بریده‌های کتاب نشانه‌ها و سمبل‌ها
این و بیشتر از این‌ها را قبول کرده بود - بخاطر اینکه بعد از این همه، زندگی براستی به معنای قبول کردن از دست دادن خوشی‌ها است، یکی پس از دیگری، نه فقط خوشی‌های او- که احتمال بهبودی اوضاع بود.
soleymani
آخرین باری که پسر تلاش کرده بود این‌کار را انجام دهد، به گفته دکتر، روشش شاهکاری از نوآوری بود، اگر یکی از دوستان بیمار حسودش فکر نکرده بود که می‌خواهد پرواز کردن یاد بگیرد و جلوی کارش رابگیرد موفق می‌شد. کاری که واقعاً می‌خواست انجام بدهد این بود که در دنیای خود سوراخی ایجاد کند و فرار کند.
stephanie
کاری که واقعاً می‌خواست انجام بدهد این بود که در دنیای خود سوراخی ایجاد کند و فرار کند.
mahsan_salehi
زندگی براستی به معنای قبول کردن از دست دادن خوشی‌ها است
mahsa
زندگی براستی به معنای قبول کردن از دست دادن خوشی‌ها است، یکی پس از دیگری،
pegahl
کاری که واقعاً می‌خواست انجام بدهد این بود که در دنیای خود سوراخی ایجاد کند و فرار کند.
helya
«جنون ارجاعی»، هرمان برینک این اسم را گذاشته بود. در این موارد نادر مریض تصور می‌کند که هر چیزی که دراطراف او اتفاق می‌افتد اشاره‌ای‌ست پنهانی به شخصیت و وجودش. او مردم واقعی را از این توطئه مستثنی می‌کند چرا که خودش را خیلی باهوش‌تر از بقیه می‌بیند. پدیده‌های طبیعی هر کجا که برود او را دنبال می‌کنند. ابرها در آسمان صاف، به وسیله نشانه‌هایی تدریجی، اطلاعات فوق‌العاده جزیی را درمورد او به یکدیگر انتقال می‌دهند. درونی‌ترین افکار او، شبانگاه، به صورت الفبای دستی، توسط درختان تیره با اشاره سر و دست بحث و گفتگو می‌شود. سنگ ریزه‌ها یا لکه‌ها یا لکه‌های پوست الگوهایی را می‌سازند که به صورت ناخوشایندی پیام‌هایی را نشان می‌دهند که او باید جلوی آن‌ها را بگیرد. هرچیزی یک رمز است و اومضمون هرچیزی است.
honeybee
زندگی براستی به معنای قبول کردن از دست دادن خوشی‌ها است، یکی پس از دیگری، نه فقط خوشی‌های او- که احتمال بهبودی اوضاع بود. او به موج‌های بی‌پایان درد فکر کرد که به هر دلیلی او و شوهرش مجبور بودند تحمل کنند. به غول‌های نامریی که پسرش را به طرز غیرقابل تصوری آزار می‌دادند، به مقدار بی‌اندازه‌ی عطوفتی که در دنیا وجود داشت، به سرنوشت این عطوفت که یا خرد می‌شود یا هدر می‌رود یا تبدیل به دیوانگی می‌شود، به کودکان مورد غفلت قرار گرفته‌ای که با خودشان در گوشه‌های جارو نکرده اتاق‌ها زمزمه می‌کنند، به علف‌های هرز زیبا که نمی‌توانند از دست کشاورز پنهان شوند وناچار مجبورند سایه خم شده شبیه میمون او، همان‌گونه که سیاهی غول پیکرش نزدیک می‌شود، را مشاهده کنند که گل‌های له شده را رها می‌کند.
افسون

حجم

۱۲٫۰ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱۵ صفحه

حجم

۱۲٫۰ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱۵ صفحه

قیمت:
رایگان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد