بریدههایی از کتاب طاهره، طاهرهی عزیزم
۳٫۷
(۴۱)
بالاخره باید داشت، انسانی را باید داشت که غم انسان را دریابد.
ka'mya'b
درخت من سیب خواهدداد
باران
و من هم هرچند که حالا دلشکستهام اما نومید نیستم
باران
ناراحتی را بهخاطر روزهای تازه و روشن تحمل میکنم.
باران
راستی، راستی، از تو بپرسم، چرا وقتی با من مصادف میشوی، چرا وقتی مرا میبینی، چشمانات را پایین میکنی، سرت را بهزیر میاندازی؟ آیا زیبایی خود را، صورت قشنگ و چشمان مسحور خود را از من دریغ میداری؟.. چرا اینکار را میکنی؟ بااینکه تو خودت میدانی یک نگاه تو، یک حرکت تو، یک ذره تمایل تو، چه عکسالعمل بزرگی در روح من ایجاد میکند؟ تورا بهخدا، طاهرهی قشنگام میدانی چهقدر دوستات دارم؟.. ولی تو چرا اینهمه محبت مرا قبول نمیکنی، شاید عاشق هستی؟.. هان.. شاید دلدار و معشوق داری، اگر چنین است، باید خدا خودش مرا بکشد،.. وگرنه تو دوست قشنگ و طاهرهی زیبای من چرا از دیدن و دیدار من ابا میکنی؟ آیا لطفی دارد؟.
ka'mya'b
باز هم مثل همیشه منتظر نامهات هستم. نامهای که هیچوقت تصمیم نداری بنویسی. اینطور نیست؟
تازه به دوران رسیده
با زور بهکسی نمیشود قبولاند که بیا مرا دوست بدار.
ka'mya'b
به امید روزی که تلاشهای ما پرثمر گردد.
باران
کسی زنده است که عشق داشته باشد و عاشقی زنده است که در عشقاش ثبات داشته باشد و زندهتر آنکسی است که اگر سرش را بزنند عشقاش را نفروشد، نکشد، بلکه دودستی از[ به ]عشق و محبت بچسبد!
ka'mya'b
من در این محنتکده تنها تورا دارم. تنها تو هستی که طرف نفرت من نیستی و بدینجهت است که من تورا میپرستم
این احساس آسمانی مرا بپذیر، با روشنایی خود، قلب تاریک مرا فروزان کن، زیرا من از دست تو بسیار درد کشیدهام و مستحق این هستم که طرف توجه تو باشم.
حسین
کسی زنده است که عشق داشته باشد و عاشقی زنده است که در عشقاش ثبات داشته باشد
باران
کلمهای است بسیار عادی، بسیار مبتذل، که من آن را نمیتوانم پیش تو اداکنم لفظی است که بههر کثافتی اطلاق میشود. بااینکه در اصل پاک هست. من نمیخواهم بگویم که بهتو عشق دارم، زیرا همین کلمه هست که نفرت مرا برمیانگیزد کلمهای است بسیار مزخرف.
باران
گاه از تو قهر میکنم، گاه درد اشتیاق تو زیاد میشود.
نور
طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره
ماهی
من در این محنتکده تنها تورا دارم. تنها تو هستی که طرف نفرت من نیستی و بدینجهت است که من تورا میپرستم
Melika Ghorbani
اگر تمام دنیا را دودستی تقدیمام کنند، اگر بهشت برین را مفت و مسلم بهمن بدهند، من یک ناخن تورا با آن دنیا، با آن بهشت عوض نمیکنم.
حسین
امروز پنجشنبه است و تو منتظری و فکر میکنی که من نشستهام با تمام حواسام برای تو نامه مینویسم. و من هم اینکار را میکنم.
تازه به دوران رسیده
زنده کدام هست بر هوشیار
آنکه بمیرد به سر کوی یار.
این شعر را شنیدهای. من هم شنیدهام. خیلی هم پسندیدهام. کسی زنده است که عشق داشته باشد و عاشقی زنده است که در عشقاش ثبات داشته باشد و زندهتر آنکسی است که اگر سرش را بزنند عشقاش را نفروشد، نکشد، بلکه دودستی از[ به ]عشق و محبت بچسبد!
Amirhossein Eslami
جوانی، تمام مدتاش چندثانیه است، تا چشم بههم بزنی، پیر و شکسته خواهی شد
ka'mya'b
شبها به ستارهها، مینگرم، تا ابدیتی را که تو نیز نشانهای از آن هستی با اشتیاق تماشا کنم
از نوادگانِ تالکین
حجم
۳۱۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۰۳ صفحه
حجم
۳۱۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۰۳ صفحه
قیمت:
۸۰,۰۰۰
تومان