بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نظریه ای درباره شغل های مزخرف | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب نظریه ای درباره شغل های مزخرف

بریده‌هایی از کتاب نظریه ای درباره شغل های مزخرف

نویسنده:دیوید گریبر
امتیاز:
۳.۰از ۲۱ رأی
۳٫۰
(۲۱)
هروقت بحرانی هست، حتی بحرانی بوم‌شناختی، مردم را به فداکاریِ جمعی فرا می‌خوانند. این فراخوان‌ها همیشه دعوت به کارِ بیشتر است، اما چنان‌که گفتیم، به‌لحاظ بوم‌شناختی، کاهش انبوه ساعات کار شاید سریع‌ترین و راحت‌ترین کار ممکن برای نجات سیارهٔ زمین باشد.
Juror #8
چه مسخره است نظر بعضی از بومیان هند شرقی که خیال می‌کنند بوزینه‌ها و عنترها، که شمارشان در آنجا فراوان است، از موهبت درک برخوردارند و می‌توانند صحبت کنند اما خودشان نمی‌خواهند، چون می‌ترسند استخدام و مجبور به کار شوند. آنتوان لو گران، حدود سال ۱۶۷۵
Juror #8
بهشت بورژوازی برپا خواهد شد و در آن همه برای استثمارگری آزادند، اما کسی نیست که استثمارش کنند. درکل، باید فرض کرد که شبیه همان شهری است که شنیده‌ام ساکنانش با شستن لباس‌های یکدیگر روزگار می‌گذرانند. ویلیام موریس، ۱۸۸۷
Juror #8
خط‌مشی مکزیک از قدیم‌الایام این بوده که بابت چنین اسباب‌بازی‌های گران‌قیمتی پول هدر ندهد، با این استدلال که به‌خاطر موقعیت جغرافیایی‌شان تنها کشورهایی که ممکن است با آن‌ها دچار خصومت شوند ایالات‌متحده و گواتمالا هستند. اگر به جنگ آمریکا بروند، فارغ از تسلیحاتشان شکست می‌خورند؛ اگر هم به جنگ گواتمالا بروند، با جت جنگی یا بدون آن پیروز می‌شوند. پس مکزیک فقط در حد کفایت برای سرکوب شورش‌های داخلی تسلیحات نگه می‌دارد.
Juror #8
من شخصاً زن جوانی را می‌شناسم که، بدون هیچ‌گونه تجربهٔ نظامی، دستیار شخصی یکی از افسران ناتو شد و نقشه‌های راهبردی زیادی برای عملیات مناطق جنگی می‌نوشت (دلیلی هم ندارد که فکر کنم نقشه‌هایش به خوبیِ نقشه‌های ژنرالِ ناتو یا حتی بهتر از آن نبوده‌اند).
Juror #8
در دربارهای اروپا خودِ درباریان بودند که هیچ کار مفیدی نمی‌کردند؛ ملازمان یونیفرم‌پوش بودند که، به‌جز وقت‌های مراسم که مجبور بودند گوشه‌ای بایستند، انواع و اقسام کارها را می‌کردند.
Juror #8
با کلمات مختلفی که برای این شخصیت‌ها وجود داشته می‌توان فهمید که چقدر رایج بوده‌اند: نه‌فقط پادو، بلکه همچنین نوچه، نوکر، غلام، پایور، خادم، گماشته، چاکر، ملازم، مزدور، مملوک، و باربر. تازه این‌ها فقط مواردی‌اند که درجا به ذهن می‌رسند. بماند طفیلی‌ها و انگل‌ها و بله‌قربان‌گوها و مواردی از این است که بیشتر افرادی آویزان و مستقل‌اند.
Juror #8
«جدایی درونیِ کامل از محیط در واکنش با چنین تروماهایی، بسته به بسامد و شدت و مدت ناکامی در تأثیرگذاری یا انتظار برآورده‌نشده، سن وقوع این‌گونه تروماها و اینکه قبل از وقوع تروما چه مقدار از هویت بر اساس تجربه‌های کارآمدی شکل گرفته، ممکن است زمینه‌ساز رفتار اسکیزوفرنیک، افسرده‌وار، نارسیستی یا فوبیایی شود».
Juror #8
در اطلاع از وجود خود لذتی بنیادین نهفته است که در ابتدا با آزادیِ تأثیرگذاری بر دنیای پیرامون، ازجمله دیگران، گره خورده است، حال این تأثیرگذاری هرچه می‌خواهد باشد.
Juror #8
«خیلی وقت‌ها پروژه‌هایی می‌بینم که برای برداشتن بار مسئولیت از دوش خودشان طراحی می‌شوند، مثلاً ارزیابی یک سیستم فناوری اطلاعات. هدف چنین پروژه‌هایی تأثیرگذاری بر تصمیمات نیست، چراکه تصمیم از قبل در جای دیگر گرفته شده است، بلکه فقط می‌خواهند ادعا کنند که نظر همه شنیده شده و همهٔ دغدغه‌ها جدی گرفته می‌شوند. ازآنجاکه چنین پروژه‌ای فقط ظاهرسازی است، هر کاری که خرج آن می‌شود تلف شده و کارکنان رفته‌رفته شستشان خبردار می‌شود و دیگر آن را جدی نمی‌گیرند».
Juror #8
گری کلاین، روانکاو دیگر، می‌نویسد «نوزاد وقتی حروف تعریف را درک می‌کند، می‌نشیند و سعی می‌کند راه برود، فرایندی را آغاز می‌کند که سرانجام به او این حس را می‌دهد که هسته و خاستگاه این دستاوردها درون خودش است. او وقتی حس کند ریشهٔ تغییر درون خودش است شمه‌ای از خودبودن را به دست می‌آورد، یعنی واحدی که، علاوه‌بر جسم، روان مستقلی هم دارد»
Juror #8
استعفا که دادم، اولین حرف پدرم این بود که من احمق و بی‌فکرم که قید چنین حقوق خوبی را زده‌ام. اما بعدش سؤالی پرسید ‘به‌هرحال آن شغل چه خیری برای کسی داشت؟’».
Juror #8
اخیراً پیمایشی نشان داد که ۸۰ درصد از کارکنان معتقدند مدیرشان بی‌فایده است و بدون او هم می‌توانند کارشان را به‌خوبی انجام دهند. ظاهراً این پیمایش مشخص نمی‌کند چه درصدی از مدیران با این حرف موافق‌اند، اما می‌توان تصور کرد که تعدادشان خیلی زیاد نیست.
Juror #8
واقعاً گفتن ندارد، اما ازآنجاکه همیشه بعضی خوانندگان متوجه منطق زیربنایی نمی‌شوند عرض می‌کنم: وقتی می‌گویم شغل‌های آشغال معمولاً مفید و مولد هستند منظور این نیست که همهٔ شغل‌های مفید و مولد آشغال هستند.
Juror #8
«هر اصلاح بازاری، هر پروژهٔ دولتی‌ای که هدفش کاهش تشریفات بیهودهٔ اداری و تقویت نیروهای بازار باشد، سرانجام تعداد کل مقررات و نظارت‌ها و مقدار کل کاغذبازی و تعداد کل بوروکرات‌های تحت استخدام دولت را افزایش می‌دهد».
Juror #8
طی تحقیقاتم به چند فرد تحصیل‌کرده (سه نفر) برخورده‌ام که از بیهودگی گزینه‌های شغلی‌شان سرخورده شده بودند و واقعاً نظافتچی شدند تا حس کنند کار حلالی می‌کنند.
Juror #8
پروپاگاندا، که مشخصاً به قصد فریب غیرخودی‌ها انجام می‌شود، معمولاً هدف اصلی‌اش آرام‌کردن وجدان خود پروپاگاندیست‌هاست.
Juror #8
اظهارنظری نوعی از روفوس: «دوست داشتم بگویم بی‌ارزش‌ترین شغلم لاته درست‌کردن برای آدم‌های خیلی خاص و ویژه بود، اما حالا که فکرش را می‌کنم می‌فهمم که با آن کارم باعث می‌شده‌ام در طول روز کم نیاورند».
Juror #8
موجودات می‌کوشند قدرت خود را بیشینه سازند، اما این قدرت هم از توانایی تأثیرگذاری بر دیگران حاصل می‌شود و هم توانایی تأثیرپذیری از آن‌ها. از منظر اسپینوزایی، داشتن شغلی که نه بر کسی تأثیر بگذاری و نه از کسی تأثیر بپذیری بدترین موقعیت شغلی ممکن است.
Juror #8
به نظرم اکثر افراد این را نیز می‌پذیرند که اگر تمام وکلای شرکت‌های تجاری، لابیگرهای بانکی یا مرشدان بازاریابی آب بشوند و بروند توی زمین، دنیا حداقل کمی تحمل‌پذیرتر خواهد شد.
نارگیل

حجم

۶۰۸٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۶۲ صفحه

حجم

۶۰۸٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۶۲ صفحه

قیمت:
۷۴,۰۰۰
۳۷,۰۰۰
۵۰%
تومان