بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب احساس رضایت: راهی به سوی شادی حقیقی | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب احساس رضایت: راهی به سوی شادی حقیقی

بریده‌هایی از کتاب احساس رضایت: راهی به سوی شادی حقیقی

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۵از ۱۷ رأی
۳٫۵
(۱۷)
تصور کنید در صورتی که می‌توانستیم کل زندگی را به صورت یک زیارت یا تلاشی مقدس ببینیم چطور می‌شد. همه ما صبح از خواب بیدار می‌شدیم و روز را به عنوان کار و هدیه به خدا تقدیم می‌کردیم. همه‌ی زندگی و هر کاری مقدس می‌شد و بنابراین از معنا و هدف برخوردار می‌گردید. حتی خوردن به مراسمی پرستشی تبدیل می‌شد. چنین دیدگاهی، معنا و تقدس را به هر تجربه‌ای می‌بخشد.
امیر عباس پور
همچنان که آرام و آهسته نفس میکشید، توجه‌تان را به قلب خود بازگردانید و بپرسید برای رضایت آن چه چیزی لازم است. قلبتان چه چیزی طلب می‌کند؟ نگران نباشید که پاسخ حتما بلافاصله بیاید، فقط منتظر شوید و گوش دهید. اگر پاسخ پیچیده به نظر می‌رسد، آنگاه معلوم است که شخصیت بیرونی شما دخالت می‌کند. برای "خود" درونی همه چیز ساده است. توجه کنید که چه احساساتی پیدا می‌کنید. سپس در نظر بگیرید که قلب‌تان بر عکس خواسته‌های ذهنی‌تان می‌خواهد پول، زمان، و انرژی‌تان را در برای چه کاری سرمایه گذاری کند. برای کمک به ذهن در تسلیم کردن دستور کارهایش به مدتی کوتاه، داستانی کهن از هند را برایتان نقل می‌کنیم: در زمان‌های قدیم مردی بسیار زیرک زندگی می‌کرد که متاسفانه از خرد بی بهره بود. او با قدرت عظیمش جنگ با خدایان را اعلام کرد و گفت که فردی باهوش می‌تواند بهتر به ک
امیر عباس پور
زندگی بدون وقفه‌ی روز سبت، مبهم شده و به صورت قوانینی یکنواخت در می‌آید. سبت شما لازم نیست که روز شنبه یا یکشنبه باشد، با این که این سنت با برنامه‌ی کاری اکثر ما در غرب هماهنگ است. مهم این است که یک روز در هفته تعطیل باشیم تا انرژی خود را بازسازی کرده و روح خود را تازه کنیم. نگذارید وظایف و مسئولیت‌های هفته حتی کارهای خانه یا تعهدات اجتماعی به آن روز راه پیدا کنند و انرژی شما را در آن روز بگیرند. این کار را الویتی بسازید تا واحه‌ی آرامش، تعمق و تغذیه‌ی معنوی هفتگی داشته باشید.
امیر عباس پور
ژوزف کمپلJoseph Campbell اسطوره شناس گفته است زندگی در صورتی که درست درک شود، تشخیص یک هویت معنوی ست. با ازدواج و تعهد به شخص مناسب، نیرویی برای کلی بزرگتر را ایجاد می‌کنید. هنگامی که ناسازگاری در میان باشد، هر یک از زوج‌ها می‌بایستی بیاموزد که "من" خود را به خاطر وحدت زناشویی‌شان قربانی کند. موضوع "نیازهای من" در مقابل "نیازهای تو" نیست، بلکه موضوع نیاز زناشویی است. برای مثال اگر خواست شما با خواست همسرتان مغایرتدارد بپرسید: چه چیزی به نفع زناشویی‌مان است؟ البته این برخورد مستلزم آن است که نیاز "من" به کنترل کردن و بازکردن راه برای آن را کنار بگذارید. زناشویی و ازدواج در صورتی که درست یعنی به عنوان تشخیص دو نفر در یک کل بزرگتر درک شود می‌تواند یک تمرین معنوی باشد.
امیر عباس پور
در زندگی رازی فراتر از درک عقلانی و منطقی وجود دارد. این راز در جمله‌ی مصطلح "کی می‌داند؟ " ابراز می‌شود. در حقیقت ما اغلب نمی‌دانیم رشته‌های نازک تقدیر در فرشینه‌ی زندگی چگونه نقش پیدا می‌کنند. در حالی که "من" خودآگاه، می‌بایستی نهایت تلاش خود را بکار ببندد تا از آنچه نیک و درست است دفاع کند؛ او هرگز به طور کامل چیزی را نمی‌داند و گاهی می‌بایستی منتظر هدف پنهان باشیم تا آشکار شود.
behrangha
کاهش انتخاب‌های روزانه به طور موثری آنچه را که "من" می‌بایست پردازش کند محدود می‌سازد و بخشی از اضطراب زندگی امروز را ریشه کن می‌کند.
احسان رضاپور
در نظر بگیرید اگر جایی برای خودانگیز بودن (آن بخش از وجودتان که از موضوعات غیرمنتظره و شگفت انگیز لذت می‌برد) در زندگی خود باز کنید همه چیز چگونه خواهد بود؟ در سفر به دور دنیا آموخته‌ایم که بسیاری از بهترین تجارب ما از گشت و گذار در جاهای کوچک و دوراز نظر، در پیچ‌های کوچک جاده، در روستاهای خاموش و محراب‌های کوچکی اتفاق می‌افتد که حتی روی نقشه نیامده‌اند. خودانگیز بودن به ما اجازه می‌دهد که مسافر باشیم تا گردشگر. ما به عنوان گردشگر می‌خواهیم که پیش از زمان بدانیم چه چیزی ارزش دیدن را دارد؛ از گم شدن می‌ترسیم. مسافران اما از خودانگیز بودن شاد می‌شوند
sam
می‌توان تصور کرد که داشتن احساس رضایت، حرکتی است موزون میان آرزوها و واقعیت؛ میان آنچه می‌خواهیم و آنچه بدست می‌آوریم؛ منظور ستیز و جدال کردن نیست. شاید فیلم قدیمی فرد استایر Fred Astaire و جینجر راجرز Ginger Rogers را دیده باشید که نشانگر کنش و واکنش دو نفر در هماهنگی کامل با یکدیگر است. یکی از آنها یک گام به جلو برمی‌دارد و دیگری در پاسخ یک گام به عقب می‌رود. دو شخص در قالب یک نفر حرکت می‌کنند. این دقیقا چیزی است که باید بیاموزیم تا بتوانیم با آنچه زندگی به ما می‌دهد حرکتی موزون و هماهنگ داشته باشیم. گاهی لازم است که راهبر باشیم و خواست خود را به عمل بنشانیم و آنگاه تقدیر همگام با ما حرکت می‌کند. در گام بعدی شاید لازم باشد که دنباله روی کنیم تا راهبری. واضح است حرکتی توام به چابکی و لطافت مستلزم تمرین زیادی است اما مکان تمرین ما، زندگی روزانه است
me
اما بخشایش چرا این همه اهمیت دارد؟ زیرا در صورتی که با زخم‌های کهنه مجددا خود را مجروح کنید و احساسات محدود کننده را نگه دارید، نمی‌توانید ندای الهی درونتان را بشنوید.
simin
ما می‌بایستی به فرایندی آگاه دست یابیم. وقتی که بیاموزیم چه هنگام خواست خود را بکار ببریم و کی آن را کنار بگذاریم و بی قید شرط "آنچه را که هست" بپذیریم، به موفقیتی بزرگ رسیده‌ایم. می‌توانیم با ستیزی آشفته یا با رقصی ملایم و موزون به این رابطهٔ داد و ستدی برسیم. تفاوت، میزان احساس رضایت ماست.
simin
خرد ناخودآگاه عموما انتخابی را پیشنهاد می‌کند که فراتر از تضادهای ظاهری زندگی است.
simin
اگر رهنمود درونی دریافت نکنید شاید نشانگر آن باشد که نباید عملی انجام دهید و موقعیت خودآگاه شما هنوز به اندازهٔ کافی ثبات نیافته است یا سوالی عمیق تر باید مطرح کرد.
simin
هنگامی که یکی از ما، جری Jerry، اخیرا در نظر داشت به شهری دیگر نقل مکان کند، همهٔ اطلاعات لازم را جمع آوری کرد، به آن شهر رفت، مصاحبه‌های کاری انجام داد و خانه‌های جدید را دید. این جمع آوری اطلاعات کار صحیح ایگو است. اما جری با بازگشت به خانه تصمیم گرفت تصمیم گیری نهایی را به ناخودآگاه خود واگذار کند. همانند دعا کردن، از خدا راهنمایی خواست. راهنمایی به طور خودکار به صورت یک ترانهٔ قدیمی آمد که عنوان آن "منتظر شو" بود. این ترانه تمام روز در ذهنش طنین داشت. رهنمود درون مشخصا نمی‌گفت که چه کند اما کاملا واضح بود که زمان چنین اقدامی نرسیده بود. با این که ایگوی جری می‌خواست نقل مکان کند، اما در برابر خرد "خود" تعظیم کرد و منتظر شد.
simin
وینستون چرچیل گفته است: ‌"من مجبور به خوردن بسیاری از سخنان خود شدم و دیدم که چه رژیم سالمی بود. "‌
احسان رضاپور
. ما به عنوان انسان‌های امروزی به دنبال کسی یا چیزی بیرون از وجود خود می‌گردیم تا به احساس رضایت و کامل بودن برسیم اما احساس رضایت در جایی بیرون از وجود ما نیست بلکه تجربه‌ای درونی ست. احساس رضایت به مفهوم آسوده بودن با آن چیزی است که داریم. در صورتی که این نکته را درک کنیم و تشخیص دهیم، از هدر رفتن انرژی زیادی جلوگیری می‌کنیم و در راه پرثمری قرار می‌گیریم.
الهام راگا
رضایت از شوق به تسلیم شدن و پذیرش واقعیت آن گونه که هست برمی‌خیزد. احترام گذاشتن به "آنچه هست" متضاد زندگی کردن با ذهنیت "بعد از این که" می‌باشد.
احسان رضاپور
آگاهی فقط می‌تواند به پیش رود نه به عقب.
الهام
"بعد از این که... " شیوهٔ دردناکی برای زندگی کردن است.
الهام
احساس رضایت، نتیجهٔ آنچه در زندگی داریم یا انجام می‌دهیم نیست.
الهام
به یاد دارید که ناخودآگاه همانند دریایی بزرگ است که از آن زاده شده‌ایم. یکی از تعاریف یونگ از ناخودآگاه به این شرح است: ‌ "هر چیزی که می‌دانم اما در لحظه به آن فکر نمی‌کنم، هر چیزی که زمانی از آن آگاه بودم اما اکنون فراموش کرده‌ام، هر چیزی که حواسم دریافت کرده اند، اما ذهن آگاهم به آن توجه نکرده است، هر چیزی که ناخواسته و بدون توجه کردن به آن، احساس می‌کنم، فکر می‌کنم، به یاد می‌آورم، می‌خواهم و انجام می‌دهم؛ همهٔ چیزهای آینده که در من شکل می‌گیرند و زمانی به خودآگاه من خواهند آمد؛ همهٔ اینها محتوای ناخودآگاه هستند.
فاطمه موسوی

حجم

۸۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

حجم

۸۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۶,۰۰۰
۴۰%
تومان