بریدههایی از کتاب کلیدهای پرورش هوش عاطفی در کودکان و نوجوانان
۳٫۵
(۸)
در میان پدر و مادرهایی که در آموزش هوش عاطفی به فرزندانشان موفق نیستند، توانستهام سه دسته را تشخیص دهم:
۱ . والدهای بیاعتنا: احساسهای منفی فرزندانشان را نادیده میگیرند، کم اهمیت میپندارند یا رد میکنند؛
۲ . والدهای ناراضی: از اینکه فرزندانشان احساسهای منفی خود را نشان میدهند ناراضی میشوند و ممکن است آنها را به دلیل ابراز عواطفشان توبیخ یا تنبیه کنند؛
۳ . والدهای بیعنان: احساسهای فرزندانشان را میپذیرند و با آنها همدلی میکنند، اما فرزندانشان را راهنمایی نمیکنند و برای رفتار آنها حد و مرزی تعیین نمینمایند
کاربر ۲۱۳۵۹۱۶
مطالعات آشکار میکنند که کودکانی که در خانوادهشان محترم و باارزش بهشمار میآیند، در مدرسه موفقتر هستند، دوستان بیشتر و زندگی سالمتر و موفقتری دارند.
سیستماتیک
اگر میخواهید فرزندتان در فوتبال عالی شود، از بازی کردن خودداری نمیکنید، بلکه به زمین میروید و با او تمرین میکنید. همچنین، اگر میخواهید که فرزندتان بتواند با احساساتش خوب کنار بیاید، با استرس روبهرو شود و روابط سالمی برقرار کند ابراز احساسهای منفی را نادیده نمیگیرید و سرکوب نمیکنید؛ بلکه با فرزندتان تمرین و او را راهنمایی میکنید.
hadi
نوزادانی که مادر افسرده دارند، معمولاً غم، انرژی پایین، درگیری کم، خشم و تحریکپذیری مادر را تقلید میکنند. اگر افسردگی مادر تا یک سال یا بیشتر طول بکشد، در رشد کودک تأخیرهای پایداری مشاهده میشود.
بنابر مطالعات فیلد، دوره بین سه تا شش ماهگی از نظر تأثیر افسردگی مادر بر رشد دستگاه عصبی نوزاد بسیار مهم است.
H.H.
، هوشیاری عاطفی شاملِ توان کنترل کردن امیال، به تأخیر انداختن کامجویی، ایجاد شور و شوق در خود، تشخیص حالات اشخاص دیگر و از عهده بالا و پایینهای زندگی برآمدن است.
maziar
گینُت برخلاف بسیاری از راهنمایان تربیتی، عصبانی شدن از دست فرزند را رد نمیکند، بلکه معتقد است که والد باید صادقانه خشم خود را ابراز کند؛ البته به شرط آنکه خشم به سوی مسئله خاصی جهت داده شود و شخصیت کودک را مورد حمله قرار ندهد. او باور دارد که خشم والد، چنانچه خردمندانه باشد، میتواند بخشی از ساختارِ تربیتِ مؤثر باشد.
Hadise Zare
و هنگامی که بزرگترها مدام احساسات کودک را بیاعتبار کنند، اعتماد به نفس او از بین میرود.
Hadise Zare
خطری که این چهار سوار برای رابطه دارند، به ترتیب عبارتند از: عیبجویی کردن، تحقیر کردن، حالت تدافعی داشتن و دیوار سنگیشدن.
H.H.
سرانجام اینکه، راهنمایی عاطفه به معنی پایان نظم و انضباط نیست. در واقع هنگامی که شما و فرزندانتان از نظر احساسی به یکدیگر نزدیک هستید، بیشتر درگیر زندگی آنها میشوید و در نتیجه میتوانید تأثیرگذارتر باشید. شما در موقعیتی قرار دارید که زمانی که به سرسختی نیاز است، میتوانید سرسخت باشید. هنگامی که میبینید فرزندانتان اشتباه میکنند یا به بیراهه میروند، به آنها تذکر میدهید و از تعیین حدومرز نمیترسید. هنگامی که میدانید کمتر از توانشان عمل و مأیوستان کردهاند، از ابراز عقیدهتان نمیترسید و به علت پیوند عاطفی که با فرزندانتان دارید، کلامتان مؤثر است، زیرا آنها به عقیده شما احترام میگذارند و نمیخواهند شما را ناراضی کنند. به این ترتیب، راهنمایی عاطفه میتواند به شما کمک کند تا فرزندانتان را راهنمایی کنید و به تحرک وادارید.
Hadise Zare
اگرچه زیگموند فروید در اوایل دهه ۱۹۰۰ فرضیههایی را مبتنی بر اینکه کودکان موجوداتی ستیزه خو و بیش از حد تحت سلطه غریزه جنسی هستند، رواج داد، اما پژوهش مشاهدهای در سالهای بعد خلاف این فرضیهها را ثابت کرد.
سیستماتیک
برهمکنشهای عاطفی بین والد و فرزند از همه چیز مهمتر است. اکنون با قطعیت میدانیم که اگر پدرها و مادرها «راهنمایی عاطفه» را به کار گیرند، بهطرز چشمگیری در موفقیت و شادی فرزندانشان مؤثر خواهند بود.
s khalili
هنگام بازی با فرزندتان سرزنده و پر احساس باشید، عبارتهای کودکانه و حرکتهای ملایم و موزون را تکرار کنید. نوزاد با این نوع بازیها، متوجه روند بازی میشود و یاد میگیرد که حدس بزند شما چه کار خواهید کرد.
H.H.
والدینی که به ناراحتیهای نوزادانشان به شیوههای آرامشبخش پاسخ میدهند، به آنها درسهای مهمی میآموزند. اول اینکه نوزادان آنها میآموزند که عواطف منفی شدید آنها بر جهان تأثیر دارد. آنها گریه میکنند و پدر و مادر پاسخ میدهند. دوم، آنها یاد میگیرند که میتوان پس از چنین عواطف شدیدی، آرام گرفت. در این سن بیشتر آرام کردن از والد میآید. اما نوزاد ضمن رشد، تلاشهای والدین را درونی میکند و راههایی برای آرام کردن خود میآموزد که بخش مهمی از سلامت عاطفی را تشکیل میدهد.
H.H.
اگر به نظر میرسد که کودک به اندازهای به هیجان آمده است که نمیتواند به خودی خود آرام شود، هر کاری میتوانید برای آرام کردن او انجام دهید. این هم یک روند آزمون و خطاست که والد و کودک در جستوجوی راهکارهایی هستند که با روحیه کودک سازگار باشد. برخی روشهای عام عبارتند از کم نور کردن چراغ، تکان دادن نوزاد، آرام حرف زدن یا او را در آغوش گرفتن و راه بردن به طوری که کودک احساس کند شما دو نفر با یکدیگر طبق الگویی ملایم و موزون حرکت میکنید. همچنین والدین گزارش دادهاند که موسیقی ملایم و لالایی، ماساژ و ضربههای ملایم با کف دست نیز مؤثر بوده است. حتی برخی کودکان با صدای ماشین ظرفشویی یا خشخش رادیو آرام میگیرند.
H.H.
پژوهشها نشان میدهد که معمولاً والدها طی مراحل نخستین تبادل اطلاعات عاطفی، سخت میکوشند تا توجه فرزندشان را جلب و حفظ کنند. برای نمونه، آنها معمولاً الگوی کلامی را که «مادرانه» نامیده میشود، به کار میبرند (اگر چه پدرها هم میتوانند به این زبان مسلط باشند.) به این ترتیب که صدایشان را بسیار نازک میکنند و با آهستگی و تکرار فراوان حرف میزنند و در ضمن، حالات چهرهشان را اغراقآمیز میکنند. اگر چه شاید چنین «حرفزدن» خندهدار و اغراقآمیز به نظر برسد، والدین به درستی آن را به کار میبرند. این روش مؤثر است! هنگامی که نوزادان میشنوند و میبینند که والدینشان اینگونه حرف میزنند، هوشیار میشوند و توجه بیشتری میکنند.
H.H.
فرزندان زوجهای ناآرام، معمولاً هنگامی در بهترین وضعیت قرار دارند که پدر و مادر از نظر عاطفی در دسترسشان باشند و شیوه تربیتی راهنمایی عاطفه را به کار ببرند. برای راهنمایی عاطفه مؤثر، به وقت، صمیمیت و اطلاع دقیق از زندگی کودک نیاز است. برای همین است که پدران را (که ۹۰ درصد آنها پس از طلاق جدا از فرزندشان زندگی میکنند.) تشویق میکنم که با وجود جدایی از همسر، ارتباط نزدیک خود را با فرزندانشان حفظ کنند. معمولاً برای پدرهای غیرمتأهل نزدیک بودن به فرزندان به چند دلیل دشوار است، از جمله طولانی بودن مسافت، ازدواج مجدد، مسائل مربوط به پرداخت هزینه سرپرستی و اختلاف مداوم با مادر فرزندان. چندین پژوهش نشان دادهاند که به مرور زمان، بین پدری که جدا از فرزندان زندگی میکند و فرزندان فاصله میافتد، حتی اگر قبل از جدایی، آنها رابطه صمیمانهای با هم داشته باشند. هر چه ارتباط پدر و فرزند کمتر شود، نقش او کمرنگتر میگردد. بدون پیوند عاطفی که در نتیجه برهمکنشهای روزانه پدر و فرزند در ارتباط با میلیونها موردِ جزیی یا مهم؛ شکل میگیرد و محکم میشود، پدران نمیتوانند امید داشته باشند که در موارد مهمی که معمولاً در سنین بلوغ آشکار میشوند، تأثیر چندانی داشته باشند.
H.H.
اگرچه پدرانی که در شغلشان بسیار موفق و راضی هستند، اوقات کمتری را با فرزندانشان سپری میکنند، اما همین رضایت در واقع مهارتهای پدری کردن آنها را تقویت میکند.
H.H.
کتابهای والدهای آزاد/ فرزندهای آزاد، خواهر و برادر بدون رقابت، چگونه حرف بزنیم تا کودکان گوش دهند و چگونه گوش دهیم تا کودکان حرف بزنند و چگونه حرف بزنیم تا کودکان بتوانند بیاموزند، از جمله آثار این دو محقق به شمار میآیند.
H.H.
در میان پدر و مادرهایی که در آموزش هوش عاطفی به فرزندانشان موفق نیستند، توانستهام سه دسته را تشخیص دهم:
۱ . والدهای بیاعتنا: احساسهای منفی فرزندانشان را نادیده میگیرند، کم اهمیت میپندارند یا رد میکنند؛
۲ . والدهای ناراضی: از اینکه فرزندانشان احساسهای منفی خود را نشان میدهند ناراضی میشوند و ممکن است آنها را به دلیل ابراز عواطفشان توبیخ یا تنبیه کنند؛
۳ . والدهای بیعنان: احساسهای فرزندانشان را میپذیرند و با آنها همدلی میکنند، اما فرزندانشان را راهنمایی نمیکنند و برای رفتار آنها حد و مرزی تعیین نمینمایند.
H.H.
والدهای بیاعتنا: احساسهای منفی فرزندانشان را نادیده میگیرند، کم اهمیت میپندارند یا رد میکنند؛
۲ . والدهای ناراضی: از اینکه فرزندانشان احساسهای منفی خود را نشان میدهند ناراضی میشوند و ممکن است آنها را به دلیل ابراز عواطفشان توبیخ یا تنبیه کنند؛
۳ . والدهای بیعنان: احساسهای فرزندانشان را میپذیرند و با آنها همدلی میکنند، اما فرزندانشان را راهنمایی نمیکنند و برای رفتار آنها حد و مرزی تعیین نمینمایند.
H.H.
حجم
۲۸۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۲۹۸ صفحه
حجم
۲۸۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۲۹۸ صفحه
قیمت:
۱۰۲,۰۰۰
۹۱,۸۰۰۱۰%
تومان