد. کسب خرد از کودکان دشوار است و هرگز تصور نمیکنیم که آن را در یک دلقک پیدا کنیم.
Najme br
ما به عنوان انسانهای امروزی به دنبال کسی یا چیزی بیرون از وجود خود میگردیم تا به احساس رضایت و کامل بودن برسیم اما احساس رضایت در جایی بیرون از وجود ما نیست بلکه تجربهای درونی ست. احساس رضایت به مفهوم آسوده بودن با آن چیزی است که داریم. در صورتی که این نکته را درک کنیم و تشخیص دهیم، از هدر رفتن انرژی زیادی جلوگیری میکنیم و در راه پرثمری قرار میگیریم.
احسان رضاپور
ما مردم امروزی دوست داریم باور کنیم که احساس رضایت با رسیدن به خواستههایمان بدست میآید. اما این طور نیست. احساس رضایت از توانایی ما در سامان بخشیدن به خواستههایمان با توجه به "آنچه هست" رشد میکند. اصل بینادین معنویت، یادگیری پذیرفتن "آنچه هست" به جای اصرار بر پیش رفتن زندگی به شیوهای خاص میباشد. این بدان معنا نیست که میبایستی تسلیم شویم یا منفعل باشیم. هنر تحقق بخشیدن به احساس رضایت، فرایندی فعال و پویاست. میتوان تصور کرد که داشتن احساس رضایت، حرکتی است موزون میان آرزوها و واقعیت؛ میان آنچه میخواهیم و آنچه بدست میآوریم
عباس
مادامی که به این یا آن فکر میکنیم هنوز دردنیای "من" کوچک و شخصی اسیر هستیم. اما اگر بتوانیم بایستیم و به اندازهی کافی درتضاد زندگی کنیم، آنگاه تحولی روی میدهد و آگاهی تازهای زاده میشود. این زمانی است که از کوشیدن برای آراستن واقعیت بیرونی و تطابق آن با خواست "من"، دست برمیداریم.
امیر عباس پور
فرافکنی آمیزهای از واقعیتهای درون و بیرون است. براساس این آشفتگی و سردرگمی، ما به دنبال احساس رضایت جایی "در بیرون" میگردیم. واقعیتهای بیرونی ارزشهای ذاتی خود را دارند. بررسی فرافکنیها نیازمند صداقت، فروتنی و شهامت است و به این ترتیب زیبایی و ارزش دنیای بیرونی را واضح تر میبینیم. در تمایز میان قلمروهای درون و بیرون و با رفتن فراسوی ویژگیهای نوجوانی فرصت مییابیم از رشدی روانشناختی برخوردار شویم و به دنیا به عنوان بازتاب خود پنهانمان نگاه کنیم.
امیر عباس پور
متاسفانه اغلب میبایستی بیمار شویم، کسی را از دست بدهیم و یا نوعی حادثهی غم انگیز برایمان اتفاق بیفتد تا این که تشخیص دهیم خواست فردی نمیتواند بر واقعیت تسلط یابد. وقتی که "من" از موضع مرکزی و غالب خود بیرون آید، مثل رنجی مطهر خواهد شد. اگر در عوض بتوانیم موقعیت خودآگاهمان را با وجودی بزرگتر متحد کنیم، آنگاه رنج میتواند معنادار شده و در زندگی بکار رود.
پیشتر به اروساکومار اشاره کردیم، به آن مرد نارگیل فروش راضی در جنوب هند. او خواست خدا را در هر آنچه سر راهش پدیدار میشود میبیند؛ همهی نومیدیها و شکستها و نیز خوشیها و پیروزیها را. احساس رضایت او نه تنها از بدست آوردن آنچه میخواهد بلکه از خواستن آنچه بدست میآورد برمیآید. او "آنچه را که هست" به عنوان الهام خدایی میپذیرد.
ما میبایستی به فرایندی آگاه دست یابیم. وقتی که بیاموزیم چه هنگام خواست خود را بکار ببریم و کی آن را کنار بگذاریم و بی قید شرط "آنچه را که هست" بپذیریم، به موفقیتی بزرگ رسیدهایم. میتوانیم با ستیزی آشفته یا با رقصی ملایم و موزون به این رابطهی داد و ستدی برسیم. تفاوت، میزان احساس رضایت ماست.
امیر عباس پور
مارک تواین Mark Twain گفته است که هیچ چیز، به اندازهٔ سفر به سرزمینی بیگانه دید انسان را وسعت نمیبخشد. دیدن فرضها و عاداتی که با آنها زندگی میکنیم، تا زمانی که از آنها بیرون نیامدهایم دشوار است.
احسان رضاپور
جنبهی اصلی زیارت آن است که باید به مکانی مقدس برویم و خود را به چیزی بسپاریم که عظیم تر از خود شخصی ماست. این کار ارزش، معنا، جهت و بهبود میبخشد و امکاناتی جدید به روی زایر میگشاید.
امیر عباس پور
جایی ساکت را پیدا کنید و چشمهایتان را ببندید. دستتان را روی قلبتان بگذارید و چند نفس عمیق بکشید. اکنون به چیزهایی فکر کنید که طی هفته انرژیتان را در آن سرمایه گذاری کرده اید. هر یک از آنها را در نظر بگیرید و ببینید در ایجاد احساس رضایت سهم داشتند یا شما را از رسیدن به آن باز داشتند. اکنون در حالیکه هنوز فهرست این کارها را در ذهنتان دارید، در نظر بگیرید که در مورد این تقسیم انرژیتان در کارها چه احساسی پیدا میکنید.
امیر عباس پور
وینستون چرچیل گفته است: "من مجبور به خوردن بسیاری از سخنان خود شدم و دیدم که چه رژیم سالمی بود. "
الهام راگا
شدیدترین نومیدی و رنجها در زندگی، ما را با عمیق ترین رازهای آن رو در رو میسازند. رنج ما را از بیهوشی زندگی محتاطانه بیرون میکشد، توهمات کنترل گری را از هم فرومیپاشد، تمایلات ساده لوحانه و ناپختهیمان را کنار مینهد و ما را وامیدارد رابطههایمان با سایر مردم و خدا را آگاهانه ملاحظه کنیم.
Najme br
به دنبال احساس رضایت میگردیم و با ذهنیت "بعد از این که... " زندگی میکنیم. " بعد از این که کارم را تمام کنم خیالم راحت میشود. "، " بعد ازاین که ازدواج کنم به احساس رضایت میرسم. "، "بعد از این که طلاق بگیرم، راضی خواهم بود. "، "بعد از این که پول کافی بدست آورم میتوانم با فرزندانم وقت بگذرانم. "، " بعد از این که رئیس بهتر، کار بهتر، خانهای بزرگ تر و اتومبیلی نو داشته باشم... " و به این ترتیب احساس رضایت درست مثل جیوه از میان انگشتانمان میلغزد و فرو میریزد
عباس
"بیش از آن که نشان میدهی/کمتر از آنچه میدانی سخن میگویی/ کمتر از دارایی ات قرض بده/ بیش از آنچه میروی بران/ بیش از آنچه معتقدی بیاموز/ بیش از آنچه پرتاب میکنی، کنار بگذار/ بیش از آنچه میآشامی و میخوری ترک کن/ آنگاه همیشه بیشتر خواهی داشت. "
این خرد ابلهانه است. فرمانروا پس از این سخنان میگوید: "
Najme br
چگونه میتوان از تهاجم مداوم تبلیغات در زندگی امروزی اجتناب کرد؟ اولین گام تشخیص آن است که دنبال چیزهای جدید یا متفاوت رفتن هرگز موجب رضایت نمیشود و نارضایتی در چرخهٔ بی نهایت بدست آوردن و خرج کردن، خواستن و پشیمانی غرق میشود.
احسان رضاپور
تبلیغات برای ایجاد احساس میل و خواستن و یا بی میلی در ذهن مخاطب طراحی شدهاند. میل ما را ترغیب میکند چیزی را به تملک درآوریم و دنبال آن برویم در حالی که بی میلی ما را وامیدارد چیزی را ترک کنیم و از آن دور شویم.
احسان رضاپور
"به محض آن که چاه رنج خشک میشود، نارضایتی دیگری پیش میآید. "
بهاره مظاهری
وقتی که در هر موقعیت، "آنچه هست"را صمیمانه و صادقانه میگویید، اتفاق رازآمیزی روی میدهد. "آنچه هست" به بخش آگاه ذهن میآید و آنگاه قادر میشوید "آنچه هست"بعدی را ببینید. به این ترتیب معلوم میشود که چه کاری باید انجام دهید. آن کار را انجام میدهید و دوباره از خود میپرسید "آنچه هست"چیست؟ سپس کار بعدی را انجام میدهید. با این روش گام به گام میتوانید به تدریج زندگیتان را در مسیری مثبت به جریان اندازید. اگر با اتکا به "آنچه هست" به جای زندگی در فرافکنی هایتان عمل کنید، میتوانید راه خود را در سردرگمیها باز کنید. هنگامی که به واقعیت احترام میگذارید، از جایگاهی الهی زندگی میکنید.
بهاره مظاهری
چگونه میتوان فرافکنیها را بررسی کرد و دست از شکایت کردن از دنیا به خاطر نارضایتیمان برداشت؟ برای شروع میتوان "آنچه هست"را صادقانه اظهار کرد. کوردیلای درونتان رابه یاد آورید تا ارزیابی صادقانهای از واقعیت داشته باشید. بنشینید و یک نامهٔ "آنچه هست" بنویسید. این تمرین به آنچه زمانی وجود داشت یا ممکن است باشد یا آنچه باید باشد مربوط نمیشود. نخستین تلاش در چنین نامهای تقریبا همیشه بسیار انتزاعی است. باید روشن و دقیق باشید. نمیتوانید بگویید: "من ناراضی هستم چون زندگیام آشفته است. " بکوشید که از نظریات، آرمان گرایی و شکایت اجتناب کنید. فقط آنچه را که هست اظهار کنید. واقعیت وضعیت من چیست؟ اکنون و اینجا واقعیت زندگی من چیست؟
بهاره مظاهری
حجم
۸۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
حجم
۸۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۶,۰۰۰۴۰%
تومان