بریدههایی از کتاب طاهره، طاهرهی عزیزم
۳٫۷
(۴۱)
قلب مرا نشکن، محبت مرا بپذیر، زیرا اگر چهارگوشهی دنیا را بگردی کسی را نخواهی یافت که یکهزارم من تورا دوست بدارد.
پاهای کوچک و قشنگات را هزاربار میبوسم
حسین
برای مجاهدت در راهی که پیش گرفتهایم بیش از همه دانایی لازم است و آگاهی.
باران
مهمتر از همه من و تو سوگند خوردهایم. سوگند خوردهایم که تا آخر عمر بههم وفادار باشیم.
ka'mya'b
اگر بمیرم. استخوانهایام، خاکسترم، جسدم، کفنام، تو را دوست خواهند داشت.
ماهی
در بهروی خود بستم، تا میتوانستم، تا قادر بودم گریه کردم اما هرقدر گریستم سیر نشدم
ماهی
من چه جوابی بهتو میتوانم بدهم. تو جواب مرا خوب میدانی. میدانی که من بیتو زندگی نمیتوانم بکنم. و اگر هم توانستم که نصف بیشترش را باید در آسایشگاه روحی رفع خستهگی بکنم. رفع خستهگی میفهمی که منظورم چیست. یک دیوانه چهگونه رفع خستهگی میکند؟
جواب من این است که آشفته نباش و کاری نکن که به پیوند من و خودت ضربه بزنی خسته شدهای، میدانم. اما خستهگی کافی نیست. یک چیز دیگری هم هست. یک پیوند بزرگتری هم هست. و مهمتر از همه من و تو سوگند خوردهایم. سوگند خوردهایم که تا آخر عمر بههم وفادار باشیم. اگر اینکار را بکنی، سوگند را تو شکستهای. و من اینچنین بیوفایی را از طرف تو باور ندارم
kamrang
گفتم ببینماش مگرم درد اشتیاق
ساکن شود. بدیدم و مشتاقتر شدم
فاطمه
نمایشنامهام توقیف شده است. به درک.
ell
من نهتنها صورت زیبای تورا دوستدارم. نه تنها چشمان قشنگات را دوستدارم. نه تنها موهای زرینات را دوستدارم. بلکه نام تورا، لباسهای تورا، کفشهای کوچکات را هم دوستدارم. یعنی اگر یکذره زباله، یک تکه کاغذ از دست تو به زمین بیافتد آنرا برخواهم داشت و تا روز قیامت نگه خواهم داشت اگر دستمال جیبی تو پیش من بود، آنرا برای همیشه روی قلب خود میگذاشتم، آه چهقدر دوستاتدارم؟ نه.. نه.. هیچکس نخواهد توانست ما را ازهم جدا کند، ما باهم خواهیم بود، باهم نفس خواهیم کشید، باهم زندگی خواهیم کرد و باهم خواهیم مرد.
کاربر ۶۹۹۲۹۹۲
آدم نمیتواند تحمل کند، بالاخره باید داشت، انسانی را باید داشت که غم انسان را دریابد.
Shivayi
من همیشه یاد تو هستم. تو نشانهی عظمت هنر خدایی.
نور
من احتیاج به جسم تو ندارم، من تنها روح تورا، عظمت تو را طالب و مشتاقام.
ماهی
تو روح من هستی
ماهی
تو اینرا بدانکهمن در هرگوشه که بودهام یاد تو بودهام و حتی در خواب نیز قلبام بهخاطر تو زده است.
zaraakra
تو اینرا بدانکهمن در هرگوشه که بودهام یاد تو بودهام و حتی در خواب نیز قلبام بهخاطر تو زده است
zaraakra
من همیشه یاد تو هستم. تو نشانهی عظمت هنر خدایی. زیرا قدرت خدا در چشمان تو تجلی کرده است.
raika.note
باور میکنی؟ من تورا با جهان، من تو را با همهی جهانیان عوض نمیکنم، من نگاه تورا، با این دنیا و مافیها عوض نمیکنم.
من صورت زیبای تورا به هیچکس نمیدهم.
raika.note
اگر جای دیگر بودیم اگر هوای بهتری برای ما بود هیچوقت چنین نبودیم. اگر این علایق و این اعتقادات اینچنین به دستوپایمان نچسبیده بود آدم دیگری بودیم. زندگی داشتیم، نفله نشده بودیم. بههرحال چرا غمگینات بکنم؟ تو را تاحدی که میتوانستم غمگین کردم. احساس، احساسهای متناقض، مجرمیت، معصومیت.
Sajede Aghababaei
هروقت فرصت دارم مینویسم. چهقدر خوب و شیرین است احساس سبکی میکنم و میخواهم پرکشم. در شدت تنهایی، تنها نوشتن راحتام میکند. میبوسمات. برایام نامه بنویس.
Sajede Aghababaei
طاهره
غم تو، غم محبت تو مرا از زندگی بازداشته است. طاهره، هیچ آرزویی ندارم جز اینکه دوباره تو را ببینم حتی از دور هم شده یک بار ببینمات و بعد حتی برای مرگ هم حاضرم.
طاهره
فکرنکنی که نامهی عاشقانه مینویسم، نه، من هم مثل تو و حتما به اندازهی تو از چنین نامهای متنفرم.
آنچه برایات مینویسم دردهای قلبام است. دردهای قلبام.
شریک غمها و شادیهای من
غم و دوریات مرا بیچاره و مریض کرده است.
غ
کاربر ۶۹۹۲۹۹۲
حجم
۳۱۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۰۳ صفحه
حجم
۳۱۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۰۳ صفحه
قیمت:
۸۰,۰۰۰
تومان